چرا ترس؟

چرا ترس؟
سایت پرونده سیاه
فرقه تروریستی رجوی با نزدیک شدن تاریخ محاکمه ارباب سابقش یعنی صدام دیکتاتور عراق با تلاش های مذبوحانه ای در حال شکل دهی به یک تاکتیک فرار به جلو است. در این راستا منکر همدستی با صدام می شوند وگویافراموش کرده اندکه طی دو دهه حضورننگین درعراق ،چند قدم فراتر از گارد جمهوری واستخبارات صدام در حق ملت کرد وشیعه مرتکب جنایات هولناک شدند.
فی الواقع اگر مجرم نیستید ترس از چیست ؟واساسا از چه خوف دارید ودفاعتان
برای چیست؟ اینجاست که مصداق آن ضرب المثل معروف (چوب را که بر دارید گربه دزده الفرار) در رابطه با مجرمین به اثبات می رسد.
1)مهمانی دادن ولفت لیس کردن حول شیوخ قبایل چرا؟ در زمان وجود صدام واوج قدرت خودتان چرا این نوع دوستی رانداشتید؟
2)چه کسی بود که از سه راهی قادر کرم در جنوب سلیمانیه تا شهر بعقوبه به سوی خانقین را از خون عراقی های در حال معارضه با دیکتاتورعراق رنگین کرد ؟
3)افرادیکه در ارتفاعات جبه داغ در شمال شهر جلولا در محاصره لشگر 26و15و49 به فرماندهی عفت جوادی الاصل افتادند وتوسط تانک ونفر بر تکه تکه شدند ودر نشست جمع بندی اردیبهشت 70 به کسانی که ازاین افراد، بیشتر کشته بودند (توسط مریم رئیس جمهور بسیار دموکراتیک مقاومت) مدال قهرمانی داده شد، گویا زمینه ساز این گونه ترس و هراس ها همین جنایات باشد.
4)روستاهای الاصلاحی،شیخ بابا، ابراهیم قادر و…در شمال شهر جلولا به بهانه مقر فرماندهی یه کتی (اتحادیه میهنی )گویا توسط توپخانه وکاتیوشا مریخی ها البته با نمایندگی به فرماندهان فرقه به اسامی حمید یوسفی،محمد مرادی،علی رضا ارجمند،حسین نجمی و…با خاک یکسان شدند. راستی چه کسانی بودند در نشست جمع بندی معروف به مروارید از لت وپار شدن وافتادن جنازه اکراد به پشت بام خانه ها در اثر موج کاتیوشا حرف زدند وبا کف وسوت مورد دلخواه رجوی مواجه می شد قطعا ترس کنونی از گذشته این چنینی است.
5)راستی چه نیروی بود که با لباس ارتش عراق با 200 اکیپ سواره مسلح به مدرن ترین سلاح در پروسه جنگ کویت مناطق شیعه نشین بغداد را به فرماندهی فردی به نام سارا که بعدها فرمانده قرار گاه نادر افشار در جلولا شد به گواهی یکی از فرمانده اکیپ ها به نام حمید هادی بیگی مرتکب هولناکترین جنایات ها شدند ؟
6)کدام فرقه بود که افرادش رابا لباس مبدل گارد جمهوری صدام به کربلا ونجف اعزام کرد ودر سرکوب مردم پا به پای فدائیان صدام جنایت کردند؛ اگرچنین نیست ،پس اولین قبر های مستقر در قطعه مروارید در اسارتگاه اشرف مربوط به چه واقعه ای است؟
7)کدامین سازمان پر افتخارومردمی بود که نیرو هایش را جهت سرقت اموال کویتی ها در شرایط تصرف توسط صدام به آنجا فرستاد ودر یکی از مراحل آین عملیات یکی از فرماندهانش به نام شعبان اسرافیلیان مجروح شد؟
8)آیا ترس برای آن نیست که در ورودی شهرستان العظیم شمال خالص با توپ های دو لول وچهار لول ضد هوائی سر از تن شهروندان در حال فرار جدا شد وبه عاملین آن توسط مریم مدال رشادت اهداء شد؟
9)آیا تصرف صدهها وهزارها هکتاراراضی مردم بی دفاع عراق وتبدیل آن به میدان تاخت وتاز نظامی وسرکوب شکایات مردم از طریق دیکتاتور وقت عراق که اغلب منتهی به شکنجه مال باختگان می شد از جمله عوامل این ترس نیست؟
10)آیا حفظ سلاح کشتار جمعی در زاغه معروف به مروارید در شمال جلولا برای صدام ونگهداری موشک ها بر روی تریلر در زمان بازرسی هادر ضلع جنوب غربی پادگان خالص (اشرف) جزء حلقات همکاری ومنافع مشترک رجوی وصدام نبود که اکنون منکر هر گونه رابطه ای می شود ؟
در هر حال ملت سرکوب شده عراق با مهمانی ورشوه به چند شیخ بعثی و تبلیغ نادرست معدود افراد اجاره ای از حقوق حقه ی خودکوتاه نخواهند آمد.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا