تلاش لابی ها برای خارج کردن نام فرقه رجوی از لیست تروریستی تبلیغاتی بیش نیست

بعد از حادثه 11 سپتامبر سازمان خیلی تلاش کرد که توسط لابی های اسرائیلی در آمریکا خودش را از لیست سیاه در آورد ولی فرقه رجوی گروهی نیست که آنها هم بتوانند از کارهای مثبت این گروه دفاع کنند. همان لابی ها بهتر می دانند که:
1- تاریخ مصرف این گروه بعد از حضور در عراق که درایران از مردم جدا شد وسمت دشمن مردم ایران رفت واین فرقه پایگاه اصلی خودش را درمیان مردم با کاخ های رویایی هدیه داده شده از طرف صدام معامله کرد وامروز سران فرقه رجوی هم اذعان می کنند که ما درایران پایگاه مردمی نداریم می شود این را از صحبت های آقای قربانعلی حسین نژاد که اخیراً از فرقه جدا شده دریافت که مسعود رجوی در نشست های درونی خود وبا توهین به ملت ایران اعلام کرد که ما درمیان مردم پایگاه نداریم وسران این گروه تلاش داشتن که همیشه پشت سر یک گروه دیگر گردوخاک کنند وآن حرکت را به خودشان نسبت دهند. ولی چرا لابی های اسرائیلی تلاش دارند تا از این گروه حمایت کنند به دلیل ماهیت این فرقه و رهبران آن که فکرشان مزدوری است وبا دریافت پول ویا جلب توجه در رسانه های غربی که خود را حفظ کنند ونام خودشان را جزء رهبران اپوزیسیون قرار دهند به همین خاطر لابی های اسرائیلی نیاز دارند از این گروه حمایت کنند تا به امروز هم روشن شده که رهبران این سازمان با موساد وسیا هم دست هستند ولی یک اشتباه را متوجه نمی شوند آن هم پایان عمراین گروه در عراق و دیگر نمی شود. پس حمایت از یک گروه این چنینی که تاریخ مصرف سیاسی آن تمام شده چیزی جز ضررعایدشان نمی کند.
2- در مقطع حادثه 11 سپتامبر که دولت در اختیار دولت بوش پسر و نو محافظه کار بود و به حکومت ایران خط و نشان می کشیدند و در آن زمان سازمان را در لیست گروههای تروریستی قرار دادند وآنها را خلع سلاح کردند و روشن بود که غربی ها به ماهیت اصلی این فرقه آشنا می باشند وبه همین خاطر این گروه درلیست سیاه آمریکا تا به امروز باقی مانده است واین برای فرقه رجوی خیلی سخت است وبه همین خاطر آقای رجوی دست به هر کاری زد ازجمله؛ فروش اطلاعات به عراق و رقصیدن درمقابل نیروهای آمریکایی و هنوز هم این داستان تمامی ندارد و دراین سرفصل این داستان برای بازنشسته های آمریکایی موجبات اخذ رشوه و مواجب شده است.
3- امروز از دیگر از توانایی نظامی این گروه در عراق بعد از حکومت صدام چیزی نمانده است اما رهبران فرقه خیلی تلاش کردند که بدون سلاح با لباس فرم ارتشی در کنار ارتش آمریکا باشند وخانم رجوی چندین بار اعلام کرد که ما سلاح فرسوده را دادیم تا با انقلاب به سلاحی برسیم که در آینده همانها (منظور آمریکایی ها) به شما سلاح مدرن خواهند داد.اما فرقه رجوی درعراق توسط دولت بوش سوخت و امروز دفاع از این گروه به معنای بازی با کارت سوخته است که لابی های اسرائیلی موجود در کنگره و سنا ازهر دو حزب، چیزی برای باج گیری ندارند و می خواهند با این کارت سوخته خودشان را به آزمایش بگذارند وچون شرایط اقتصادی هم برای بازنشته های هر دو حزب سخت شده برای دریافت پول از سران این فرقه ناچارند که کارت سوخته را نادیده بگیرند.
4- درشرایط امروز منطقه که حکومت های دیکتاتوری باقیمانده از جنگ سرد در این منطقه یکی پس از دیگری سقوط می کنند و بعضی از این حکومت ها از این گروه علیه ایران استفاده می کردند، الان خودشان در خطر سقوط هستند ویا سقوط کردند، خود به خود این گروه در منطقه هم سوخته به حساب می آید. دولت های حمایت کننده ای مثل مصر، اردن، عربستان، یمن، بحرین و امارات متحده عربی، کویت، تونس که خیلی از اینها به نوبه خود کمک های زیادی به این گروه کرده اند مثلاً عربستان کمک مالی می کردوالان هم می کند، اردن برای رفت و آمد اینها ازعراق ویزا صادر می کرد، مصر که هم کمک مالی وهم کمک سیاسی می کرد،از یمن بعضی از امکانات نظامی را که مورد استفاده بود خریداری می کردند و بحرین و…… از کشورشان برای حل و فصل مسائل این گروه حل می شد اما امروز اینها هم نمی توانند برای فرقه مجاهدین کاری بکنند به همین خاطر در این شرایط اگر لابی های دو حزب موجود آمریکا تلاش کنند که این گروه را از لیست تروریستی در آورند به این معناست که شرایط منطقه باعث شده خود لابی های اسرائیل در آمریکا از سردرگمی به این بوته و آن بوته چنگ بزنند تا خود را مطرح کنند نه اینکه فرقه ای را از لیست درآورند.
5- اگر این گروه (سازمان مجاهدین) را با بازوی سیاسی شورای ملی و بازوی نظامی ارتش آزادی بخش آن از لیست تروریستی در آورند. دولت اوباما و لابی های اسرائیلی باید بدانند جوانان مسلمان کشور عراق و سایر کشورها هم ساکت نخواهند ماند و همانطور که الان در منطقه مردم از اسرائیل نفرت کامل دارندشرایط دشواری برای آنها پیش خواهد آمد که الان فقط گوشه ای از آن را در افغانستان و عراق، مصر، یمن و بحرین می بینید و این شکست اساسی برای آمریکا است که هنوز نتوانسته است گروه های ترویستی را از این کشورها جمع وجور کنند.
6- برای دولت و حکومت ایران فرقی نمی کند که این گروه (فرقه سازمان مجاهدین) از لیست سیاه در بیاید یا نه چون این گروه در ایران خود به خود نفرین شده است و پایگاه مردمی ندارد و این گروه که سالها در عراق تحت حمایت حزب بعث بود وایشان با تمام امکانات در خدمت این گروه بودند و رهبران این گروه در داخل تشکیلات برای باقی ماندن با نیروهای موجودش از یک سازمان به یک فرقه اسلام گرا تبدیل شد و با بکار گیری از انقلاب درونی نیروها را با القای فکری فرقه گری نوین نوانست درگیری در درون تشکیلات را با خود نفرات سر هم کنند ونفرات دیگر اراده تصمیم گیری نداشته باشند واین تا حدی در نفرات ثمر بخش شد ولی رجوی آینده این کار را نمی دانست که روزی دولت صدام سرنگون خواهد شد واین نیروها پا به بیرون از تشکیلات خواهند گذاشت واین افشاگری رهاشده ها باعث شد که مردم دنیا از درون تشکیلات این فرقه باخبر شوند اگر چه خیلی مانده است که بعضی ها درک کنند ودر مقابل پول انسانها را در اسارت نگه ندارند اما دیگر با همایش وکنگره تظاهرات وجه این فرقه به قبل از سقوط صدام نمی رسد.این گروه حتی در این 3 سال گذشته خانواده های نیروهای خود را که می توانست پایگاه مردمی باشد از دست داد و الان که این گروه با این ماهیت باید از بین برود به همین خاطر در ایران چه دولت و چه مردم به هرکسی که با نام این فرقه بخواهد باج گیری کند پشیزی ارزش قائل نیستند.
7- غربی ها و لابی های اسرائیل باید این را بدانند که دوران عوض شده و گروههای باقی مانده از زمان جنگ سرد دیگر جوابگوی نیاز مردم منطقه نیستند و اگر هم چند لابی عقب افتاده برای حفظ این نوع گروهها تلاش کنند از شرایط اجتماعی و سیاسی خیلی دور می باشند. این گروه چه از لیست سیاه در آید وچه با دادن زمان به وزارت خارجه و… از لیست درآید این گروه عقاید فرقه گری و خشونت را کنار نمی گذارد پس سرمایه گذاری روی این گروه به معنای هدر کردن سرمایه است پس امتحان کنید و ببینید که در آینده شکست خواهید خورد.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا