رفتاردوگانه آمریکاباگروههای تروریستی

رفتاردوگانه آمریکاباگروههای تروریستیبغداد/راسم المروانی/روزنامه کتابات مشاورهیات عالی فرهنگی دفترشهید صدر سوالات زیادی در این باره وجود دارد ، اولا راجع به نحوه برخورد با گروههای شبه نظامی ، و اینکه آیا برخورد و مواجهه با این گروهها از طرف دولت و حکومت قانونی است ؟ و‌آیا حضور گروههای شبه نظامی همیشه تهدیدی علیه روند سیاسی […]

رفتاردوگانه آمریکاباگروههای تروریستی
بغداد/راسم المروانی/روزنامه کتابات
مشاورهیات عالی فرهنگی دفترشهید صدر
سوالات زیادی در این باره وجود دارد ، اولا راجع به نحوه برخورد با گروههای شبه نظامی ، و اینکه آیا برخورد و مواجهه با این گروهها از طرف دولت و حکومت قانونی است ؟ و‌آیا حضور گروههای شبه نظامی همیشه تهدیدی علیه روند سیاسی یک کشور محسوب می شود ؟ آیا حضور گروههای شبه نظامی همیشه مطرود است ؟ آیا دولت همیشه می تواند براین گروههای شبه نظامی فائق آید ؟ و سوالاتی از این قبیل که در این باره مطرح می شود.
اما سوالات مهمی نیز ما به آن اضافه می کنیم که شاید از سوالات و شبه های مذکور مهمتر باشد ؛ آیا ایالت متحده امریکا با همه گروههای شبه نظامی موجود در جهان با یک روش برخورد می کند ؟ یا اینکه از سیاست یک بام و دوهوا با گروههای میلیشیا پیروی می کند ؟ حد و مرز و دستاورد این برخوردها چیست ؟ چه موقع این گروههای مسلح به میلیشیا تبدیل می شوند ؟ و شرایط آمریکا برای وارد کردن گروههای مسلح به لیست تروریستی چیست ؟ چیزی که در آن هیچ شکی نیست این است که سیاست امریکا با گروههای مسلح طبق شرایط مکانی و زمانی تغییر می کند. به معنی دقیق تر استراتژی رفتار امریکا با گروههای شبه نظامی طبق برنامه ها و نقشه های این کشور می باشد و هیچگاه منافع استراتژیک خود را زیر پا نمی گذارد ، و براین اساس گاهی موسسه های امریکایی یک گروه مسلح خاص از جمله القاعده بوجود می آورند و تمام ملزومات و شرایط را برای فعالیت این گروه فراهم می آورند و ساختار و نحوه اجرای و اقدام آن را برنامه ریزی می کنند و از طریق این پروژه به اهداف و منافع خود می اندیشند بدون این که هیچ شک و شبهه ای را در خصوص این گروه در اذهان و افکار عمومی بوجود بیاورند و بدون اینکه این گروه را متهم به تروریسم کنند ، ولی هم اینکه به منافع خود می رسند اقدام به اجرای پروژهای خود می کنند ، در این زمینه می توان از حکومت صدام مثال زد ، بی تردید یک دوگانگی در برخورد با باصطلاح میلیشیا طبق تفکر امریکا وجود دارد.
زمانی که منافع امریکا با طرح این گروهها مطابقت داشته باشد این گروهها بعنوان گروههای اپوزیسیون مشروع و قانونی و مقدس شناخته می شوند که به نظر امریکا باید از این گروهها حمایت کرد و شرایط لازم را برای فعالیت آنان فراهم آورد ،‌ در این زمینه می توان از گروه مجاهدین خلق بعنوان نمونه یاد کرد ، که امریکا از این گروه حمایت می کند ، ولی اگر این گروهها با منافع و برنامه های صهیونستی در تضاد باشد و یا تهدیدی علیه امنیت ملی اسرائیل بشمار آید قابل تحمل نخواهد بود نمونه بارز این امر گروه مقاومت حزب الله لبنان است.