اگر زندان های اشرف را می دیدند …

در رثای رهبری شیاد و وطن فروش

سایت های کذاب و مردم فریب سازمان مجاهدین، باز در شعبده بازی دیگر، پیامی چند خطی از سردار غائب و شرمنده ی خود درباره ی مرگ دکتر ملکی ، منتشر کردند با این عنوان :

مسعود رجوی در رثا و وداع دکتر ملکی“!

سالهای متمادی است که آقای مسعود رجوی مرده یا غیب شده است، گویا بدلیل جنایات سالیانش، مرگی سیاه او را در برگرفته است! کسی که خود سالها زندان و شکنجه داشت و می کشت و سربه نیست می کرد و تیغ و تبر داشت، عاقبت از زین به زیر افتاد و به قعر جهنم سقوط کرد.

و…عاقبت گور بهرام را گرفت!

روزی از روزها از زندان اسکان مجاهدین در اشرف آزاد شده بودم و تحویل یک فرمانده به نام ابوطالب هاشمی شدم ( که بعد ها فوت کرد و خدا از سر تقصیراتش بگذرد) تا مرا از باصطلاح پذیرش به یگان های نظامی ارتش ببرد! 6 ماه بود که بجز بازجوها و شکنجه گرها، هیچ کس را ندیده بودم. با ماشین که از داخل اشرف می گذشتیم ، حوالی خیابان 400 محلی توجه مرا بخود جلب کرد. یک محوطه ی حدود 1000 متری با چندین برج نگهبانی بلند اطراف آن و پروژکتورهائی که روشن بودند و از بالا به داخل آن محوطه افکنده شده بودند. دیوارها بلند بودند و چندین رشته سیم خاردار نیز بالای آنها بود! کاملا مشخص بود که آنجا زندان است.

من 6 ماه بسیار سخت و سیاه را در زندان های مجاهدین گذرانده بودم و اکنون برای اولین بار از زندان اسکان که در ضلع شرقی اشرف بود، وارد اشرف می شدم. این منظره زندان اشرف ، دوباره مثل برق تمام شکنجه ها و زندان های انفرادی تا چند روز قبل را برایم تداعی کرد و حالت خفگی به من دست داد!

آرزو می کردم ای کاش هرگز بدنیا نیامده بودم و آن شکنجه ها را تحمل نکرده بودم!

در آن شش ماه کاملا تبدیل به یک ربات شده بودم و بدون هر فکری و عکس العمل منفی ، همه ی فرامین را اجرا می کردم!( که دقیقا خواست رجوی ها از زندانی کردن من بود) .

خلاصه تمام 10 سالی که در سازمان بعنوان یک برده و اسیر حضور داشتم ، هرگز کابوس آن شکنجه ها و زندان ها مرا ول نمی کرد، حتی الان که این سطور را می نویسم باز هم فضایم سنگین شده و بغض از دست دادن بسیاری از دوستان که در زندان اشرف آنها را می شناختم گلویم را گرفته است.مسعود رجوی صدها و هزاران نفر را به کشتن داد که به نوبه ی خود یک جنایت جنگی شمرده می شود.

امروز که پیام منتسب به مسعود رجوی را در مورد دکتر ملکی می خواندم ، از خودم سئوال کردم که اگر دکتر ملکی و دکتر ملکی های دیگر که زوایائی با حکومت دارند و بعضا نیمچه هواداری هائی از رجوی ها می کنند، زندان های اشرف را می دیدند و شکنجه ها و زندان های انفرادی رجوی را می دیدند، آیا باز هم سنگ رجوی را به سینه می زدند؟

همگان می دانیم و کسانی که نمی دانند، بدانند که : آواز دهل شنیدن از دور خوش است!

فضای سازمان مجاهدین با رجوی هایش، یکی از مخوف ترین و دهشتناکترین جاهایی است که در تصور هر انسانی نمی گنجد!

عمر و جوانی هزاران جوان، در اسارتگاههای رجوی تباه شده است، خیلی ها با دستورات مستقیم مسعود رجوی کشته و سربه نیست شدند، ذره ای انسانیت و حقوق انسانی درآن اسارتگاهها به رسمیت شمرده نمی شود، البته قشر آگاه و دانشگاهیان فرهیخته ی کشورمان خیلی خوب به وضعیت نقض شدید حقوق بشر در فرقه ی رجوی اشراف دارند.

در همایش  های  مختلف در دانشگاهها و صحبت های نزدیک با دانشجویان ، به این نتیجه رسیدم که هر کس فرصتی یافته و درباره ی سازمان مجاهدین مطالعاتی داشته است ، دریافته که سازمان مجاهدین بعد از حنیف و سایر بنیانگذاران و بخصوص از زمانی که مسعود رجوی در راس آن قرار گرفت، به یک سکت بسته و سرکوبگر مبدل شده است .

رهبران مجاهدین جنایتکارانی هستند که پنچه های تیز و خونین خود را در پشت لبخند های شیطانی خود، مخفی کردند. جوانان عزیز کشورمان جا دارد که با مطالعات وسیع و فراگیر پیرامون این سازمان جهنمی، آگاهی خود را از این سکت استبدادی بالا برده و از تجارب ارزشمند جداشدگان از این سازمان بهره ی لازم را ببرند. شایسته نیست که یک راه خطا توسط دیگران آزموده شود. هستند کسانی که فریب شعارهای پرطمطراق در مورد آزادی و دمکراسی و زنان و … سازمان مجاهدین را خوردند، اما از هر کجای راه اشتباه که برگردی، دیر نیست! من پس از 10 سال اسارت، موفق شدم خودم رانجات بدهم و به زندگی آزاد برگردم، اما آرزو دارم هرگز، هیچ کس، بلاهائی که مجاهدین و رهبرانشان بر سر من آوردند را تجربه نکند! زیبائی جهان به تنوع رنگ هاست، می توان از هر سیستمی انتقاد کرد، اما حتی فکر گماردن مجاهدین برای سرپرستی یک اسطبل، تفکری غلط است که ضررهای جبران ناپذیری را در پی خواهد داشت.

مسلما اگر امثال دکتر ملکی ها، فقط یکبار زندان های مخوف سازمان را تجربه می کردند، هرگز نامی از آن قاتلین و جنایتکاران به میان نمی آوردند . . .

زنده باد آزادی

فرید

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا