جایگاه مجاهدین و القاعده در طرح و برنامه ی اسراییلایراندیدبانخطری که بسیاری از کارشناسان خاورمیانه از همان ابتدای حملهی امریکا به عراق و سقوط صدام نسبت به آن هشدار دادند، طرح اسراییل برای تجزیهی عراق بود. طرحی که با هوشیاری گروههای سیاسی عراق و بهخصوص با متانت و دقت ائتلاف شیعی تاکنون به بنبست رسیده […]
جایگاه مجاهدین و القاعده در طرح و برنامه ی اسراییل
ایراندیدبان
خطری که بسیاری از کارشناسان خاورمیانه از همان ابتدای حملهی امریکا به عراق و سقوط صدام نسبت به آن هشدار دادند، طرح اسراییل برای تجزیهی عراق بود. طرحی که با هوشیاری گروههای سیاسی عراق و بهخصوص با متانت و دقت ائتلاف شیعی تاکنون به بنبست رسیده است. اما بهنظر میرسد که نئومحافظهکاران جنگ طلب و بهطریق اولی لابی صهیونیستی به این نتیجه رسیدهاند که هیچ راهی پیش ِ روی طرحهای امپریالیستی آنان برای خاورمیانه، جز تجزیهی عراق وجود ندارد.
کوششهای گروه تروریستی مجاهدین در اقدام علیه شیعیان عراق و نسبت دادن آنها به ایران و نیز دخالتهای این گروه در امور داخلی این کشور، در طرح تجزیهی عراق بیتأثیر نیست. آنها میکوشند با همراهی لابی صهیونیستی در واشنگتن و انگلیس، امریکا را بهخاطر شکست ِ برنامههایش در عراق تحقیر کنند و ایران را پیروز این میدان نشان دهند. کوششی که بر پایهی یک جنگ روانی برای تحریک امریکا به سرکوب شیعیان در عراق و نهایتاً حمله به ایران استوار شده است.
طرح دو مرحلهای زوکر (حامی صهیونیست مجاهدین که چندی قبل رسماً از اسراییل خواست تا از مجاهدین حمایت کند) برای عراق که در گلوبال پلتیشین انتشار یافت، برآمده از استراتژی اسراییل دربارهی عراق است.
وی صراحتاً رویهی تشکیل دولت ملی در عراق که خواست گروههای عراقی بود و امریکا مجبور به تمکین در برابر آن شد را نادرست میداند و با اهانت به مردم عراق، آنها را دشمنان هم نامیده که منافع عشیرهای خود را بر اشتراک ملی ترجیح دادهاند. بنابراین به امریکا توصیه میکند که در وهلهی اول راه ِ تجزیهی عراق را در پیش بگیرد:
« باید سریعاً بفهمیم که همه متحد شدنها در بهشت تشکیل نشده است. برخیشان باید از بین بروند یا حداقل بصورت یک اتحاد فدرال با خودمختاری محلی و با اقتصاد، دفاع و سیاست خارجی مشترک ملی استحاله شود.
عراق بنظر می رسد که کشوری است که آماده چنین پروسه یی باشد. کردها که می خواهند همان خودمختاری که دارند را نگهدارند، شیعی ها و سنی ها هم مایلند مستقل از همدیگر باشند. شیعی ها که خواهان تشکیل یک جمهوری اسلامی شبیه آنچه در ایران است می باشند احتمالاً اکثریت دینی عراق را هم تشکیل می دهند… به دلیل مشابه عراقیهای سنی در مخالفت با یک دولت مذهبی شیعی، متحد هستند اما در رابطه با جهت دادن به شورشیانشان شدیداً اختلافنظر دارند. برخی هم هستند که خواهان یک دولت اسلامی سنی هستند که اینها حامیان القاعده در عراق می باشند اما در مجموع اکثراً با یک دولت دینی مخالفند و بنابراین با القاعده مخالفند.
حتی کردها که در هویت نژادی و خواستشان برای استقلال از اعراب شیعی یا سنی متحد هستند، به چندین جناح سیاسی تقسیم شده اند که از جمله اند پی.یو.کا[اتحادیه میهنی کردستان عراق]، کا.دی.پی[حزب دموکرات کردستان عراق]، پ.کا.کا و غیره و همچنین گرایشات مختلف اسلامی. تازه این تقسیمات شامل بسیاری از اقلیتهای دیگر که در عراق وجود دارند نمی شود. چیزی که ما غربیها بنظر می رسد که فهم نکرده ایم این است که عراقیها بر اساس قانونمندیهای قبیله و عشیره یی کار می کنند و نه در سطح هویت ملی. و در اینرابطه حتی گروههای با هویت نژادی و مسلکی هم با هم وحدتی ندارند. »
گام دوم طرحی که از نظر وی باید در عراق برداشته شود، سرکوب عریان شیعیان است که اکثریت را در این کشور دارند. یعنی ادامهی همان سیاستی که صدام جنایتکار پیشهی خود ساخته بود و بهمدت سی سال اکثریت مردم کشورش را از ابتداییترین حقوق خود محروم ساخته بود.
« ما باید با گروههایی که مخالف دولت شیعی هستند کار کنیم. برخی از متحدین بالقوه ما همان شورشیانی هستند که در حال حاضر با آنها در جنگیم. متحد بالقوه دیگر کردهای سنی مسعود بارزانی رهبر پیشمرگه هستند که در مخالفتشان با تهران و یک حکومت دینی اسلامی متحد هستند یعنی برخلاف جلال طالبانی رئیس جمهور جدید که به رژیم آخوندها نزدیک است و از آن حمایت هم می شود.
باید توجه داشت که حمایت از خودمختاری کردی ممکن است متحدین ترک ما را در آنکارا ناراحت نماید چرا که هر کاری که به شهروندان کرد ترکیه این اشعه را بدهد که به فکر یک کردستان واحد بیفتند، ترکیه مخالف چنین کاری است. ایران و سوریه هم بطور مشابه همین پدیده را برای جمعیت کردیشان خوش ندارند.
با اینوجود واضح بگویم که این یکی(خوش نیامدن ایران و سوریه) نباید برای ما نگرانی و مشکلی باشد. »
اکنون اسراییل متحدان بالفعل خود در عراق را یافته است، القاعده و مجاهدین، یعنی مزدبگیران سابق صدام. از همین روی زوکر صراحتاً پشتیبانی از القاعده و مجاهدین علیه ایران را برای حل مسألهی عراق توصیه میکند و میگوید:
« یک کار دیگر هم هست که ما باید انجام بدهیم و آن چیزی جز تقویت و قدرت دادن به مقاومت ایران نیست تا بتواند مردم ستمدیده ایران را جهت یک قیام برای سرنگونی تئوکراسی مستبد تهران آماده سازد. این حرف بطور مشخص به این معناست که مجاهدین خلق(ام.ای.کا) و شورای ملی مقاومت ایران(ان.سی.آر.آی) از لیست سازمانهای تروریستی خارج شود. »

