دیروز عراق، امروز آلبانی !

مردم آلبانی ، دیر یا زود واقعیت ها را خواهند فهمید

در عراق هم که بودیم ، مخصوصا بعد از سقوط صدام حسین؛ حامی مالی و نظامی و اطلاعاتی مجاهدین! همه هفته باید از عراقی ها پذیرایی می کردیم. آنروزها صحبت از اخراج از عراق و حمله به اشرف بود. سران مفلوک سازمان که تا قبل از سقوط دیکتاتور عراق ، پشیزی ارزش برای مردم عراق قائل نبودند، در شرایط جدید از همان عراقی ها که تا دیروز ریختن خون شان هم در مسیر مبارزه! حلال بود، دستورات پذیرائی در خور! را صادر می کردند … اما بالاخره چی شد ؟ مردم عراق با لگد و اردنگی ، مجاهدین را از کشورشان ، اخراج کردند.
حوالی سال 1390 بود که مردم عراق برای اخراج گروه تروریستی مجاهدین از عراق در مقابل اردوگاه اشرف تجمع اعتراض آمیزی را برگزار کردند.

مردم عراق مقابل اردوگاه اشرف در شهر “الخالص” تجمع کرده و با سردادن شعارهایی، اخراج فوری عناصر گروه تروریستی مجاهدین از عراق را خواستار شدند. دولت عراق تصمیم گرفته بود تا پایان سال همه عناصر این گروه را که تهدیدی برای امنیت و ثبات این کشور به شمار می آیند، اخراج کند. سران آمریکا و غرب از دولت عراق خواسته بود تا به بهانه آنچه که رسیدن به یک راه حل قابل قبول و مورد رضایت طرفین نام گذاشته است، زمان تعیین شده برای تخلیه پادگان اشرف را تمدید کند. این در حالی بود که فهرست ائتلاف ملی عراق در بیانیه منتشر شده از سوی دفتر “ابراهیم الجعفری” رئیس این ائتلاف همه گروه‌های سیاسی را مسئول حفظ پروژه‌های ملی بعد از عقب‌نشینی نیروهای بیگانه از خاک عراق معرفی کرده بود. این بیانیه در ادامه ضرورت تعهد و پایبندی دولت عراق به تصمیم هیات دولت مبنی بر بستن پادگان اشرف در چارچوب قانون عراق و قوانین بین‌المللی، را خواستار شد و درخواست کرد که جامعه جهانی در این باره همکاری جدی با دولت عراق داشته باشد.
سازمان مجاهدین خلق ایران پس از سقوط صدام حسین هم پیمان استراتژیک خود در طول سالهای گذشته تلاش نموده بود که به هر صورت شده با بازماندگان صدام حسین در عراق رابطه خوبی داشته باشد. آنان برای این ارتباط از شیوه های مختلف استفاده می نمودند، از جمله می توان به برگزاری جشن های بزرگ در عراق، دعوت سران قبایل به اروپا، کمک و درست کردن سازمانها و انجمن های مختلف در عراق و کمک مالی به آنها نام برد. سازمان امروز در آلبانی هم از همان شیوه ها استفاده می کند.
مریم از همه جا رانده و مانده، امروز در آلبانی در حالی تلاش دارد جای پای خود را محکم کند که از اروپا رانده شده است و در آلبانی تک و تنها در میان حصارها رسوب کرده است . غروب فرقه آغاز شده است ، مرور آمار انبوه جداشدگان ازفرقه در سالهای اخیر ، وقایع عراق و اخراج از عراق ، کرد کشی در عراق ، همدستی با صدام حسین و… کارنامه ای ننگین را برای وی رقم زده است و گرفتن ژست های حقوق بشری ، نمی تواند چهره ی اصلی این تروریست را پنهان کند ! نقاب های دمکراسی گرائی و حقوق بشری ، خیلی وقت است که از چهره او افتاده است !

اگر اغراق نباشد ، باید مجاهدین را بقایا و بازماندگان نیروهای صدام حسین نامید که از عراق اخراج شدند و اکنون در آلبانی به امید خوردن از ماستی هستند ، که گمان می کنند از تغار ریخته است !
امروز ، ترس از اخراج از آلبانی ! کابوسی مرگبار است که مریم هر شب در خواب می بیند. برای همین هم در هر مناسبتی به دادن هدیه و کادو به مردم آلبانی مبادرت می نماید.
اما مثل همیشه جواب مردم به این تروریست معلوم است …
مریم رجوی یک وطن فروش است. اگر مردم آلبانی در ابتدا او را نشسناسند، اما مطمئن هستم به مرور زمان مشخص خواهد شده که او کیست ؟

blank

یکی از کاربران فضای مجازی در زیر عکس مریم رجوی او را ” وطن فروش ” نامیده است .
اگر مریم رجوی اینقدر که نشان می دهد ، دمکراتیک و مدافع حقوق انسان ها است ، چرا حصارهای بلند اشرف 3 را بر نمی دارد ؟
چرا اجازه نمی دهد ، اعضای سازمان هم تک تک به میان مردم رفته و به دادن هدیه به مردم آلبانی مشغول شوند؟
چرا مریم هراس دارد حصارها را بردارد ؟
چرا اعضای ناآگاه و چشم و گوش بسته نگه داشته شده ی او ، اجازه ندارند به میان مردم آلبانی بیایند؟
چرا چهره ی اصلی این فرقه را برای مردم آلبانی ، مخفی می کنند؟
آیا مریم نمی داند که تا ابد خورشید واقعیت ، پشت ابر جهالت و سیاهی او باقی نخواهد ماند ؟ مردم آلبانی ، دیر یا زود واقعیت ها را خواهند فهمید! آنروز را می بینم که مردم آلبانی هم مثل مردم عراق ، در اعتراض به اشغال بخشی از زمین های کشورشان توسط این فرقه ، درجلو درب اشرف 3 ! تجمع اعتراضی برگزار کرده و خواهان اخراج این تروریست ها از کشورخود خواهند شد…
فرید

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا