در فرقه رجوی گریه ممنوع است!

بله درست خواندید. "گریه ممنوع است"!
سالها در اشرف یاد گرفته بودیم که گریه کردن یک ترفند و ردگم کنی است و نشان از تناقضات عظیم درونی دارد و نباید گریه کرد! اما با تعجب زیاد در صحنه های نمایشی تشییع 35 قربانی اخیر که رجوی گرفت، دیدیم خیلی از بچه های اشرف دستمال بدست گریه می کنند!! که البته این رنگ عوض کردنها از آقای مسعود رجوی تازگی ندارد چرا که چند سال پیش وقتی به یکباره دیدیم تمام کتب ضد امپریالیستی و ضد آمریکایی از کتابخانه های ناقص اشرف برچیده شد و رهبری اعلام " حرکت به موازات آمریکائی ها" را صادر کرد یا وقتی ناموس همه مجاهدین یعنی سلاح ها را به آمریکا دادیم یا وقتی خلع لباس نظامی شدیم یا وقتی در اوج حملات آمریکائی ها به عراق ساکت نشستیم و به سمت مرزهای ایران حرکت نکردیم یا وقتی دیدیم مریم رجوی با 300 نفر ما را در اشرف ترک کرده و به فرانسه گریختند یا وقتی ما در عراق و اشرف اصرار به صرفه جویی غذایی می شدیم و دیدیم از اقامتگاه مریم 9 میلیون دلار پول بیرون آمد و وقتی وقتی های بسیار….
دیگر صحنه های این گریه ها تازگی ندارد و یک ترفند سیاسی برای برحم آوردن دل دیگران است و بازی کثیفی با احساسات آزادگان جهان است. کسانی که آنروی سکه مجاهدین و سازمان را، یعنی زندان و دار و درختی و قرص سیانور و بنگالها و انفرادیها را در اشرف دیدند بخوبی میدانند و میدانیم که وقتی قافیه تنگ آید رجوی برقص آید و از این نشست جفنگیات و بازیها زیاد در می آورد. چند سال پیش لحظه جدائی ام از سازمان یادم می آید که دیدم در جلسه جدائی ام زنان مسئول به یکباره گریه کردند و درخواست داشتند از مجاهدین جدا نشوم! واقعاً لحظه تردید سراغم آمد، ولی وقتی آن روی سکه آنها در انفرادی یادم آمد لحظه ای درنگ نکردم و جدا شدم. فردای آن روز دیدم این صحنه و سناریو برای همه بچه ها یعنی حدود 500 نفری که جدا شدیم تکرار شده است، احتمالاً زنها در نشست بهم می گفتند که دیگر " خواهر فلانی " من می روم چند تا چائی بخورم چون دیگر اشکی برای گریه کردن و تظاهر نمانده است و دیگر "پیازی" هم نمانده که به زور آن گریه کنم و….
آقای رجوی دست از تکرار این سناریوهای مسخره بردار، تو که خودت در کشتن تک تک بچه ها تا مفرق دستت در خون آنهاست. با تکرار این بازیهای مسخره این بار قصد خام کردن چه کسانی را داری؟؟؟
محمرضا مبین