پنجرهای که گـِل گرفته شد
ایران دیدبان
مباحثات مربوط به موضوع فعالیتهای هستهای ایران، پنجرهای بود که بقایای رجوی میکوشیدند تا با شانتاژهای پیرامونی، از آن برای خود معبر ورود، سکوی پرش و فرصت بقاء بسازند.
اجلاس اخیر شورای حکام در حالی که حدود 50 تن از اعضای مجاهدین، جست و خیزکنان، به آخرین دست و پا زدنها در مقابل ساختمان آژانس انرژی اتمی مشغول بودند، برگزار شد و موضوع هستهای ایران را از حالت اضطراری خارج و به سمت خارج شدن کلی از دستور ِ کار آژانس هدایت نمود.
در حالی این اتفاق افتاد که بعد از روی کار آمدن دولت جدید در ایران و نشست پیشین شورای حکام، بقایای رجوی تلاش گستردهای برای کار کردن بر روی تضادها و بهره برداری از آن بهعمل آوردند. و در این میان، امیدهای زیادی به کسب فرصت جهت ادامۀ حیات تشکیلاتی خود بسته بودند که به این ترتیب پنجرۀ سوءاستفادهگری و هجوم کرکسوار آنها به نعش متعفن اتهامات صهیونیستی، گـِل گرفته شد.
شاید اگر 20 سال پیش چنین امکانی در جامعۀ بینالمللی وجود میداشت، باند رجوی میتوانست به بهترین نحو از آن بهرهبرداری کند، کما اینکه در میان جنگ عراق علیه ایران چنین کاری را انجام داد و تا آنجا که میتوانست با سرمایهگذاری بر روی خون و جان و مال مردم ایران، از امکانات و مواهب غربی و کشورهای حامی صدام بهره برد. اما امروز پس از 20 سال همان کشورها که روزی دست آنها را در دست صدام گذاشتند و برای آنها عقد اخوت خواندند، دریافتهاند که نمیبایست بیشتر از این به این دار و دستۀ خائن اجازۀ سوءاستفاده از شکافهای سیاسی و بینالمللی را داد.
به عبارت واضحتر مجاهدین نمیتوانند با گره زدن سرنوشت خود به مسایل بینالمللی، فرصت بقاء بخرند. و هر روز به تحقق این واقعیت نزدیکتر میشوند که سرنوشت آنها با صدام گره خورده و راهی جز محاکمه و حذف شدن از صحنه (همچون صدام) ندارند.