نامه سرگشاده به مریم عضدانلو(2)

نامه سرگشاده به مریم عضدانلو(2)



آرش رضائی / ‏يکشنبه‏، 2005‏/06‏/19
خانم مریم عضدانلو،من به این اصل انسانی باور قلبی دارم که هیچ خلاقیتی بدون کسب دانش و معرفت و ذهن جستجوگر و تلاش مداوم و مستمر به بار نمی نشیند.وابتنا بر دانش و آگاهی فردی و آکادمیک و عقل و خرد جمعی است که منجر به پراتیک انسانی و اجتماعی می گردد.بنابراین هیچ پدیده و مفهومی از جمله قدرت سیاسی،رهبری بر آدمیان، موروثی و تحمیلی و خیالی نیست.پس انتظار دارم که با جسارت و شهامت اگر در خود سراغ دارید که من شک دارم به این سوال من پاسخ بدهید که شما با کدام پشتوانه مردمی و ملی به عنوان رئیس جمهور ملت ایران انتخاب شده اید؟
آیا واقعا ملت ایران در گزینش شما نقش فعال داشته اند؟ شما با چه میزانی از معرفت و دانش آکادمیک در این دنیای بسیار پیچیده و متحول خود را شایسته رئیس جمهور یک ملت متمدن و با سابقه تاریخی چند هزارساله می دانید؟
آیا شما به این نکته مهم وامید بخش واقفید که بخش وسیعی از ملت ایران به ویژه نسل دوم و سوم تحت تاثیر مولفه های مدرن فکری و سیاسی قرن حاضر و گفتمان رایج حقوق بشری که بر اساس تفکر اومانیستی قرن بیستم به اوج خود رسیده است هر گونه حرکت و عمل خشونت آمیز را مطرود و محکوم می کنند؟و به صراحت هر نوع اندیشه تقدیس کننده ترور و وحشت را با واژه تروریسم معادل می دانند؟و تروریسم که در ذات خود خشونت را تقدیس،خود سوزی نیروهای خودی را توجیه و کشتار انسانها را تبلیغ می کند هیچ جای پایی در ذهنیت انسان مدرن و به طبع آن نسل جوان ایرانی ندارد.براستی رئیس جمهوری که تمامی مفهوم و مظاهر خشونت را در سوابق سیاسی و تشکیلاتی خود به یدک می کشد آیا می تواند رئیس جمهور نسل جوان و آگاه و فرهیخته ما باشد؟
به نظر من ادعا و طرح ریاست جمهوری شما از سوی شوهرتان یک شوخی بی مزه در تاریخ معاصر است و نوعی دست انداختن شما می باشد.و شوهرتان با سابقه توهم ذهنی و مالیخولیائی شما را تا مرحله ریاست جمهوری خیالی بالا بردو شما را گرفتار و شریک توهم ذهنی و بیماری روانی خود نمود.
من و شما به خوبی به این امر واقفیم که نوع بیان و نگاه احترام آمیز و انسانگرایانه به آدمیان همانگونه که خانم ویرجینیا ولف با اندیشه و رفتار فردی و اجتماعی خود به انسان معاصر آموخت، الزام منطقی برای ابراز تمایلات دموکراتیک و آزادیخواهانه است و بدون این نگاه و نگرش، سخن از دموکراسی و آزادی، فریبکاری آشکاری بیش نیست.می خواهم قرارگاه اشرف و بردگان فکری و فیزیکی حاضر در آن که هم اینک تحت فشار مناسبات فاشیستی حاکم بر آن چشم انداز رهایی را در خیالشان به تصویر می کشند ،به یادتان بیاورم.تا به پارادوکس حیرت آور شخصیت خود نظری بیافکنید و شاید نیم نگاهی نیز به ویرجینیا ولف……..
و ادامه دارد…….


 


***********


نامه سرگشاده به مریم عضدانلو(1)
آرش رضائی / شنبه‏، 2005‏/06‏/18
با مطالعه شخصیت ،دغدغه ها،اندیشه و آثار خانم ویرجینیا ولف و مقایسه آن با شخصیت و اندیشه و رفتار سیاسی شما که در زن بودن با ویرجینیا ولف مشترک هستید دچار تحیر و شگفتی غریبی می شوم.شگفتی از این جهت که پارادوکس عجیبی را در شخصیت شما مشاهده می کنم. ویرجینیا ولف به عنوان یک زن با تمام ویژگی های مختص به خود احساس،عاطفه،مهربانی و ذهن زیبا(که متاسفانه در شخصیت شما نیست)و مریم عضدانلو به مثابه رهبر یک فرقه توتالیتاریستی و تمامیت خواه با شکل و شما یل زنی خشن و سرکوبگر در اندیشه و رفتار سیاسی برایم قابل هضم نیست.
خانم مریم عضدانلو شما تفاوت غریبی با ویرجینیا ولف دارید.ویرجینیا ولف با تمام وجود به آزادی و تعیین سرنوشت انسان می اندیشید.او باور داشت که انسان حق انتخاب دارد و دغدغه نقض آزادی انسان در حیطه فلسفی،سیاسی و اجتماعی بارها او را تا پای جنون کشاند اما شما علیرغم اقتضائات زن بودنتان با شدت تمام هر گونه گزینه انتخاب چگونه زیستن را از نفرات مستقر در قرارگاه اشرف باز می ستانید و تنها یک راه پیش روی آنان گذاشته اید،اطاعت کور کورانه و ایمان ناآگاهانه و تحمیلی به شما و شوهر نمی دانم کجایتان مسعود رجوی.
آیا تاکنون در رابطه با مفهوم انسانی حق انتخاب همه افراد تشکیلاتی،فارغ از هر گونه تفکر و اندیشه و رفتار سیاسی و مهمتر از آن به دغدغه ها،آرزوها و رویاهایشان برای نحوه زندگی کردن و نیز به رسمیت شناختن حقوق انسانی و ذاتی همه معترضان و منتقدان و دگر اندیشان نفرات مستقر در قرارگان اشرف و خارج از آن اندکی تامل نموده اید؟
براستی شما چرا و با چه منطقی در ایجاد روابط و مناسبات آهنین تشکیلاتی اگر ناراحت نمی شوید و دال بر بی نزاکتی نباشد به صراحت می گویم مناسبات گشتاپوئی و با تحمیل فضای رعب و وحشت جرئت کوچکترین اعتراض به استراتژی،تاکتیک ها،قرائت خشونت گرایانه از دین و مذهب تشیع و انتقاد به روابط غیر دموکراتیک حاکم بر قرارگاه اشرف را از افراد مستقر در آن سلب نموده اید؟
آیا شما با توجیهات انقلابیگرایانه و الزامات مبارزات مسلحانه،حق ذاتی انتخاب و تعیین سرنوشت نیروهای مستقر در قرارگاه را کاملا از بین نبرده اید؟
آیا شما با ترفندها و حیل غیر اخلاقی و غیر دموکراتیک مانع خروج نیروها از قرارگاه اشرف بنا به شهادت خانواده هایشان نمی شوید؟
آیا احساس و نگاه شما به انسان با احساس و نگاه خانم ویرجینیا ولف در تضادی تفکر برانگیز قرار نگرفته است؟
به شما پیشنهاد می کنم با تامل صادقانه در خلوت تنهائی تان تفاوت ماهوی خود را با زنان انسانگرا و تحسین برانگیزی چون ویرجینیا ولف مقایسه کنید شاید کمی به خود آیید و با الهام از احساس زیبای زنانه و انسانی ویرجینیا ولف روح استالینیستی تان را از کالبد زنانه تان بیرون کنید و بیش از این با دستهای آلوده شعار آزادی ،دموکراسی و راه حل سوم ندهید.
و ادامه دارد……………….

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا