ملاقات پشت دیوار اشرف – قسمت چهارم

" سپر بلای رجوی نشوید. "
امروز دیگر بخوبی برای اکثر روشنفکران سیاسی واضح و مبرهن است که تشکیلات رجوی یک فرقه مخرب است که از شیوه های بازسازی فکری و شستشوی مغزی بهره جسته و نفرات را تبدیل به ماشین هایی فرمانبردار کرده است. و تقریباً تمامی افراد " قربانی" و " گرفتار" تلقی می شوند. پس می بایستی برای نجات تک تک این افراد اقدامات مناسبی انجام گیرد تا آنها را بتوان مجدداً به زندگی آزاد و عادی برگرداند.
در جریانات اخیر در داخل پادگان اشرف، همگان شاهد بودند که افراد چشم و گوش بسته خود را جلوی تیر و تفنگ نیروهای عراقی انداخته و به زمین می افتادند.
پر واضح است که رجوی دیر یا زود جواب جنایت های ننگین سالیان خود را پس خواهد داد و بقول خودش: (دیر و زود دارد، اما سوخت و سوز ندارد!)
در این میان خانواده ها و سایر اعضاء سابق فرقه باید نقش محوری و اساسی خود را بازی کنند، این پروسه راحت و روان نیست، نیاز به زمان دارد، چون تصمیم به ترک فرقه، یک تصمیم راحت و لحظه ای نیست، اگر به تعاریف فرقه ها باشیم، بخوبی می فهمیم که کندن از فرقه و فرار و جدایی از آن، براحتی تعویض یک کفش تنگ و ناجور نیست! بلکه افراد در فرقه ها اسیر ذهن و درون خود هستند، به این راحتی حاضر به ترک فرقه نخواهند شد.
یعنی هزاران ساعت و نفر ساعت کار توضیحی و عملی باید کرد تا فرد حاضر در فرقه را به نقطه انتخاب و جدائی از فرقه رسانید.
پس در قدم اول می بایستی آنقدر کار توضیحی کرد که فرد جان خود را براحتی برای رهبر فرقه قربانی نکند. و سپر بلا نشود. بعد از حفظ جان، کارهای بعدی خانواده و دیگران کمک خواهد کرد تا علامتهای سئوال متعددی در ذهن افراد فرقه رجوی ایجاد شود که مثلاً چرا باید حکم سنگسار رجوی علیه خانواده های خود را اجرا کنند؟
چرا سازمان از افراد وفاداری مطلق و نثار جان را می خواهد در حالیکه خود رهبران فرار کردند؟
پس از تجربه اخیر رفتن به اشرف، با خانواده های زیادی صحبت می کردم که اغلب خود را در معادلات خروجی و فرار اعضا از سازمان، دست کم می گرفتند، و یا اصلاً نقشی برای خود قائل نمی شوند! ولی واقعیت اینست که مهم ترین و اساسی ترین گام برای کمک به افراد درون فرقه حضور خانواده ها در کنار آنها و یادآوری خاطرات گذشته شان است. تنها روزنه جهان بیرون برای اعضاء گرفتار فرقه،خانواده و خاطرات گذشته است پس با عزمی صد چندان از هر فرصت پیش آمده برای دیدار عزیزان باید رفت. هر چند اگر از ما با سنگ و سپر و تراشه های آرماتور استقبال شود.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا