جنگ در چشم انداز قرار گرفت

خانم مریم عضدانلو ، سومین زن رهبر مفقود و فراری فرقه رجوی ، در توئیتی چنین نوشته است :
” تجارت با آخوندها ، سوخت رسانی به ماشین سرکوب و ترور و امتیاز به آن ها ، چشم انداز جنگ را بیشتر می کند”!!!
اصولا من نگارنده ، آدم سیاسی و متبحری در عرصه سیاست نبوده و نیستم. اما الفبای آن را شنیدم. معادلات سیاسی ، دو دو تا ، چارتایی است که قانونمند ، هدفمند و منطقی است ، اما در اجرا ، این سلایق و عقاید شخصی است که همه چیز را تبدیل به بازیچه های سیاسی غیرمنطقی می کند.
زن سوم این رهبر هم! مثل من ، هرگز سیاسی نبوده و به اجبار در این مسیر قرار گرفته و به قول مسعود رجوی ، به او و سازمان ، تحمیل شده است!
تجارت ، سوخت رسانی و امتیاز دادن به یک دولت ، منطقا موجب دوستی های بیشتر و تداوم مودت ها می گردد. اینکه این کارها چشم انداز جنگ را بیشتر می کند ، برای ما مفهوم نیست! فکر نمی کنم برای افراد دیگر هم معنی مشخص و معقولی داشته باشد.
در نشست های سیاسی در سازمان که همه مجبور به اطاعت کورکورانه بودیم ، چنین بود. تمامی تحلیل ها بی پایه و بی اساس بود ، هر قدر به خود فشار می آوردیم که یک جوری این تحلیل را در دستگاه ذهنی خود بگنجانیم ، نمی شد! توئیت این بانوی پیر و بی سواد هم ، اکنون چنین است ، در هیچ دستگاه ذهنی به این باور نمی توان رسید که چطور با تجارت و سوخت رسانی و امتیاز به جنگ خواهیم رسید!
مریم در نشست های مسعود ، هرگز حرف جدی نمی زد و مسعود که از درون مریم و حماقت خاص اوخبرداشت هرگز سکان را به مریم نمی سپرد ، مریم مثل عروسکی بود که مسعود هر از چند گاهی با او ژست های فمینیستی گرفته و ادای رهبرهای دمکراتیک را به خود می گرفت. البته ناگفته نماند که خود مسعود هم یک دجال فرصت طلب و موج سوار بود که حتی اغلب پیام ها و سخنرانی هایش را تئوریسن هائی چون محمد علی جابر زاده تنظیم می کردند ، وگرنه کمتر کسی شک دارد که اگر بنیان گذاران سازمان زنده بودند ، مسعود شانسی برای تکیه زدن به مسند رهبری سازمان مجاهدین پیدا نمی کرد و خود را رهبر مادام العمر سازمان منصوب می کرد! مسعود با قدرت صدام حسین و زندان و شکنجه رهبر شده بود و هرگز رهبری نبود که توان خارق العاده و خاص و کاریزماتیکی داشته باشد! امروز هم اگر در نبود شعبده باز وشیاد مجاهدین ، مریم روی سکوی رهبری فرقه دیکتاتور رجوی ایستاده است ، برای هیچ کس چنین توهمی وجود ندارد که مریم یک رهبر است ، مریم به خوبی یاد گرفته است که با اهرم شستشوی مغزی و سرکوب تشکیلاتی به سهولت می توان عده ای انسان پاک و خوش نیت را فریفت و اسیر نگه داشت. خود مریم هم هرگز چنین جراتی را نکرده است که خود را رهبر بنامد وهمیشه در بحث های رهبری ، از مسعود رجوی کد آورده است.
پس لازم است خدمت این بانوی موج سوار و منزوی از دنیای سیاست ، یادآور شوم که اولا توئیت هایش را بدهد یک تیم کلاهبرداری و خبره چک کند وبعد بیرونی کند ، ثانیا اگر می خواهد رهبر شود باید سرکوب را در وهله اول کنار بگذارد ، جدا شده ها چرا جداشدند ؟ اگر رفتارهای مریم و مسعود ، خالصانه ، صادقانه و انقلابی بود ، مطمئن باشید که امروز با جامعه متکثر جداشدگان از سازمان مجاهدین روبرو نبودیم ، اتفاقا تمامی کسانی که از فرقه رجوی جدا شدند ، از سلوک بنیانگذاران سازمان تبعیت کرده و ادامه دهندگان مسیر روشن و انقلابی آنان بوده و هستند. مسعود رجوی هرگز نمی تواند ، نام سازمانی بنیانگذاران را به درستی یدک کشیده و خود را یک مجاهد خلق بنامد. مجاهد خلق واقعی همان کسی بود که در زندان شاه ، قد برافراشت ، ایستاد و از مواضع خود دفاع کرد و بر چوبه دار بوسه زد.
نیکلا ماکیاولی، یکی از دانشمندان ایتالیائی که در عرصه‏ی علم سیاست خود را سیاست مدار می دانست از سیاست تعریف دیگری ارائه کرده است. او سیاست را به معنی هر نوع تلاش، تدبیر، فن، حیله، نیرنگ و فریب برای کسب قدرت و حفظ آن می داند. این فرد ایتالیائی می بیند که سیاستمداران جامعه اش برای رسیدن به قدرت و حفظ آن از هر نوع تلاش فروگذار نمی کنند ، در مواردی هم دست به فریب، نیرنگ و حیله می زند و برای حکومت شونده گان نیز دروغ می گویند به همین خاطر از سیاست اینگونه تعریف کرده است. مریم هم در ادامه چنین کسانی به سیاست های ماکیاولیستی رو آورده و برای مصارف داخلی فرقه ، آسمان را به زمین می بافد تا ثابت کند که جنگ در چشم انداز است!
خانم مریم عضدانلو! سیاست فقط حکومت کردن بر انسان ها نیست ، سیاست توزیع و تخصیص اقتدارگرایانه ارزشها در هر جامعه ای است ، سیاست مبارزه برای به قدرت رسیدن و شعله ورتر کردن تنور جنگ و خشونت نیست ، بلکه سیاست ، تکیه به قدرت به عنوان هسته و مرکز ثقل سیاست برای پیدا کردن روابط اجتماعی بین پدیده ها و وصل کردن آنها به هم و تلاش برای محقق کردن دمکراسی است ، شما در کنار مسعود پس از نزدیک به 40 سال یک دگردیسی در سازمان مجاهدین به وجود آورده وپیدایش یک تفکر فرقه ای را با اهرم سرکوب رقم زدید و بس…
فرید

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا