گفتگوی صمیمی با آقای کاظم پورخفاجیان از اعضای جداشده مجاهدین – قسمت اول

اعضای فرقه مجاهدین خلق نخستین قربانیان این فرقه مخرب کنترل ذهن هستند. آنها بطور مضاعف توسط رجوی تحت استثمار قرار گرفتند. اگر روزی در دادگاه عادلانه مردمی رجوی مورد محاکمه قرار گیرد بی شک بزرگ ترین جرم او خیانت به امید و اعتماد همین نسل است. نسلی که درعنفوان جوانی در منتهای شور و احساس و در اوج صداقت در مسیر افکار انحرافی رجوی از تمامی سرمایه عمر، جوانی، زندگی و کار و تحصیلات گذشت ولی درنهایت درسراب آن رویاها گرفتار و اسیر شد. فرقه مجاهدین خلق همانند تمامی فرقه های تاریخ معاصر برای جذب و نگهداری افراد بر دو عنصر دروغ و فریب تکیه داشت. رجوی طعمه های خود را از میان جوانان بیکار جویای کار، دانشجویان، و سربازان اسیر در جنگ انتخاب می کرد. بعد از عملیات موسوم به فروغ جاویدان و یا مرصاد که ارتش به اصطلاح ارتش آزادیبخش متحمل شکست سنگین و تلفات جانی بالا شد دیگرعضوی جذب این فرقه نشد. سران این فرقه دریک تبانی آشکار و برخلاف قوانین اسیران جنگی با دولت عراق از غفلت وعدم حضور مسئولین صلیب سرخ نهایت سوء استفاده را نمود و با بکارگیری شیوه های فریب و دروغ و با ترفند اعزام سربازان اسیر در اردوگاههای عراقی به ایران و کشورهای اروپایی اقدام به خروج سربازان و انتقال به پادگان اشرف نمود.

مکانیزم های فریب افراد و اینکه درآن مقطع خاص در اردوگاههای عراقی چه گذشت و چرا و چگونه سروکله مسئولین بالای فرقه مجاهدین در اردوگاه پیدا شد به موضوع گفتگوی امروز ما با کاظم پورخفاجیان برمی گردد. این فشار وآزار واذیت ها ادامه داشت تا اینکه دراواخر سال ۶۸ فرماندهان عراقی به بندهای ما مراجعه کردند وگفتند تعدادی از هموطنان شما به اردوگاه آمدند تا شما را آزاد وبه ایران بفرستند شما می توانید با آنها ملاقات وسپس به نزد خانواده هایتان در ایران برگردید. روز بعد یک اکیپ با کت وشلوار وکراوات و سر و وضع مرتب به اردوگاه ما آمدند. مامورین بند ما را از دیگران جدا و به محل آنها آوردند. از اکیپ آن روز چهره مهدی ابریشمچی (شریف) وعباس داوری (رحمان) را بخوبی بیاد دارم. درقسمتی از حیاط اردوگاه جمع شدیم مهدی ابریشم چی درجمع ما حاضر شد وگفت شما هم میهنان ما هستید ما خیلی متاسف وعمیقا ناراحت هستیم که شما را دراین وضعیت و در اسارت می بینیم. ما برای آزادی شما با مسئولین عراقی و فرماندهان این اردوگاه به توافق رسیدیم که شما را آزاد و بعد به نزد خانواده هایتان بفرستیم البته اگرمیان شما کسانی باشند که خواهان رفتن به کشورهای اروپایی و ادامه تحصیل دردانشگاه های آن کشورها هست به آنجا اعزام کنیم. بعد از اتمام صحبت های ابریشم چی فرماندهان عراقی اسامی ما را درلیستی نوشته و بعد همه را به بند دیگری منتقل کردند. در سال ۶۹ با چند دستگاه اتوبوس ما را از اردوگاه خارج کردند. درحالیکه از مقصد بعدی اطلاع نداشتیم.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا