رهائی زن به سبک فرقه رجوی

بعد از انقلاب ایدئولوژیک درون سازمان مجاهدین در سال 1364 , هر روز در تشکیلات و علی الخصوص در اسارتگاه اشرف در عراق طبل ها به صدا در می آمد که پیام انقلاب (ازدواج نامبارک مریم و مسعود) رهائی زن های ایرانی است. آقای رجوی طراح این ایده و پیام بود. سازمان طی دو سه سال اخیر و درادامه موج سواری مراسم و مناسبات جهانی اینک سالانه هشت مارس روز جهانی زن را در قلعه مخوف اورسورواز جشن می گیرد. فی الواقع اگر کسی در داخل تشکیلات رجوی نباشد و دو رویی رهبران این فرقه مجاهدین را ندیده باشد چنین می پندارد کهً این گروه برای آزادی زن و کسب حقوق تساوی آنان با مردان احترام گزارده وبرای آن تلاش می نماید. درحالیکه مجاهدین و در راس آن مریم عضدانلو چند صد زن شوهرمرده عملیاتی سازمان ودیگر زنان حاضر در سازمان و اشرف را با همان نام(آزادی زن) به بدترین وجه ضدانسانی به استثمارکشیده و سالهای متمادی ضمن شستشوی مغزی و کاربرد فرقه ای به استثمار جنسی سران سازمان وادار نموده است.
به طوری که این زنان در زنجیر اشرفی به خاطر آبروی خود ناچار شده اند همه چیز را از جمله ماندگاری منجر به مرگ را به جان بخرند تا حداقل آبروی ناموسی نداشته خود را بیش از این آنالیز نکرده باشند. اشارت به حقایق گفته شده توسط خانم بتول سلطانی می تواند مدعای این حرفها باشد. مسلما همگان می دانند عنصر زن در تشکیلات رجوی به مثابه فرمانده نفرات البته در ظاهر معرفی می گردد و در باطن عضوی از چرخه غلام حلقه به گوش بدون هیچ سوال و جوابی باید فرامین سازمان را به اجراء درآورد. واگر زیر بار دستورات تشکیلاتی نرود مسئولین با دیدگاه ضد بورژوازی(ضد بی بندوباری)به او نگریسته و در کمال رفتارهای ضدانسانی با او برخورد میشود. بطوری که آن زن در یک بحران عمیق روحی و روانی قرارداده شده و به او وعده مجازات بیشتر هم داده میشود. در تشکیلات فرقه رجوی اگرزنی زیر بار خواسته های مریم نمی رفت روزگارش سیاه می شد و اگر ناچارا و به هزار و یک دلیل به آن تن می داد براساس دیدگاه خودشان شان رهایی زن را بر او شایسته می دانستند و آن ارزشها عبارت بود از ارائه بهره کشی جنسی به سران سازمان , انجام طلاق و رها کردن فرزند و دشنام به خانه و خانواده و برخورد قهرآمیز با نفرات مرد تحت مسئول و به فراموشی سپردن آموزه های دینی و مذهبی. امروز بعد از شکست سازمان با سقوط صدام حسین و خلع سلاح توسط ایالات متحده امریکا و اجبار ترک قرارگاه اشرف و اخراج از عراق و انحلال سازمان و ارتش به اصطلاح آزادیبخش و جداشدن بالغ بر 1500 نفر از اعضا تا مقطع فعلی و استمرار فرار اعضا حتی زنان سازمان؛ دیگر تشکیلات برای خود رمقی را نمی یابد تا بتواند همانند گذشته با فرمانی اعضای زن را برای خود سوزی فرا خواند.
حال سوالی که از حمایت کننده های این فرقه باید پرسید این است که شما با حمایت از این فرقه درآینده چگونه تاوان این استثمار جنسی زنهای در بند گروه تروریستی مجاهدین را خواهید داد؟ شما چطور از آزادی زن به واسطه القائات مجاهدین در کمپ اشرف صحبت می کنید در حالی که اغلب آنان با عمل جراجی درآوردن رحم مواجه بوده و تاکنون از 800 خانم حاضر دراشرف بالغ بر 3/1 آنها با نام همان " رهایی زن " مورد سواستفاده جنسی رهبران شان قرار می گیرند، شمایی که از آن رهبر حمایت می کنید آیا نخواسته نمی فهمانید که خود نیز بر آن باورها هستید؟ مگر شما نمی گویید حقوق زنان و آزادی آنها باید تامین شود و به خاطر این دعوت فرقه مجاهدین را برای حضور در مراسم آنها قبول می کنید، آیا تحقیق کرده اید که در درون تشکیلات برسر زنان در 25 سال اخیر چه آمده است؟ وای بر شما، وای بر شما که به خاطر دریافت مواجب و هزینه های سخنرانی تان چشمان تان را بر همه حقایق می بندید.
اگر از شماها در جامعه اروپایی و امریکایی اینطور سوءاستفاده بعمل آید می توانید سکوت کنید؟ می دانم که سکوت نمی کنید ولی آنگونه که خود بهتر می دانید بخاطر منافع حقیرتان حاضر شده اید با این جریان ضد اجتماعی همپا شوید. آقایان و خانم های مسئولیت پذیری که مسلما از سر بیخبری از واقعیات مجاهدین خلق برای شرکت در مراسم روز جهانی زن دعوت رهبر این فرقه سازمان مجاهدین را قبول می کنید خواهشمندیم قبلا با اعضای جدا شده این فرقه صحبت و تعامل کنید واصلا آنها را هم با خودتان به آن مراسم ببرید، آن موقع است که شما می توانید بیشتر از ایران و زن ایرانی و حقوق آنان مطلع شده و از حقوق واقعی زن دفاع کنید.
سعید

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا