در حالی که با انتشار فهرست تازه گروه های تروریستی وزارت خارجه آمریکا و باقی ماندن نام گروه تروریستی مجاهدین خلق، تلاشها و پول خرج کردن های این گروه ناکام مانده، انتشار اطلاعاتی از به اصطلاح تظاهرات! حمایتی از این گروه در واشنگتن، رسوایی تازه ای را برای آنها به بار آورده است. به گزارش خبرنگار «آینده»، در حالی که این گروه به کمک چند رسانه بعثی و عربی تلاش کرده اند این برنامه را "تظاهرات بزرگ ایرانیان آزاده"! جلوه دهند، بررسیهای خبرنگاران آمریکایی نشان داد اکثر شرکت کنندگان در این برنامه، افراد بازنشسته، بی بضاعت یا بی خانمان بوده اند که با دریافت هزینه سفر به واشنگتن و غذای مجانی، حاضر شده اند لباس و پلاکارد گروهی را که اصلا نمی دانند چیست را استفاده کرده و برای آن شعار دادند. البته این روش معمول این سازمان است که قبلا هم در شهرهای دیگر اروپایی به کار گرفته شده بود. وبلاگ آلفرد در این زمینه نوشت: مجاهدین خلق در ماههای اخیر تلاش زیادی کرده اند تا به روش های مختلف از لابیگری در میان مقام های سابق آمریکا و کنگره این کشور گرفته تا با پرداخت پولهای کلان به شخصیت های سیاسی و برگزاری همایش و تجمع، به وزارت خارجه آمریکا فشار وارد کرده و آن را وادار به خروج نام آنها از لیست سازمانهای تروریستی خارجی دولت آمریکا بنمایند. در تازه ترین این تلاشها روز جمعه ۲۶ آگوست (۴ شهریور) تجمعی چند صد نفره در حمایت از این گروه در جلوی ساختمان وزارت خارجه آمریکا شکل گرفت. طبق معمول، سایت های وابسته به این سازمان تروریستی اقدام به پوشش خبری گسترده این تجمع تحت عنوان “تظاهرات بزرگ ایرانیان آزاده در واشنگتن”! نمودند. پس از این اتفاق کنجکاو شدم ببینم واقعا افراد شرکت کننده در این تجمع ها چه کسانی هستند. پس از مدتی جستجو در اینترنت و مطالعه مقاله های خارجی و تماشای ویدئو مصاحبه با عده ای از شرکت کنندگان متوجه شدم که اساسا عده کثیری از افراد شرکت کننده در این تجمعها آمریکاییان بازنشسته، از کار افتاده، فقیر یا بی خانمانی هستند که اصلا نمیدانند سازمان مجاهدین خلق چیست، از چه کسانی تشکیل شده یا اینکه چه سابقه خشونت بار و تروریستی دارد. این افراد با خرج مجاهدین از مسافت های طولانی برخی مثلا از کالیفرنیا به واشنگتن آورده شده، اسکان داده شده و سپس به این تجمع آورده شده بوده اند. به این افراد تنها گفته شده بوده است که مجاهدین مخالف رژیم جمهوری اسلامی و به دنبال برقراری حکومتی پایبند به حقوق بشر و دموکراسی در ایران است. به آنها گفته شده بوده که ماندن مجاهدین در لیست، به معنای مرگ ۳۴۰۰ نفر انسان مستقر در کمپ اشرف خواهد بود. این عده هم از روی دلسوزی! و نیز از آنجایی که مخارج سفرشان تمام و کمال پرداخت میشده است به واشنگتن آمده اند! در زیر خلاصه مقاله افشاگرانه منتشر شده در یکی از سایت آمریکایی در این ارتباط ارائه میشود. زید جیلانی خبرنگار این سایت به میان تجمع کنندگان رفته و به مصاحبه با آنها پرداخته است که فیلم مصاحبه را پایینتر میتوانید مشاهده کنید. وی مینویسد: “در میان جمعیت عده زیادی غیر ایرانی حضور داشتند که لباس، پیشانی بند یا حتی جلیقه های زرد رنگ منقوش به پرچم و آرم سازمان مجاهدین خلق و تصاویر رهبران آنها یعنی مریم و مسعود رجوی را پوشیده بودند. این گروه اطلاعات بسیار اندکی راجع به ماهیت مجاهدین خلق داشتند و در حین مصاحبه هنگامی که علت حضور آنها در این تجمع را میپرسیدم به من تنها جوابهایی کلیشه ای میدادند و میگفتند که برای حمایت از حقوق بشر و دموکراسی به آنجا آمده بوده اند. برخی از آنها حتی نام ام ای کی [مخفف نام مجاهدین خلق به انگلیسی] را هم اشتباه تلفظ میکردند!”
او میگوید: “برخی از شرکت کنندگان با اتوبوس به محل آورده شده بوده اند. هزینه تردد، خوراک و اسکان آنها پرداخت شده بوده است.” یکی از شرکت کنندگان ملوین سانتیاگو، فرد بی خانمان ۲۳ ساله ای است که در پناهگاه بی خانمان ها در جزیره استاتن نیویورک زندگی میکند. او به گزارشگر گفته است که روز قبل از تجمع دوستش پلاکاردی در این ارتباط را در محل کلیسایی که همه روزه برای دریافت غذای مجانی به آنجا میرفته، دیده است. از آنجاییکه هزینه رفت و آمد و غذای آنها تمام و کمال پرداخت میشده است، تصمیم گرفته اند که به همراه ۱۰۰ نفر دیگر به وسیله چهار اتوبوس اجاره ای به محل تجمع بروند. ملوین در مصاحبه با خبرنگار اذعان میکند که فرصت کافی در مورد کسب اطلاع در مورد مجاهدین نداشته و فکر میکرده اسم گروه “اشرف” هست و کارش حمایت از افراد مستقر در کمپ اشرف میباشد. دو نفر دیگر از شرکت کنندگان آمریکایی، همراه با دوست ایرانی خود از آرکانزاس به واشنگتن آمده اند. یکی دیگر از شرکت کنندگان در تجمع، بازیکن آمریکایی سابق تیم صبا باتری است که هدف خود از شرکت در تجمع را حمایت از حقوق بشر در ایران اعلام میکند. او میگوید از طریق کلیسایی که برای عبادت به آنجا میرود، از برگزاری این برنامه مطلع شده است.او اذعان میکند که اصلا نمیداند ام ای کی (سازمن مجاهدین خلق) چیست. همانطور که از این مصاحبه و جواب های شرکت کنندگان آمریکایی از همه جا بی خبر حاضر در این تجمع برمی آید، عناصر گروه تروریستی مجاهدین خلق از اعتماد و خوش قلبی این افراد سوء استفاده و از آنها برای رسیدن به اهداف سازمانی خود، استفاده ابزاری نموده است. به احتمال زیاد حتی این افراد هم اگر از سابقه مجاهدین در ترور آمریکایی ها و دست زدن به عملیات های متعدد خرابکاری و مشارکت در قتل عام کردها و شیعیان توسط صدام در اویل دهه ۹۰ آگاه بودند، هرگز در چنین تجمعاتی حاضر نمیشدند. در این حال اول پیلار ـ مدیر تحصیلات تکمیلی برنامه مطالعات امنیتی دانشگاه جورج تاون و افسر اطلاعاتی و امنیتی پیشین در امور خاور نزدیک و جنوب آسیا ـ در مقالهای نوشت: " افرادی که حمایت خود را به گرفتن پول و چک میفروشند واقعا مستحق شرمساری هستند اما آنهایی نیز که این کار را برای یک یا دو وعده غذا انجام میدهند شاید سزاوار ترحم و دلسوزی ما باشند. آن دسته نیز که بر اساس این باور غلط که ایران دشمن است و دشمن دشمن من، دوست من است وارد این بازی شدهاند، باید بدانند که این که کسی دشمن دشمن شما باشد لزوما به این معنی نیست که دوست شما است. به گفته او، حتی با کنارگذاشتن تمامی این موارد، یک نکته بسیار مهم مربوط به آیین دادرسی نیز در این جریان دارای اهمیت است. با در نظر گرفتن این مورد خاص حمایت از این گروه بازهم جای مخالفت دارد. تصمیم وزیر امور خارجه ایالات متحده آمریکا برای حذف مجاهدین خلق ـ که تمامی این تلاشها در راستای تحت تاثیر قرار دادن آن هستند ـ یک تصمیمگیری فردی در راستای تعیین سیاست خارجی دولت آمریکا نیست. این تصمیمگیری در حقیقت بازتاب و استفاده کامل از اصول مندرج در قانون مبارزه با تروریسم و مجازات اعدام مصوب سال 1996 است که بر اساس آن فهرست سازمان های تروریستی تهیه میشود. پاول پیلار معتقد است: روند مربوط به قرار دادن یک گروه تروریستی در این فهرست و یا تایید مجدد آن نه تنها مربوط به وزارت امور خارجه است بلکه به طور کامل با وزارت دادگستری و جامعه اطلاعاتی نیز درگیر است. این کار یک روند حقوقی و اجرایی طولانی است و من به عنوان فردی که در تهیه اولین فهرست سازمانهای تروریستی نقش داشتهام میتوانم این نکته مهم را تایید کنم. معیارهای مهم در این راستا، دخالت در فعالیتهای تروریستی و تاثیر بر منافع آمریکاست (این معیار معادل انجام حملات تروریستی علیه اهداف آمریکایی نیست). انجام یک حمله تروریستی ضد آمریکایی معیار قرار گرفته شدن در این فهرست نیست. وی در پایان مینویسد: با این حال وزیر امور خارجه نباید به آن چه که "ملوین سنتیگو" و دیگر بیخانمانهای گرسنهای که در مقابل دفتر او فریاد میزنند و یا گفتههای سخنرانان اجاره ای که پولهای کلانی را دریافت کردهاند، توجه کند. او حتی به گفته من نیز نباید توجه کند بلکه کافی است پنجرههای دفتر کار خود را ببندد و تنها براساس قانون و آن چه که مقامات وزارتی و آژانسهای اطلاعاتی به وی میگویند، تصمیمگیری کند.