آیا رجوی توان سرنگونی دارد؟

داستان سرائی های سرنگونی و محمل بافی دروغین و فریبکارانه رجوی حتی در واپسین عمر تشکیلات فرقه اش تمامی ندارد. این شیاد و فریبکار و دروغگوی بی نظیر بعد از آویخته شدن به بارگاه ترامپ و نتانیاهوی کودک کش و بن اره عربستانی، برای فریب و مغز شویی و در اسارت نگه داشتن افراد تشکیلات و وعده دروغین هزار باره سرنگونی با سُس ارتش نداشته آزادیبخش و کانون های دروغین شورشی در داخله، از اینکه نه فقط سرنگونی و گشایشی در پی نداشت بلکه جنگ طلبان و زراندوزان کاخ سفید و دشمنان مردم و سرزمین ایران به قعر پوچی و ذلت رانده شدند.

ترامپ با وضعیت اسفباری از کاخ سفید اخراج شد، نتانیاهوی کودک کش که با حمایت کاخ سفید برای تصاحب فلسطین و سرزمین های جولان سوریه که در اشغال خود دارد، باد به غبغب می داد و سر مست از این آرزو بود، نه تنها به آرزوی خود نرسید بلکه سراشیبی آرزو و قدرتش را به عینه می بیند. از طرف دیگر، بن سلمان که به راحتی سلاخی می‌کرد و زیر چتر حمایتی ترامپ از هر گونه فشار ی در امان بود روزهای سختی را سپری می کند و با نارضایتی داخلی و فشار بین المللی برای جنایاتش روبه روست و حتی از طرف اربابانش که روزی برای حمایتش گاو شیرده خوبی برای آنان بود، او را طرف حساب خود نمی بینند و مجبورند به خواسته مردم آمریکا برای مجازات اش تن دهند.

ترامپ و مریم

حال با این اوصاف، به فرقه غرق در بحران تشکیلاتی رجوی نگاهی بیندازیم. واقعیت این است که بعد از انتخابات آمریکا و اخراج تیم تزویر و دروغ در کاخ سفید، در تشکیلات رجوی بحران نارضایتی و تمرد بالا گرفته است و دیگر مریم رجوی نمی تواند با اهرم انقلاب کذایی اش بر دروغ‌های تکراری سرنگونی در سایه مزدوری و خودفروشی برای این و آن سر اسیران تشکیلاتش شیره بمالد و افراد به خواسته اش تن بدهند.

گذشت زمان دیکتاتوری مطلق رجوی که با زور چماق همه را مطیع و حتی به ظاهر در خط و خواسته خود نگه می داشت و تعهد پشت تعهد از افراد می گرفت. الان کمتر کسی در تشکیلاتش وجود دارد که بدون چون و چرا و ربات گونه و ‌کوک شده خط رجوی را پیش ببرد. فرقه در بحرانی ترین عمر تشکیلاتی خود قرار دارد و مریم رجوی و مسئولانش مجبورند با سیلی صورت خود را سرخ نگه داشته و به این واقعیت و از هم گسستگی تشکیلات اذعان نکنند، اما ما جدا شده ها از این فرقه می دانیم که چه روزها، ساعات و لحظات سختی بر آنان می گذرد و چطور مستأصل از حل این بحران لاینحل و به قول خودشان معضل تشکیلاتی هستند.

آنان برای رفع موقت این بحران‌ها مجبورند روند فریب و دروغ گذشته را ادامه دهند و در این مسیر است که جدایی و فرار از تشکیلات شدت پیدا می‌کند اما چاره دیگری برای رجوی وجود ندارد.

رجوی بعد از انتخابات آمریکا، به دادگاه اروپا که دست پخت شیادی اربابانش و خودش بر علیه منزوی کردن ایران بود رو آورد و تبلیغات شیطان سازی خود را چنان کوک کرد که گوش فلک را کر می ‌کرد و این هم فقط برای منحرف کردن اذهان اسیران برای تمرد و نافرمانی بود ولی باز برای رجوی حاصلی نداشت.

در مراسم عید، با وجود ویروس کرونا، بساط سور و سات برای فریب اسیران پهن کرد و چند روزی آن ها را دلخوش و سرگرم نمود اما با پایان این تعطیلات مجددا روی میز افتادن ها شروع شده است و موج نارضایتی ها خودش را در تمرد از شرکت در جلسات تفتیش عقاید و سرکوب نشان می‌دهد. یکی از دوستانی که به تازه گی از فرقه جدا شده است می گفت دیگر شرایط مثل گذشته نیست و سران تشکیلات جرأت ندارند که به نفری بگویند بالای چشمت ابروست، همه از وضعیت ناراضی هستند اما اراده بیرون آمدن از تشکیلات را ندارند و فکر نمی کنند که در بیرون از تشکیلات هم یک زندگی آزادانه وجود دارد و می توانند به تنهایی زندگی داشته باشند و آن را اداره کنند. از بس رجوی مخ ما را خورده و بر جسم و جان ما تسلط پیدا کرده بود و اراده و اختیار از ما گرفته بود که فکر نمی کردیم بتوانیم مستقل در بیرون جسم و جان خود را حفظ کنیم چه رسد به زندگی و زن فرزند! اما بعد از این که پیه مرگ را به تن مالیدم و از فرقه جدا شدم می فهمم که من هم یک انسان هستم و می‌توانم زندگی در دنیای آزاد برای خود داشته باشم و لذت خانواده و زن و زندگی را احساس کنم و به خود باوری دزدیده شده از طرف رجوی برسم که من هم می‌توانم مانند دیگران از زندگی آینده ام لذت ببرم و آن را بسازم.

رجوی در پس خروارها معضل تشکیلاتی و سیاسی که گریبانگیر فرقه اش شده است تبلیغات شیطان سازی و دروغگویی و واقعیت را، وارونه جلوه دادن در رابطه با انتخابات ریاست جمهوری در ایران کلید زده است و با سیاه نمایی و دشمنی هیستریک، با انتخاب آزاد مردم ایران می خواهد چند صباحی سر اسیرانش را شیره بمالد و سرنگونی را در پس انتخابات ریاست جمهوری ایران به خورد افراد بدهد و آن ها را سرگرم کند. اما رجوی بداند که ملت ایران خود بهتر می داند و بهتر انتخاب می‌ کند و نیازی به عوعو سگان وطن فروش نیست و نخواهد بود. در انتخابات گذشته از دوره رفسنجانی گرفته تا خاتمی و احمدی نژاد تا روحانی چه سیاه نمائی هایی که نکردید؟ آیا ایران روز به روز قوی تر نشده است؟ آن روز گذشت که اربابت صدام حسین با پشتیبانی ابرقدرت های آن دوران به خاک ایران تجاوز می ‌کرد و با موشک خانه های مردم را بر سرشان خراب و زن و مرد و کودکان بی گناه را به خاک و خون می کشید و شما سر مست باد به غبغب داده و شعار سرنگونی نعره می زدید.

آقای رجوی، امروز قدرت ایران را ببین! آیا چرندیات شما از بیست سال پیش تا کنون در رابطه با وضعیت ایران و سرنگونی درست بوده است یا اینکه اضافه خوری می کردید و آنچه که به قلم آورده نمی‌شود!

آقای رجوی! شما نه عددی هستید که در اذهان مردم ایران به حساب بیائید و نه دیگر اعضای تشکیلات خودت برای این فریبکاری ها و چرندیاتت ارزشی قائل است که زیر بار تعهد و پروژه سیاه نمایی انتخابات ریاست جمهوری ایران برود و همانند گذشته حوض مغزشویی راه بیندازید و از این ستون تا آن ستون، فرجی برای حیات خائنانه ات بخرید.

توصیه ام به شما، این است که سخت به کلاه خودت بچسب که در این روزها باد نبرد، خودت را آماده روابط آینده ایران با سایر کشورها از جمله اربابانت را از نظر دور ندار که سرنوشتی چون اوجلان رهبر« پ ک ک» در انتظارتان خواهد بود.

آقاى رجوى، زمانى كه در اوج بوديد و زير سايه اربابتان صدام حسین جیک جیک مستان تان بود و سرمست از تکبر و غرور کلت به کمر نعره می زدید و تازیانه بر گرده اسیرانت می نواختید، برایتان یادداشت بدون اسم در نشست جمعی باقرزاده نوشتم و متذکر شدم این قدر مغرور نباشید! الان که جیک جیک بهار مستان تان است آیا نظر و فکری به زمستان هم دارید؟

الان به قطع و یقین، زمستان شما و خانم تان فرا رسیده است. باش که در آینده نزدیک سزای جنایات تان را ببینید و این چشم اندازی واقعی و قطعی است. به امید هر چه زودتر تحقق آن.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا