از” فروغ جاويدان” تا وضعيت نامعلوم فعلی”

سازمان مجاهدين خلق : از فروغ جاويدان تا وضعيت نامعلوم فعلی



هفده سال پيش در چنين روزهايی سازمان مجاهدين خلق در واپسين روزهای پايان جنگ ايران و عراق و پس از پذيرش قطعنامه آتش بس سازمان ملل از سوی آيت الله خمينی، رهبر انقلاب اسلامی، عمليات مسلحانه گسترده ای را عليه جمهوری اسلامی آغاز کرد و پس از موفقيت های بزرگ اوليه، سرانجام به دست نيروهای نظامی وفادار به حکومت ايران شکست سنگينی متحمل شد.
اين عمليات که مجاهدين آن را فروغ جاويدان می نامند و رهبران جمهوری اسلامی در مقابل آن عمليات مرصاد را به اجرا گذاردند، بزرگترين حرکت نظامی يک گروه اپوزيسيون ايرانی بود که برای سرنگونی حکومت اسلامی ايران شکل گرفته بود.
مجاهدين با استفاده از سلاحهای سنگين و از جمله صدها تانک و خودرو نظامی و به کارگيری هزاران نفر از افراد آموزش ديده و مصمم به راحتی از روز سوم مرداد ماه از خاک عراق وارد ايران شدند و در مدت کوتاهی تعدادی از شهرهای استان کرمانشاه و از جمله سرپل ذهاب، کرند و اسلام آباد غرب را به تصرف خود در آوردند و به سمت کرمانشاه حرکت کردند.
طبق اظهارات مقامات ايران، در سال های اخير اين موفقيت های اوليه مجاهدين در بين رهبران جمهوری اسلامی تا حدی وحشت ايجاد کرد و آنان نگران بودند که کرمانشاه نيز به راحتی سقوط کند و مجاهدين به سمت پايتخت کشور حرکت کنند.
مجاهدين نيز ظاهرا از پيشروی های اوليه خود و پشتيبانی عده ای از مردم شهرهايی که در تصرف آنان قرار گرفته بود، به خود غره شده و سريعا از جاده اصلی به طرف کرمانشاه حرکت کردند.
فرماندهان نظامی جمهوری اسلامی می گويند که نيروهای مسلح ايران عمدا در ابتدا عقب نشينی کردند و به مجاهدين اجازه دادند تا به طرف کرمانشاه حرکت کنند تا بتوانند بعدا به آنها ضربات اساسی وارد کنند.
طبق گفته مقامات جمهوری اسلامی پس از آنکه نيروهای مجاهدين در روز پنجم مرداد سال 1367به سی – چهل کيلومتری کرمانشاه رسيدند سپاه پاسداران و نيروهای بسيج عمليات نهايی خود را آغاز کردند و تلفات سنگينی به مجاهدين وارد کردند.
فرماندهان سپاه پاسداران می گويند که حدود هزار و پانصد نفر از افراد مسلح مجاهدين در اين عمليات کشته شدند و عده زيادی از آنان جراحت برداشتند و يا به اسارت در آمدند.
البته مقامات ايران از ميزان تلفات خود در اين عمليات سخنی به ميان نمی آورند.
ولی مجاهدين از اين عمليات به عنوان يکی از بزرگترين دست آوردهای تاريخ سازمان خود نام می برند!! و با عنوان‌‍‌‍[ بيمه نامه فروغ!! ] پيوسته از آن ياد ميكردند!! و می گويند که توانستند ضربات اساسی به ارکان حکومت اسلامی ايران وارد سازند و هزاران نفر از نيروهای سپاه و بسيج را از ميان بردارند.
سازمان مجاهدين در تبليغات خود دقيقا نمی گويد که هدف واقعی آن از اين عمليات چه بوده است و اشاره ای نمی کند که مثلا قصد آنان فتح تهران بوده است. بنابراين از ديدگاه مجاهدين اين عمليات با شکست مواجه نشده است.
ولی وارد شدن تلفات سنگين به مجاهدين در اين عمليات باعث شد که در بين عده ای از اعضای مجاهدين در باره ارزيابی های رهبری سازمان از وضعيت کشور و درست بودن تصميم حمله به شهر های مرزی کشور پرسش هايی مطرح شود.
عده ای از اعضای بلندپايه سازمان که بعدا از آن جدا شدند اين اقدام را يک خودکشی نظامی ارزيابی کردند و رهبری مسعود رجوی را زير سئوال بردند.
بسياری از صاحب نظران معتقدند که دوره افول مجاهدين به عنوان يک سازمان قدرتمند مسلحانه از همان موقع آغاز شد.
اعضای سابق اين سازمان می گويند که مجاهدين پس از آن هر چه بيشتر به رژيم صدام حسين وابسته شدند.
به دنبال سقوط صدام حسين به دست نيروهای تحت رهبری آمريکا مجاهدين هر چه بپشتر استقلال عمل خود را از دست دادند و پس از خلع سلاح به دست سربازان آمريکايی، در يکی از اردوگاه ها ی خود در نزديکی بغداد تحت کنترل آمريکايی ها قرار دارند.
هم اکنون حدود سه هزار نفر از مجاهدين در وضعيت نامعلومی در عراق به سر می برند و تکليفشان روشن نيست.
ولی حمايت از سازمان مجاهدين در نزد عده ای از سياستمداران غربی همچنان ادامه دارد و طرفداران اين سازمان در شهرهای اروپا و آمريکا به فعاليت های منسجم خود ادامه می دهند. به اعتقاد شماری از صاحب نظران، اين سازمان به رغم تلفات سنگين سال شصت و هفت و روابط نزديک با حکومت صدام حسين و سرخوردگی عده ای از اعضای آن، همچنان بزرگترين و متشکل ترين نيروی مخالف حکومت جمهوری اسلامی محسوب می شود.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا