اعترافات دجالگرانه مریم رجوی بر انزوای عمیق باندشایراندیدبانمریم رجوی پس از قرار داده شدن مجدد نام مجاهدین در لیست گروههای تروریستی، در پیامهای مختلف، عقدههایش از انزوای کامل، بیاعتباری و شکست تمام عیار مجاهدین را بیرون ریخته و ملتمسانه از دولتهای غربی یاری میطلبد.مریم رجوی که قبل از هر چیز، بیاعتباری و شکستهای پی در […]
اعترافات دجالگرانه مریم رجوی بر انزوای عمیق باندش
ایراندیدبان
مریم رجوی پس از قرار داده شدن مجدد نام مجاهدین در لیست گروههای تروریستی، در پیامهای مختلف، عقدههایش از انزوای کامل، بیاعتباری و شکست تمام عیار مجاهدین را بیرون ریخته و ملتمسانه از دولتهای غربی یاری میطلبد.
مریم رجوی که قبل از هر چیز، بیاعتباری و شکستهای پی در پی مجاهدین به لحاظ تاکتیکی مربوط به روشهای بلاهتبار و فرمالیستیای است که او و همسرش در دستگاه مجاهدین پایهریزی کردهاند (اگر چه به لحاظ اصولی، جایی برای عرض اندام این گروه قرون وسطایی و متحجر در دوران متحول و رو به پیشرفت کنونی جهان نیست)، متحیر و سرخورده از تحولات پس از سرنگونی صدام، خطاب به چند حامی انگلیسیاش میگوید:
« ما در زمانه یی غیرمعمول بسرمیبریم که در آن دگرگونیهای بزرگی در حال تکوین است »!
این نمونهای از آن نوع دجالگری است که وی از همسرش به ارث برده. اصولاً هرگاه دستگاه رجوی به گِل مینشیند، با وارونهنگری رندانه و بهجای نقد از خود، جهان خارج را متهم و مسؤول اعلام میکند.
روزی برای فرار از پاسخگویی و دست یازیدن به هر جنایتی، اعلام میکنند که کلمات معنا و مفهوم خود را از دست دادهاند و رسالت ما احیاء مجدد کلمات است و اکنون نیز زمانه را غیرمعمول میدانند که لابد، دن کیشوت وار از سرنگونی جمهوری اسلامی گذر کرده و رسالت معمولی کردن جهان را بر عهده گرفتهاند. این همه چیزی نیست جز آخرین تقلاهای کسی که در چرخۀ تکامل، در حال نابودی است، روند جهان را مقصر میداند و نه به سر آمدن روزگار خود را.
مریم رجوی از سرکوب نکردن بیش از پیش شیعیان توسط امریکا ناله سر میدهد و کینۀ خود از شیعیان عراق را فریاد کرده و میگوید:
« نیروهای ائتلاف چنین پنداشتند که میتوانند با مذاکره جلوی پیشروی آخوندها در عراق را بگیرند. تصور کردند که میتوانند باندهای وابسته به رژیم در عراق را به اعتدال و میانه روی بکشانند، گمان میکردند که چنانچه فعالیتهای عوامل رژیم را به صورت محدود تحمل کنند، از طریق این نرمشها دست آخر ، با رژیم آخوندی بر سر عراق کنار خواهند آمد. »
به بیان صریح، جملات مریم رجوی، پافشاری بر سیاست صدام است که طی سی سال گذشته، در قالب رژیمی فاشیستی و سرکوبگر، شیعیان عراق را به بند و حصر و شکنجهگاهها کشاند و کشتار دسته دسته از آنان را جزو وظایف ذاتی خود میدانست.
مریم رجوی در ادامۀ تلاشهای پدرخواندهاش، حتی تحمل شیعیان و گروههای برآمده از آنان از طرف امریکا را اشتباهی استراتژیک معرفی میکند و حیات باند ضداسلامی رجوی را در سرکوب مسلمانان و بهخصوص شیعیان میداند.
در راستای همین نگاه ضدانسانی و وحشیانه است که مریم رجوی، حتی مردم عراق را لایق دموکراسی ندانسته و امریکا را تشویق میکند که آنان را تعیین تکلیف نماید. وی با جملات اهانتآمیزی میگوید:
« سیاست اشتباهی که منجر به موقعیت فاجعه بار حاضر در عراق شده و صلح و امنیت جهان را در مخاطره قرار داده است، از دیدگاههای نادرستی سرچشمه گرفته است… توهم درباره امکان شکل گیری روند دمکراسی در موقعیت کنونی عراق است. یعنی شرائطی که یک فاشیسم مذهبی با ارگانهای اطلاعاتی و ابزار تروریسم و پمپاژ دلارهای نفتی، همه فضای سیاسی و اجتماعی آن را تحت تأثیر قرار داده است. »
اما از خصومت هیستریک بقایای رجوی با مردم عراق و شیعیان که بگذریم، بیش از همه مریم رجوی از بیاعتباری باند مافیاییشان شِکوه و شکایت کرده و ملتمسانه برای نجات گروهش استمداد میطلبد.
در همین پیام میگوید:
« دوسال پیش شخصاً در پیامی در لندن، خاطرنشان کردم که: خطر مداخلات و توطئه ها و تروریسم رژیم در عراق صدبار از خطر اتمی آن بیشتر است.اما متأسفانه دولتهای آمریکا و انگلستان که چند ماه پیش از آن به درخواست همین رژیم، مراکز مجاهدین را بمباران کرده بودند،این هشدارها را نادیده گرفتند. »
سپس عاجزانه و در حالیکه میداند از اینگونه پیامها آبی در ظرف فروافتادۀ مجاهدین گرم نخواهد شد، از دوستان انگلیسیاش میخواهد که آنها را تحت حمایت خود قرار دهند:
« دوستان گرامی ،حمایت از مقاومت ایران در این لحظه حساس، نه حمایت از یک گروه مقاومت که قدمی تاریخی برای پیروزی بر نیروهای اهریمنی و نجات صلح ،امنیت و دمکراسی است.دراین مسیر دست یاری به سوی همه شما دراز میکنم. »

