مجاهدین و کرد کشی در عراقجواد فیروزمند، بیست و پنجم ژانویهمسئله قتل عام کرد های عراق توسط سازمان مجاهدین در سال 1990 میلادی ، از دیر باز مورد توجه تمامی محافل سیاسی جهان قرار داشته است.و این مسئله یکی از اتهامات غیر قابل انکار سازمان رجوی است.بطوریکه حتی در گزارشات دیده بان حقوق بشر نیز […]
مجاهدین و کرد کشی در عراق
جواد فیروزمند، بیست و پنجم ژانویه
مسئله قتل عام کرد های عراق توسط سازمان مجاهدین در سال 1990 میلادی ، از دیر باز مورد توجه تمامی محافل سیاسی جهان قرار داشته است.و این مسئله یکی از اتهامات غیر قابل انکار سازمان رجوی است.بطوریکه حتی در گزارشات دیده بان حقوق بشر نیز ذکر گردیده است.و وزارت امور خارج آمریکا نیز صحت این مسئله را تایید کرده است.
بنا به اظهارات و اطلاعیه های خود سازمان مجاهدین در سال 1990 میلادی ،تعداد زیادی از اکراد توسط ارتش مجاهدین در عملیات موسوم به مروارید که در شهر های طوزخورماتو،سلیمان بک،کفری،خالص،بعقوبه،عظیم، جلولا،خانقین و… جریان داشته،کشته شده اند.این کشتار توسط مجاهدین و ارتش موسوم به آزادیبخش صورت گرفته است.اگر اطلاعیه های آنموقع سازمان مجاهدین را از نظر بگذرانید و همچنین نگاهی به فیلم های نشست های داخلی آقا و خانم رجوی بیاندازید اسناد غیر قابل انکار بسیار زیادی در این زمینه وجود دارد.
سازمان مجاهدین که فکر نمیکرد حکومت دیکتاتوری صدام حسین به این زودی ها بنیان کن شود،در یک چنبره استیصال لاعلاج گرفتار آمده و دائما در نفی این جنایت به سند سازی و… روی آورده است.تا بتواند اذهان عمومی را مکدر کرده و اگر هم کرد کشی و جود داشته است را به صدام حسین نسبت بدهد.
در یکی از اسناد معتبر بدست آمده از نوار ویدئویی ملاقات آقای رجوی با سپهبد صابر الدوری رئیس سازمان مخابرات وقت عراق در سال 1991 میلادی ، ژنرال صابر به آقای رجوی سلام گرم آقای صدام حسین را به مناسبت کشتار کرد های عراقی ، اینچنین میرساند:
صابر: رئیسجمهور سلامهای گرم خود را به شما ابلاغ نموده و از اینکه فرصت نشد با هم ملاقات کنید، عذرخواهی میکند. به هرحال او مایل است بین شما و ایشان ملاقاتی صورت بگیرد؛ [البته] نمیخواهم بگویم که این ملاقات بهزودی انجام خواهد شد. [رئیسجمهور] از برادر مسعود و ارتش آزادیبخش تشکر کرد و از نقش ارزندهای که این ارتش در سرکوب آشوبهای گذشته انجام داد، قدردانی نمود. من جزئیات و نقش سازمان در این عملیات سرکوب(عملیات کرد کشی – مروارید) را خدمت ایشان عرض کردم؛ گزارش لحظه به لحظه اقدامات شما را اطلاع میدادم. گفتم سازمان با توجه به امکانات اندکی که در اختیار داشتند و ما قادر نبودیم امکانات بیشتری در اختیارشان قرار بدهیم، کاری کرد که نه در حد و اندازه خودش، بلکه فراتر از آن بود. تعجب نمیکنم؛ این وضعیت رزمندگان و مبارزان است که همواره فداکاریهایی میکنند که از آنها انتظار میرود. در آن هنگام از رئیسجمهور درخواست کردیم که نامه تشکر را برای مسعود ارسال نماید؛ ولی رئیسجمهور گفت: این کافی نیست و باید با مسعود ملاقات کنم و حضوراً تشکر کنم.
در همین نوار ویدئویی آقای رجوی به سپهبد صابر اینچنین میفرمایند:
در ابتدا میخواهم ضرورتاً روی یک مسئله تأکید کنم. از کلمات محبتآمیز رئیسجمهور، همچنین از خود شما [تشکر میکنم و این] بیشتر مرا خجلمند میکند… چیزی جز وظیفه خودمان انجام ندادهایم و نیاز نبود که رئیسجمهور نامه تشکرآمیز به من بدهد. شما بهتر میدانید که چه ماجراهایی بوده و در چه نقطه دقیقاً ما دستمان را در دست هم گذاشتیم. منظورم سالی است که رژیم خمینی، آن راسال سرنوشت تعیین کرد. سرنوشت ما واحد است، خونهای ما درهم آمیخته [است]. میدانید که اینها تعاریف نیست؛ من توی دل خودم احساس میکنم کاش مشکلات سیاسی نداشتم آن مشکلات سیاسی که رئیسجمهور آن را کاملاً درک میکند، آن مشکلاتی که مربوط به مرگ و زندگی ماست و کاش کمبودهای سیاسی نداشتیم و کاهش کمبودهای نظامی نداشتیم تا میتوانستیم وظیفهمان را در آنجا بهتر از این انجام میدادیم
در همین رابطه اسناد بسیار معتبر دیگری نیز وجود دارد که از جمله یک فیلم مستند توسط خبرنگار کرد عراقی از مردم همان منطقه که مجاهدین دست به کشتار کرد ها زده اند تهیه شده و در رسانه های بین المللی نیز پخش گردیده است.در این فیلم با افراد خانواده هایی مصاحبه شده است که عزیزان خود را از دست داده اند و یا افرادی که در همان کرد کشی نقص عضو پیدا کرده و بخشی از جسم خودشان را از دست داده اند.
همچنین حدود 3 ماه پیش مصاحبه ای توسط آقای حسینی خبر نگار رادیو فردا با نماینده یه کتی (نماینده حزب آقای طالبای – رئیس جمهور فعلی عراق )صورت گرفته که در این مصاحبه نماینده یه کتی عنوان میکند ؛سازمان مجاهدین در طول حکومت صدام حسین بعنوان بازوی مسلح آن اکراد بسیار زیادی را کشته و قتل عام کرده است.ایشان در رادیو فردا عنوان کرده اند که در این رابطه اسناد غیر قابل انکار وجود دارد.
حال سازمان مجاهدین با افشاگری تمامی نیروهای آزادیخواه ایرانی و حقوق بشری خارجی هر چه میخواهد مانور انکار بدهد!هر چه میخواهد تعدادی از اعضای دون پایه خود در قرارگاه اشرف را به سایت های جوراجور خود آورده و لابه و تزویر کرده و کرد کشی را انکار نمایند.
دیر نیست روزی که این حقیقت روشن شده ، گلوی جنایتکاران را در دادگاه های بین المللی فشرده و آنها را هر چه بیشتر رسوا خواهد نمود.
مجاهدین تاکنون هیچ یک از جنایات خود را نه بازگو کرده و نه به عهده گرفته اند.و مترصد فرار ابدی از چنین واقعیتهایی می باشند.ولی افسوس بر مجاهدین که چنین فراری رخ نخواهد داد.
اما در اینجا میخواهم از اعضای سازمان مجاهدین و بخشی از شورایی های خانم رجوی که آنموقع در عراق و بعضا در مناطق جنگی بسر برده اند؛ بپرسم که شما چه میگویید؟آیا زمان آن فرانرسیده است که با افشاگری و بیان حقایق کرد کشی مجاهدین در سال 1990 میلادی، جرم خود را سبک کرده و بیش از پیش به سازمان مجاهدین فرصت پنهان کردن حقایق را ندهید؟
آیا زمان آن فرانرسیده است که به ذره هایی از صداقت باقیمانده در ضمیر پنهان خود مراجعه کرده و این جنایت را در انظار جهانیان افشا کنید؟
آقایان و خانم های شورایی شما که بطور کامل در جریان بوده اید و حتی برخی از شما همانموقع سلاح برکف در قرارگاه های منطقه جنگی مجاهدین در عراق بسر برده اید شما چرا سکوت کرده اید؟
آیا شما چنین شهامتی برای ابراز حقایق در یک دادگاه بیطرف و منصف را دارید؟
جواد فیروزمند
2006/01/24
فرانسه

