حضور سازمانهای خارجی در عراق مخالف قانون استحقوقدان عراقی طارق حرب / روزنامه الصباحنخستوزیر عراق در اظهارات مورخ 19/7/2006 خود اظهار نمود حضور سازمان مجاهدین خلق در عراق با قوانین عراق همخوانی ندارد.قبل از اینکه این موضوع را مورد بحث و بررسی قرار دهیم باید به دو واقعیت مهم بپردازیم. اول اینکه نامیدن این گروه […]
حضور سازمانهای خارجی در عراق مخالف قانون است
حقوقدان عراقی طارق حرب / روزنامه الصباح
نخستوزیر عراق در اظهارات مورخ 19/7/2006 خود اظهار نمود حضور سازمان مجاهدین خلق در عراق با قوانین عراق همخوانی ندارد.
قبل از اینکه این موضوع را مورد بحث و بررسی قرار دهیم باید به دو واقعیت مهم بپردازیم. اول اینکه نامیدن این گروه بهنام سازمان پایهی قانونی ندارد. قانون عراق که به مسایل خاص سازمانها میپردازد شامل این سازمان نمیشود زیرا این سازمان طبق قانون 13 مصوب سال 2004 انجمنها و مؤسسات به ثبت نرسیده است. این روش معمول در گذشته نیز بوده است. این سازمان طبق قانون جدید که ثبت سازمانهای غیردولتی (NGO) را لازم دانسته نیز به ثبت نرسیده است. قانون مزبور دستور نیروهای موقت ائتلاف به شمارهی 45 مصوبهی 27/11/2003 است که هنوز هم بنا به مادهی 140 قانون اساسی قابل اجرا است. این ماده بر این نکته تأکید دارد که قوانینی که توسط قانون اساسی لغو یا تعدیل نشده باشد، کماکان قابل اجرا میباشد. با توجه به اینکه قانون 45 سازمانهای عراقی و خارجی که در عراق به فعالیت مشغولاند را شامل میشود، در نتیجه سازمان مجاهدین خلق شخصیت قانونی طبق قوانین عراق ندارد و برای حضور آن بههیچوجه قانونی متصور نیست، هر چند که این سازمان در عراق عملاً حضور دارد.
واقعیت دوم اینکه سازمان مجاهدین خلق طبق قوانین بینالمللی از جملهی سازمانهای تروریستی بهشمار میرود.
این امر یک گواهی قانونی و بینالمللی در جهت تعیین وضعیت و توصیفی برای این سازمان میباشد و با علم به این که عراق هیچگونه نقشی در تعیین این وضعیت نداشته و تصمیمی است که از طرف محافل بینالمللی گرفته شده و عراق در آن سهمی نداشته است، لذا این امر دولت عراق را ملزم میکند به اینکه به قوانین بینالمللی مبارزه با تروریسم پایبند باشد و آن را اجرا نماید. زیرا مجمع عمومی سازمان ملل کمیتهی ویژهی مبارزه با تروریسم را در نشست 27 خود در تاریخ 18/12/1972 تأسیس کرده و این مجمع در سالهای بعد، از جمله سالهای 1976، 1977، 1981،1983، 1985، 1987، 1989، 1991، 1993، 1994 تدابیری را در جهت مقابله با تروریسم بینالمللی اتخاذ کرد و در سال 1996 اعلامیهی کاملی را در خصوص تدابیر لازم جهت ریشهکن کردن تروریسم منتشر کرد و در نشست پنجاه و دوم خود، این مجمع در سال 1997 توافقنامهی بینالمللی در راستای ریشهکن کردن حملات تروریستی بهتصویب رساند. در نشست پنجاه و چهارم در سال 1999 مجمع عمومی توافقنامهای را در جهت ریشهکنی منابع مالی تروریسم بهتصویب رساند. این مجمع فعالیتهای خود را خصوصاً بعد از حوادث سپتامبر 2001 در این زمینه ادامه داد و شورای امنیت مسؤول صدور تصمیمات لازمالاجرا برای همهی کشورها در موضوع تروریسم شد. از مهمترین تصمیمات، بیانیهی شمارهی 1373 مورخ 18/9/2001 بود که بر اساس فصل هفتم کنوانسیون سازمان ملل صادر شده است. یعنی شورای امنیت موضوع تروریسم را از موضوعاتی بهشمار آورد که بر صلح و امنیت بینالمللی تأثیر میگذارد. بر این اساس ممنوعیت سرمایهگذاری در اعمال تروریستی و جلوگیری از هرگونه پشتیبانی صریح یا ضمنی از سازمانهای سیاه که دست به اعمال تروریستی میزنند را تصویب کرد و نیز فراهم آوردن زمینهی تروریسم و پناه دادن به عناصر تروریستی را جرم بهشمار آورد. علاوه بر این هرگونه فعالیت گروههای تروریستی را ممنوع دانست و تدابیر مناسبی را مشخص کرد که طبق قوانین بینالمللی واگذاری پناهندگی به افراد را منوط به عدم ارتکاب به هرگونه اعمال تروریستی دانست.
سازمانهای تروریستی و قانون اساسی جدید عراق
قانون اساسی جدید عراق از قوانین بینالمللی مبارزه با تروریسم الهام گرفت و هر نوع تروریسم را ممنوع اعلام کرد. برخی از این احکام و قوانین در بیانیههای مجمع عمومی آمده است و مجمع در این بیانیهها توصیههایی را به کشورهای عضو سازمان ملل متحد داشته است. برخی دیگر از این احکام الهام گرفته از شورای امنیت میباشد که برای همهی کشورها لازمالاجرا است. لذا میبینیم که مقدمهی قانون اساسی بهطور واضح بیان کرده است که تروریسم هرگز نخواهد توانست ملت بیدار عراق را از گذشتهی خود جدا کند. و تلاش دارد تا با استفاده از تجارب گذشته، دولت قانونی را سر کار بیاورد. این قانون در مادهی 7 بهصراحت هر گروهی که دست به تروریسم بزند یا به تشویق و زمینهسازی و ترویج و توجیه آن بپردازد، تحت هر نامی که باشد را محکوم میکند. قانون اساسی مبارزه با هرگونه تروریسم را واجب دانسته و دولتها را ملزم دانسته تا از سرزمینهای خود حمایت کنند تا به مقر و ممر فعالیتهای تروریستی تبدیل نشوند. مادهی 8 قانون اساسی، دولت عراق را ملزم به رعایت و اجرای پایبندیهای بینالمللی دانسته، خصوصاً بیانیههایی که از طرف شورای امنیت صادر شده است و در مادهی 73 در بند اول حق صدور عفو در خصوص محکومانی که مرتکب اعمال تروریستی بینالمللی شدهاند را از شورای ریاستجمهوری گرفته است.
برخورد قانونی با بیگانگان از جمله مجاهدین خلق
قانون اصلی که اساس برخورد با همهی خارجیان را مشخص میکند قانون شمارهی 118 مصوبهی 1978 در خصوص اقامت خارجیان میباشد که علیرغم تعدیل آن، هنوز اجرا میشود. اگر به این قانون بهدقت بنگریم درمییابیم که خارجی به کسی گفته میشود که دارای حق تابعیت عراقی نباشد و وارد شدن اتباع بیگانه به عراق ممنوع است مگر اینکه دارای پاسپورت و ویزا از نمایندگیهای عراقی در خارج کشور باشد و فرم مخصوص اتباع بیگانه را پر کند و در ورود به کشور از مسیرهای مشخص شده توسط مسؤولان ذیربط حرکت کند. این قانون ورود بیگانگان را بهدلایل امنیتی ممنوع اعلام کرده و نیز ورود متهمان و محکومان را جایز ندانسته و هر کس قصد ورود به کشور را دارد باید مدارکی ارائه دهد تا دلایل ورود او و نیز منابع مالی و آدرس او مشخص شود. در شرایط خاص امنیتی و بهخاطر مصالح ملی و عمومی، قانون این قدرت را به مدیر اقامت داده است تا از ورود اتباع خارجی جلوگیری نماید و وی باید محل اقامت خود را در عراق ابلاغ نماید. علاوه بر این، قانون این حق را به وزیر کشور اعطا کرده تا از ورود اتباع بیگانه به مناطق خاص جلوگیری کند و اخراج اتباعی که بهطور غیرقانونی به عراق وارد شدهاند را مجاز دانسته است. چنانچه کسی از این امر سرپیچی کند، قانون این حق را داده که وی بازداشت شود و قانون، مجازات شدیدی را برای بیگانگانی که قوانین را زیر پا بگذارند مشخص کرده است.
با توجه به مواردی که بیان گردید، مشخص شد که قانون بینالمللی و قانون اساسی عراق و قوانین ویژهی اتباع خارجی، مسائل خاصی را در خصوص اعضای مجاهدین خلق که از اتباع خارجی محسوب میشوند، مقرر کرده است و راه و نحوهی برخورد با آنان را نیز مشخص نموده است. این موضوع نیازی به دستور یا بیانیهی و دیدگاهی ندارد. این مسأله نیاز به کاوش قانونی و تلاش خاصی ندارد و قانون به صراحت نظر خود را اعلام کرده و وجه قانونی آن محقق است. اما وجه سیاسی و اجرایی آن از مسؤولیتهای دستگاههای دولتی است خصوصاً اینکه ما بر این باوریم که دولت عراق به میهنمان عراق و شهروندان عراقی اخلاص تمام دارد و اگر قانون انسانی بینالمللی در برخی موارد از کشورها میخواهد و آنان را ملزم به عدم اعطای حق پناهندگی نمیکند، این خاص افراد است و مربوط به سازمانها نمیشود و از طرف دیگر نباید اعطای پناهندگی به منافع ملی صدمه بزند آنطور که امروز عراق درگیر آن است.
این موضوع منحصر به سازمان مجاهدین خلق نیست
اگر کشورهای همسایه در امور داخلی عراق دخالت کنند و اگر استقرار یک سازمان سیاسی و شبه نظامی مخالف با کشورهای همسایه در باب انتقام از این کشورها باشد که در امور داخلی عراق دخالت میکنند، این امر نادیده گرفتن و زیر پا گذاشتن میثاق سازمان ملل متحد میباشد و چنانچه کشورهای خارجی در این مسأله و دیگر مسائل تأثیر داشته باشند، ماندن گروههای شبه نظامی خواه سازمان مجاهدین خلق باشد یا هر سازمان سیاسی دیگر که در خاک عراق علیه کشورهای همسایه فعالیت میکند، به دلایل و اسباب زیادی که نیاز به ذکر آن نیست به نفع عراق نیست و عقلانی نیست که عراق پناهگاه سازمانهای سیاسی و غیرسیاسی باشد که علیه کشورهای همسایه فعالیت میکنند.
ضربالمثل عامیانه میگوید همین که داریم ما را بس است. مادهی 8 قانون اساسی بر رعایت حسن همجواری تأکید دارد و از جمله موارد اجرای این اصل این است که سازمانهای نظامی یا سیاسی که با کشورهای همسایه مخالفت میروزند در عراق جایی نداشته باشند. حضور یک سازمان سیاسی که در راستای فروپاشی مثلاً سوریه در عراق فعالیت کند چه نفعی را میتواند برای عراق داشته باشد. خصوصاً اینکه حضور این سازمانها در عراق منجر به دخالت این سازمانها در برخی از امور داخلی، سیاسی، اقتصادی، دولتی و اجتماعی ما میشود. هنوز همهی ما رویارویی مجاهدین خلق در مقابل جنبش کردستان در سال 91 را در خاطر داریم که چگونه رژیم صدام آنان را برای سرکوب مناطق جلولا و خانقین بهکار گرفت.
ما نیازی به هیچ سازمان خارجی برای دفاع از نظام سیاسی جدید عراق نداریم. ما باید سیاستها و استراتژیهای رژیم سابق را در این خصوص کنار بگذاریم. علیالخصوص اینکه ترکیه مثلاً در حال حاضر تهدید به ورود نیروهای خود به خاک عراق میکند و سیادت عراق را نادیده میانگارد. لذا دولت میبایست به همهی این سازمانها هشدار بدهد تا خاک عراق را ترک کنند، زیرا حضورشان در عراق مخالف با نص قانون اساسی، قوانین بینالمللی، قوانین داخلی و قوانین دولت جدید عراق که دولت قانونمداری است میباشد.
دولت عراق باید سیادت و قدرت حمایت از خاک خود را داشته باشد و سلاح باید در دست دولت باشد نه در دست سازمانها خصوصاً اینکه این سازمان یک گروه بیگانه نیز بهشمار بیاید. اگر زمانی و باشرایط خاص این سازمانها در خاک عراق علیه کشوری خاص فعالیت میکردند و در خدمت سرویسهای دیگر کشورها بودند، الان وقت آن فرا رسیده تا این بساط برچیده شود زیرا در جهت حفظ منافع عراق نیست و این موضوع اتخاذ اقدامات قانونی و حقوقی را در خصوص کسانی که حضورشان در خاک عراق مجاز نیست، میطلبد. کمترین انتظار در خصوص این سازمان اجرای تصمیمات شورای حکومت در بیانیهی 126 مصوب 9/12/2003 میباشد.
شورای حکومت در شصت و پنجمین نشست دورهای خود در تاریخ 9/12/2003 تصمیمات زیر را اتخاذ کرد:
1- اخراج عناصر سازمان تروریستی مجاهدین خلق از خاک عراق در مدت زمان مشخص و تا پایان سال کنونی.
2- بسته شدن مقرهای سازمان تروریستی مجاهدین خلق و جلوگیری از هرگونه فعالیتشان در حین ترک عراق.
3- مصادرهی اموال و سلاحهای این سازمان و وارد کردن این اموال به صندوق پرداخت خسارتها.
4- شهروندان و مؤسسههای عراقی میتوانند از این سازمان بهخاطر جنایتهایش در خصوص ملت عراق شکایت کنند و خواستار پرداخت خسارتهای خود از اموال این سازمان در داخل و خارج شوند.
علیرغم گذشت نزدیک به سه سال از تصویب این بیانیه، حمایت طرفهای خارجی از این سازمان و وجود شرایط داخلی جلوی اجرای این بیانیه را گرفت و امیدواریم که این موضوع پیگری شود و برای همهی سازمانهای خارجی اجرا شود.

