تناقض در گفتار و عمل بیرون زده از فرمان ده ماده ای مریم – قسمت دوم

جدایی دین از دولت!
چهارمین ماده از برنامه های مریم برای ایران فرداست!
آیا آیه آرم سازمان مجاهدین خلق و جامعه بی طبقه توحیدی تنها شعار و ابزار یارگیری در زیر لوای اسلام برای سازمان بوده است؟ تا با باورهای مردم به خصوص جوانان این مرز بوم بازی شود؟ به نام اسلام شهید سازی کند و به نام جدایی دین از سیاست با دین ستیزان خوش خدمتی و سیاست بازی؟ چگونه می توان تا این اندازه با نفاق پیش رفت و چگونه باید به این جماعت اعتماد کرد؟ به دینشان یا به سیاست آنان؟
به کدامیک پای بندند؟ چون سیاست هم نه مثل دین اما قواعد خاص خودش را دارد و اینان قاعده بازی را تا کنون رعایت نکرده اند و خوش باوری ساده لوحانه ای است اگر کسی این قول را باور کند. زیرا سازمان بر هیچ استراتژی و هدفی ثابت نمانده الا همکاری با دشمنان و چشم انداز روشنی را نمی توان در سازمان دید مگر یک دیکتاتوری تمام عیار سازمانی.
پنجمین ماده برابری زن و مرد است!
باکدام شاخصها؟ برابری در محرومیت از حقوق ابتدایی در تشکیل خانواده؟ برابری در جدایی و پاشیدن نظام خانواده؟ برابری در کشتن عواطف و تحمل همه این جبرهای تحمیلی از سوی سازمان؟ برابری درمحدودیت و محرومیت؟ آیا اعضای سازمان از ابتدایی ترین حقوق بهره مند هستند؟ با کدام شاخص کمی و کیفی؟! معیار دینی یا انسانی، متر و اندازه، شاغول و تراز و با کدام محک عیار این برابری را باید سنجید؟
ومصداق این برابری را در کدام ظرفیت سازی سازمان برای تحقق آن می توان مشاهده کرد؟
نه تتها در عمل گذشته سازمان (بخوانید مریم – مسعود) نمی بینیم بلکه تمام جدا شدگان، فریادشان تا عرش طنین انداز است از جبرها و محدودیت و شکنجه روحی و جسمی خصوصا برای مسئله داران به جرم سوال کردن! پس به کجای این شب تیره بیاویزم قبای ژنده خود را؟!
ششمین ماده نظام قضایی مستقل و عادلانه است ؛
آیا استقلال قضایی در یک بستر فرهنگی وابسته به تفکر تشکیلاتی خاص امکان بروز و ظهور می یابد؟ سازمان تحمل و سعه صدر پذیرش یک نقد را دارد؟ مخالف را بر می تابد؟ یک حکم قضایی عادلانه را پذیراست؟! با کدام گذشته تحمل پذیر؟ با کدام رواداری؟ آقای رجوی در جایی از ضرب المثلی استفاده کرده بود که مضمون این است: نه می شود برابر بعضی ها راه رفت و نه پشت سرشان، کنارشان باشی گاز می گیرند و پشت سر حرکت کنی لگد می زنند. آیا کسی در کنار و پشت سر سازمان می تواند حرکت کند و از این رفتار (گاز گرفتن_لگدزدن) حتمی از جانب سازمان در امان بماند؟ پاسخ این سوالات با کمی دقت در اندیشه و عمل سازمان یافتنی است.
باشد که در آینده ای نزدیک درباره ی سایر فرامین ده ماده ای مریم سخنی بیان شود.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا