شیوه های کنترل نیرو خارج از اشرف

یکی از شیوه های رایج فرقه مجاهدین برای وادارکردن منتقدین بخصوص جدا شده ها از این فرقه به سکوت، ترور شخصیتی آنهاست که در قالب برنامه ای بنام پرونده در سیمای ضد آزادی این فرقه و سایت های وابسته اش ارئه می شود. خوشبختانه غرض ازاین پرونده سازی ها برای اکثریت قریب باتفاق مردم شناخته شده است و دیگر کسی را نمی فریبد، تمامی کدهای بکار رفته برای خراب کردن طرف منتقد یک آبشخور بیشتر ندارد و دارای یک پیام مشخص است [هرکس باما نیست با رژیم و اطلاعات است در وسط جایی نداریم] در این چهار چوب هرکسی بخواهد کوچکترین انتقادی را متوجه این جریان بکند شدیدا زیر علامت سوال میرود وبه همکاری با اطلاعات ایران محکوم می شود. در ترفند های سازمان همیشه سعی براین بوده تا آنجا که ممکن است نفر جدا شده از روابط را کماکان در حاشیه مناسبات در هر کجائی که هست حفظ کنند و بنوعی کنترل لازمه را روی آن داشته باشند و در مواقع ضروری استفاده لازم برای سیاهی لشکر، شرکت درتظاهرات، مراسم مختلف و…مورد استفاده قرار دهند، وهیچگاه نبایستی این گونه افراد از فضای مناسبات بدور باشند، مدام از طریق تلفن و ترفندهای مختلف ودادن اطلاعات بی پایه و اساس به آنها از وضعیت لرزان رژیم وسرنگونی قریب الوقع آن، واز طرفی قدرت سازمان وآینده پیش رو، ایجاد ترس وحشت و فضائی مملو از توهم مبنی بر اینکه ایرانی ها اکثرا ماموران اطلاعاتی هستند، رابطه آنها را با اجتماع قطع می کنند، وبا پرکردن وقت آنها این بخت برگشته ها را در دنیای آزاد هم به بند میکشند، ونا گفته نماند عده کثیری از این افراد اسیری در اشرف دارند، مجبورند از دستورات سازمان اطاعت کنند. تمامی این اقشار در انزوای کامل اجتماعی قرار گرفته و از ایرانی جماعت گریزانند. خارج از چهارچوب بالا کوچکترین واکنش فرد عبور از خط قرمزبه حساب می آید، افشاگری های هیستریک، تهمت های چندش آور، ترورشخصیتی و….. به نوعی سلاحی است نشانه رفته به سوی افرادی که ممکن است قصد عبور از این چهارچوب را داشته باشند و پیامی است روشن که سکوت بهترین حالت است، درغیراین صورت چنین سرنوشتی در انتظار توست. تازه این همه خطی نیست که سازمان دنبال می کند، در صورت ترور شخصیتی و….اگر نفررا نتوانست از صحنه خارج کند دریک اقدام بغایت ضدانسانی ازاعضای خانواده، آشنایان، همرزمان سابق و… که هنوز در اسارت فرقه هستند استفاده میکند واز زبان آنها به ترور عاطفی فرد میپردازد، و در نهایت اقدام به ترور فیزیکی مخالف خود میکند. این است روابط و مناسباتی که داعیه آزادی، دمکراسی و….. برای آینده ایران را دارد. امیدوارم جواب سوالات بسیار زیادی که خیلی ها مبنی براینکه اگر در اشرف نیروها اسیرند چرا در دنیای آزاد هم کماکان با سازمان باقی میمانند را هرچند مختصر داده و متقابلا نبش قبر شعار (مجاهد بمانم،مجاهد بمیرم) را برای رهبری مجاهدین به انجام رسانده باشم. حسن عزیزی

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا