آچمز مجاهدین در جام جهانی

آچمز مجاهدین در جام جهانیعلی اکبر راستگو، بیست و هشتم ژوئندر جام جهانی فوتبال که امسال در آلمان برگزار می شود، متاسفانه تیم ملی ایران در دور اول ناکام ماند واز ورود به دورهای بعدی محروم گشت. این موضوع اگر برای همه ایرانیان و دوستداران ایران ناراحت کننده و غم انگیز بود ولی بعضی از […]

آچمز مجاهدین در جام جهانی
علی اکبر راستگو، بیست و هشتم ژوئن
در جام جهانی فوتبال که امسال در آلمان برگزار می شود، متاسفانه تیم ملی ایران در دور اول ناکام ماند واز ورود به دورهای بعدی محروم گشت. این موضوع اگر برای همه ایرانیان و دوستداران ایران ناراحت کننده و غم انگیز بود ولی بعضی از ایرانی نما ها رابشدت ذوق زده کرد. درپایگاه های سازمان مجاهدین در اشرف به افراد شیرینی داده شد ولی در سایت و مواضع رسمی به موضوع فوتبال و شرکت ایران در جام جهانی اصلا پرداخته نشد و یا با عنوان «تیم اعزامی از ایران» ازکنارش گذشتند در حالیکه سازمان از یکسال پیش برنامه های عظیمی برای جام جهانی تدارک دیده بودازجمله اینکه مثل جام جهانی فرانسه در 1998 صدها نفر را از کمپ های پناهندگی بسیج کند وبا صرف مبالغ گزاف ودادن شام ونهار مجانی به آلمان بیاورد و باصطلاح بساط رژیم را بهم بریزد.
بسیج وسازماندهی حدود 500 نفر از لشگر همیشه در صحنه نظیر افغانیها،کردها، سیاهپوستان سومالی و…. از مدتها پیش آغاز گشت. هتل ها رزرو شدند. بلیط های بازی تهیه شدند. (آقای محسن رضایی مسئول مالی جدید مجاهدین به مردم گزارش بدهید این پولها از کجا می آیند؟)
اقداماتی که سازمان میخواست در جریان بازیهای جام جهانی انجام بدهد بطورخلاصه بقرار زیرند:
1- اقدام به انجام یک تظاهرات در مراکز شهرهای نورنبرگ و فرانکفورت قبل از بازی
2- افراد بعد از شرکت در تظاهرات و تحریک کامل، بداخل استادیوم برده می شدند و در آنجا شعار «رجوی-ایران، ایران- رجوی» سرمیدادند.
3- در جلسات درونی سازمان مقرر شده بود که می باید در جریان بازی ایران در فرانکفورت که همزمان با 17 ژوئن سالروز دستگیری مریم رجوی توسط پلیس فرانسه بود، «پوزه فرانسه به خاک مالیده شود». در این جلسات تصمیم گرفته شدکه یک نفر از افراد سازمان در میان جمعیت خودش را آتش بزند و ودرحال سوختن شعار «رجوی-ایران، ایران- رجوی» بدهد. با نظاره میلیاردها انسان از طریق دوربین های مفت ومجانی، دولت فرانسه تحت آنچنان فشاری قرار می گیرد که به غلط کردن می افتد ضمن اینکه تا قبیله های بدوی استرالیا نیز نام مجاهدین برده می شود و مهر مریم بر دل آنان می تابد.
از آنجا که سازمان همیشه خارج از توده های مردم حرکت میکند، اینبار نیز فاکتورهای جدیدی وارد میدان شدند که تمام کاسه کوزه های سازمان را بهم ریختند:
1- اولین فاکتور ورود پرچم ها، دستبندها، کلاه ها و… با آرم جمهوری اسلامی درکنار دیگر آرمهای کشورهای شرکت کننده در بازیهای جام به بازار آلمان بود. سازمان ده ها سال سعی کرده بود که از نام جمهوری اسلامی تابویی برای جامعه ایرانیان خارج کشور بسازد. هر کس که پرچم جمهوری اسلامی را حمل میکرد بلافاصله انگ حزب الهی می خورد. اینبار ولی اوضاع جوردیگری بود. پرچم های جمهوری اسلامی همراه با پرچم های کشورهای دیگر بر سرهمه فروشگاه ها، رستوران ها وغیره بفور به چشم می خورد. بر سردر بسیاری از منازل در آلمان نیز برای اولین بار این پرچم در اهتزاز بود. لابد ساکنین این منازل از راه حل سوم خبر نداشتند وگرنه اینطور خودشان را نمی سوزاندند. در مراکز شهر نورنبرگ و فرانکفورت در روزهای بازی تقریبا 99 درصد افرادایرانی، پرچم با آرم جمهوری در دست داشتند. در صحبتی که اینجانب با آنها داشتم متوجه شدم که 90 در صد آنها از خارج کشور هستند.
بهرحال این فاکتور جدیدی بود که تا بحال وجود نداشت و سازمان در صورت انجام تظاهرات و یا دادن شعار با اقدامات حتی فیزیکی این افراد که عرق ملی داشتند مواجه بود.
2- فاکتوردوم ورود جداشده های سازمان به صحنه بود. این فاکتور از چندی پیش خواب وخوراک را از سر مسئولین سازمان پرانده است. جداشده های سازمان عزم جزم کرده اند که بساط هرگونه دجالی و شیادی را برهم بزنند. جداشدگان که خود قربانی مطامع شیطانی زورمداران وزورپرستان فرقه مجاهدین بوده اند، دیگر اجازه نخواهند داد رهبران این فرقه نسلی دیگر را درپای قدرت طلبی خود به مسلخ بفرستند. حضور قدرت مند و پرشکوه جداشدگان در جریان بازی های جام جهانی فوتبال در نورنبرگ و فرانکفورت، مجالی برای عرضه نمایی مجاهدین باقی نگذاشت و اصلا آفتابی نشدند.
3- وبالاخره فاکتور آخر برخورد قاطع مقامات آلمانی با فرقه مجاهدین تمامی نقشه های آن ها را برهم زد. توضیح اینکه هشدارهای دقیق وکارشناسانه جداشدگان درمورد برنامه های سازمان به مقامات مسئول سیاسی، ورزشی وامنیتی آلمان داده شدو در این زمینه مدارک مستندی نیز ارائه گردید که با حسن نظر مقامات آلمانی مواجه شد. پیرو این امر دوهفته پیش از شروع بازیها، نماینده شورای ملی مقاومت از طرف پلیس امنیتی آلمان احضار شد واز وی تعهد کتبی گرفته شد که حتی اگر یک هوادار نیز سر خودش را بدیوار بکوبد سازمان جوابگوی این کار خواهد بود.
با توجه به سه فاکتور بالا برای سازمان راهی باقی نماند که جل وپلاسش را جمع کند و با خجالتی گورش راگم کند. ولی سازمان پرروتر از این حرفهاست.
در شهر نورنبرگ در میدان Hallplatz اجازه نامه ای برای تظاهرات برای روز 11 ژوئن 2006 (روز بازی با مکزیک) از طرف پلیس به جامعه ایرانیان آلمان که انجمن پوششی مجاهدین میباشد، داده شده بود. (پلیس مستقر در این میدان به اینجانب گفت که نمی داند چرا مجاهدین امروز اینجا نیامده اند در حالیکه اجازه تظاهزات لغو نشده است. و این موضوع می رساند که که پلیس بخوبی میدانست که این تظاهرات متعلق به مجاهدین است.)
در همین روز دو میدان آنطرفتر تظاهرات دیگری نیز درجریان بود که از طرف کانون اسراییلی ها در آلمان برگزارشده بود. موضوع این تظاهرات اعتراض علیه احمدی نژاد در رابطه با حرفهایش علیه هولوکهاوس بود. با توجه به جو بسیار راست مردم نورنبرگ، حدود 400 نفر در این میتینگ جمع شده و به حرفهای سخنانان گوش می دادند. از جمله حدود 10 نفر از افراد سازمان که خجالت زده در گوشه ای ایستاده و نمایده آنها با یکی از محافظان تظاهرات کلنجار میرفت که می خواهد پیام رهبرشان مریم رجوی را شخصا به مسئول تظاهرات آقای فریدمان معاون اول جامعه یهودیان آلمان بدهد. سرانجام هردو به پشت صحنه رفتند و بعد از چند دقیقه نماینده سازمان شنگول و منگول برگشت وبلافاصله خبر مجاهد شدن آقای فریدمان را به مرکز گزارش کرد.
عین همین برنامه درفرانکفورت نیز انجام شد و افراد سازمان اینبار ولی با تعداد بیشتر در تظاهرات اسراییلی ها شرکت کردند. آش آنقدر شور بود که این موضوع در سایت های مجاهدین کمترین انعکاسی پیدا نکرد و آنها که از کاهی کوهی می سازند اینبار صدایش را در نیاوردند.
موضوع شرکت فعال مجاهدین در تظاهرات اسراییلی ها در آلمان را نباید خارج از سردرگمی دستگاه منگول دیپلماسی آنها در نظر گرفت که در نوبت بعدی به آن می پردازم
علی اکبر راستگو
کلن- 27 ژوئن 2006
rastgou@web.de