صلاحیت سازی به روش فرقه برای اعضا شورا

صلاحیت‎ سازی به‎ روش فرقه برای اعضای شورا
سایت پرونده سیاه
همانگونه که در مقاله شورای پوشالی از این سایت در رابطه با ویژه گی مورد نظر وتعریف شده ی هر عضو شورا از دید رجوی وفرقه او اشاره کردیم در آنجابه وظیفه اخص اعضای شورای بی محتوا در درون فرقه وارتش و وظیفه فرا فرقه ای در خصوص انجام وظیفه فریب در پیشبرد شعار دموکراسی فاکت های مشخصی عنوان کردیم،
اما اکنون بطورمشخص نکات ومراحل رفتار فرقه با یکی از این اعضاء که بطور کلی اغلب در جریان آن هستند اما ما شاهد عینی آنها بوده وریزتر بیان می کنیم چگونگی پذیرش وی وخراب کردنش وقطع مکانیکی واجباری او از دنیای واقعی با مکانیزمی خراب کننده از طریق فیلم،واسنادو مدارک جهت بستن هر گونه راه عقب نشینی موردی است که به عنوان شاهد به آن می پردازیم.
شاید بیش وکم اطلاع داشته باشید که مرضیه خواننده وآواز خوان قدیمی ایران که شهرت خاصی در خوانندگی داشت ودر واقع در عالم هنر شاخص زنان خواننده بود. فرقه رجوی از آن جا که وارد شعار زن گرایی وجاری کردن هژمونی زنانه شده بود واز این طریق در سطح جهانی مبادرت به تبلیغات می نمودند لذا برای شوک اولیه در پیشبرد شعار تو خالی اقدام به انتصاب رئیس جمهور فرمالیزم کرده ورجوی همسر سوم خود را در این جایگاه تثبیت کرد در طی مسیر وقتی کفگیر مریم به ته دیگ خورد آنها با ترفند ویژه فرقه به سراغ مرضیه رفته تا از شهرت وکرسی هنری او سوء استفاده کرده وخواسته نامشروع خود را از حنجره وصدای آشنای او به مخاطبان خود برسانند واز این طریق در جهت چهره سازی مریم بهره برداری کنند،
لذا مردان وزنانی به ریاست منوچهر هزارخانی بطور متعددبه سراغ مرضیه رفته وبا انواع وعده وترفند پوچ وتو خالی وی را به طور وحشتناکی اغفال نموده واز آنجا که مرضیه زنی ساده وفاقد هر گونه گرایش وسواد سیاسی بود وصرفا معروفیت هنری داشت را به گروگان گرفته وبه عراق وداخل قرارگاه خود هدایت کردند.واما برای قفل او:
1) ابتدا برای او شرایط اجرای کنسرت برروی تانکهای خود فراهم نموده واو را با فضا سازی به شدت تحت تاثیر جو نظامی قرار داده و مجبور به موضع گیری وشعار ها وبد وبیراه گفتن به همه ارکان رژیم ایران وسایر گروههای سیاسی ضد رژیم کرده وبطور مستقیم از چند کانال ماهواره اظهارات اورا آنتنی کردند تا از این طریق وی را از بازگشت به ایران ووطنش محروم و همچنین راه سمت گیری به سوی سایر گروهها را بسته واو را مجبور به مرزبندی غیر آگاهانه کردند
2) او دارای انگیزه ای لیبرال وغیر مذهبی بود از لحاظ ایدئولوژی برایش دام گذاشتند واو را با این سناریو که با قرائت اذان معروفتر شده وبه اسطوره زنان مسلمان دنیا تبدیل می شود برای فریب او گفتند هنرش بایستی در بالاترین نقطه یعنی در سر دادن اذان ثمر نهایی بدهد مرضیه را در این خصوص هم آنچنان چهار میخ کردند که کمترین اختیاری حتی بلحاظ عقیده از خود نداشته باشد بدین شکل او خود را بشدت در استثمار فرقه یافت ودیگر راه بازگشتی نبود ومی بایستی اجبارا از کرده خود دفاع می کرد حتی در مقابل جگر گوشه اش آنچنان او را مجبور به خراب نمودن پل های پشت سرش کردند در هنگام اجرای کنسرت اجباری برای فرقه در جهت جذب نیرو وپول پسرش با همان دید واحساس فرزندی به مادر به سراغ وی شتافت که مرضیه در مقابل رفتار وحشیانه گارد های فرقه با فرزندش نتوانست کوچکترین دفاعی از او بکند قطعا در آن نقطه مرضیه کاملا به اشتباه خود پی برد ولی دیگر پشیمانی سودی نداشت چون تمامی حرکات ومواضع حساب نشده اولیه او سند سازی وعلنی شده بود
3) قطعا مرضیه بیاد دارد که در اولین ورودش به قرارگاه فرقه گفت علیرغم سن زیاد اما از جهت هوش وفکر در سن جوانی قرار دارد با توجه به حرف خودش بایستی بیاد داشته باشد که در سال 97.م (تابستان) به قرارگاه فرقه در شهر کوت عراق آمد وبه وی یک پروسه ماموریت داده بودند که تیم های عملیاتی ترور به داخل ایران را او از زیر قرآن عبور دهد ودر یکی از این اعزام ها بوی تحمیل شد که برای تبلیغات بیرونی داوطلب اعزام به عملیات داخل کشور دوشادوش تیم ها شود مرضیه خودش اکنون می داند در آن مقاطع تحت تاثیر جو سازی فرقه بوده اما فرقه هدفی جز تست وچک پذیرش او مهمتر از آن خراب نمودنش نداشته مرضیه دقیقا بیاد دارد در یکی از این اعزام ها تیم ترور به اسامی وحید شکری ،احمد رضا ابراهیمی وخلیل سلطانمرادی در مرز کشته شدند و بعد از آن نیز مابقی تیم های اعزامی اغلب لو رفته ویا خود با هم درگیر شده وهمدیگر را قلع وقمع کردند فرقه بلافاصله مرضیه را از آنجا به بغداد منتقل کرد ودر نشستی اضطراری (این قسمت را مرضیه نمی داند جهت اطلاع وی )روی دو نکته ارزیابی وجمع بندی کرد اولا : نظر کلی این بود که مرضیه نفوذی رژیم ایران بو ده وگر نه اینقدر با سرعت با مناسبات فرقه آداپته نمی شد وچسب ایدئولوژیک نداشت نظر دوم اینکه مرضیه عنصر غیر فرقه ای بوده و بدلیل عبور تیم ها از زیر قرآن باعث شکست شده واز آن مقطع ابلاغ شد همه شبکه های حفاظتی درشت بافت ذهنی خود را در مقابل مرضیه ریزبافت نمایند و حواسشان باشد ،
به دنبال آن مرضیه خوب بیاد دارد بعد از این همه اعتماد شکلی وصوری در نقطه ای که وی از رجوی درخواست عضویت در سیستم نظامی را نمود در حضور تمامی فرقه با جواب منفی مواجه شد ودر نقطه ای هم او مسئول اعزام تیم ترور به داخل کشور می شود آیا این تناقض وتراژدی برای یک عضو ساختگی شورای پوشالی چگونه قابل هضم بوده ؟در خصوص مرضیه نوعی وسایر اعضای خیالی شورا متعاقبا بیشتر روشنگری می شود شاید آنها گوشه ای از این دنیای تلخ خود را درک نمایند هر چند آنها کاملا واقف هستند اما متاسفانه بدلیل شگردسند سازی فرقه آنها نمی توانند به چیزی غیر از محکومیت خود فکر کنند اما همه ی آن سند سازی ها صرفا در سیستم ودستگاه فرقه رجوی کاربرد دارد در بیرون از آن فاقد ارزش است دیدید که بالاتر از همه رجوی برای هنرمند اپراآقای محمد تقدسی سند سازی کرد اما او توانست با شهامت از آن منجلاب خود را بیرون بکشد.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا