نامه های رسیده، یا نامه های دیکته شده ؟

انسانیت … ملاک پیچیده ای ندارد، همینکه در میان مردم زندگی کنیم، ولی هیچگاه شرافت خود را نفروشیم و روی حقایقی که دیده ایم خاک نپاشیم ، یعنی انسانیم. نلسون ماندلا گفته : برای آزادی ، لازم نیست ، آسمان و زمین را بخرید، تنها خودتان را نفروشید …
ریزش مستمر از بدنه ی سازمان از بدو ورود به آلبانی نیز ادامه داشته است! جداشدگان از سازمان به معضلی علیه مریم رجوی تبدیل شده اند، بنحوی که مریم در هر مراسم و هر نشستی به زیردستی ها ، فرمان طرد آنان و یا برخورد با آنان را داده است.
بدین منظور یگانی مستقل ، متشکل از سرکوبگران و مزدوران چشم و گوش بسته ، با هدف تحت کنترل گرفتن جداشدگان تشکیل شده است .

کارشکنی در روند جدائی و حتی سکونت آنان بعد از جدائی ، یکی از وظائف مبرم دست اندرکاران این واحد کاری است. حسن نائب آقا در ویترین برخورد با جداشدگان قرار دارد. به دستور مریم رجوی ساختمانی در تیرانا برای امور جداشدگان ترتیب داده شده است که وظیفه ی شیطان سازی و جاسوس پروری در بین جداشدگان را دارد.این قسمت اداری زیر نظر مستقیم واحد اطلاعات رجوی کار می کند و تمامی نفرات این قسمت از شکنجه گران و زندانبانان زبده ی رجوی هستند! بدین منظور نیز منابع مالی کافی در اختیار این واحد امنیتی و اطلاعاتی رجوی قرار داده شده است. تطمیع و تهدید ، دو اهرم اصلی این ارگان سرکوبگر است ، به دستور مریم رجوی هر کسی که جداشد ، باید زیر چتر فرقه ای سازمان بماند .

مجاهدین در آلبانی

چرا که در صورت وحدت جداشدگان در بیرون از فرقه مریم رجوی با تشکلی منظم و افشاگر روبرو خواهد شد که آبروئی برای او باقی نمی گذارد و زمینه های سقوط فرقه را فراهم می کند. مریم رجوی تاکید کرده است که نباید “تیف” دیگری در آلبانی تشکیل شود .
طوری که اول هر ماه جداشدگان مزدور ، جاسوس و آدم فروش به این ساختمان مراجعه کرده و مقرری مزدوری خود را که بسیار هم ناچیز است دریافت می کنند! از طرفی همه باید نکات دیکته شده توسط اطلاعاتی های مریم رجوی را در دست نوشته ای تحت عنوان ” نامه های رسیده” به مسئول مربوطه تحویل بدهند! متن این دیکته ها قبلا تهیه شده و فقط نفر مزدور آنرا با دست خط خود باید کپی کند وسپس! مقرری مزدوری به فرد تعلق می گیرد.

محورهای کلی این نامه های دیکته شده بشرح زیر است :
– تائید مقاومت مجاهدین در آلبانی !
– اعلام اینکه من شرایط سخت مبارزه ی مجاهدین را بدلیل ضعف های خودم نکشیدم!
– اصرار بر خواست سرنگونی نظام ایران و جایگزینی دولت دمکراتیک مریم رجوی و تائید برنامه 10 ماده ای مریم رجوی .
– اعلام افتخار به سوابق گذشته ی خود با مجاهدین!
– نام بردن از جداشدگانی که تن به خواسته های سازمان ندادند و مزدور نامیدن آنها. . .
– تاکید بر اعلام و افتخار به هواداری سرسخت از مجاهدین و در کنار آنان بودن تا سرنگونی !
– تاکید بر اینکه جداشدگان علیه سازمان ، خود را در قبال مبالغ ناچیزی به رژیم فروختند!
– تاکید بر مشروعیت پایداری مجاهدین در عراق و در آلبانی !
– اعلام اینکه مجاهدین تنها آلترناتیو منسجم این رژیم هستند!
– تاکید بر خط اصولی مبارزه ی کانون های شورشی در ایران!
– اعلام مرزبندی در برابر دشمن(جداشدگان و رژیم ) !
– حمله ، توهین و فحاشی علیه وزرات اطلاعات !
– تمام ادعاهای جداشدگان مزدور ، در مورد شکنجه و زندان و مرگ های مشکوک را تکذیب می کنم و اینکه سازمان مجاهدین فقط مبارزه ی مقدسی را برعلیه رژیم انجام می دهد!
– هرگز تن دادن به ذلت همکاری با عوامل رژیم را قبول نخواهم کرد!
– ما شرافت را با هیچ چیزی عوض نمی کنیم!!!

واقعا یک سازمان مدعی انقلابی گری ، تا چه حدی در ورطه ی سقوط به پیش رفته است که برای مشروعیت خود نیازمند چند جداشده است !این درجه از پستی و رذالت ، فقط و فقط شایسته و بایسته ی ، فرقه ای چون مجاهدین است.
وجود چنین تشکیلاتی در امور جداشدگان ، نشانگر ترس و وحشت عمیق مریم رجوی از جداشدگان است ، چرا که جداشدگان به زیر و بم های سرکوبگری سازمان آشنائی کامل دارند، همه از نزدیک شاهد اعمال ضدبشری و جنایتکارانه ی رجوی ها بوده اند!

امروز اگر مریم رجوی مجبور به باج دادن و دادن حق السکوت شده است، حاکی از این است که این جداشدگان از اسرار مگوی پشت پرده مطلع هستند. منطق بی منطقی مجاهدین را کسانی می توانند جواب بدهند که زمانی در درون تشکیلات بوده اند!

وحشت عمیق مریم رجوی از جداشدگان بحدی است که اگر اختیار داشت همه را به رگبار می بست و خیال خودش را راحت می کرد!
مریم رجوی عاشق چشم و ابروی جداشدگان نیست، بلکه طبق حرفهای مسعود رجوی ، حکایت اسب کهر را بنگر است! اما او مجبور است که حتی به اسم هوادار آنان را حفظ کند! گرچه عمیقا می داند که آنان حتی هوادار دست چندم هم محسوب نمی شوند! بلکه از دید سازمان خائنینی هستند که حکمشان اعدام است و بس ! ! !

این روند تا به آخر ادامه خواهد داشت ، مریم رجوی باید تا آخر این حق السکوت را بدهد. چرا که اگر این حق السکوت را ندهد، رازهای بسیاری گفته خواهد شد که به نفع مریم رجوی نیست، اگر جامعه ی آلبانی و رسانه های آلبانیائی با افشاگری های جداشدگان ، پی به ماهیت پلید این سازمان و رهبری آن ببرند، دیگر آلبانی جای امنی برای رجوی ها نخواهد بود!

مریم رجوی باید بداند که رفته رفته باید ، باج بیشتر و بیشتری به جداشدگان بدهد تا آنان را وادار به خاموشی و سکوت بیشتر بنماید! اما ، جداشدگان هم باید بدانند که رزق و روزی انسان ها دست خداست، شرافت فروختنی نیست! اعمال فرصت طلبانه و یک بام و دو هوا ، همواره محکوم و شایان تقبیح است.

به راستی اگر تاکیدات این جداشدگان مبنی بر حقانیت راه مجاهدین درست می بود، چرا آنان از این سازمان جدا شدند؟؟؟ اگر سازمان مجاهدین اینقدر خوب بوده، چرا همانجا نماندید و از عضو به “هوادار صوری” تقلیل یافتید؟ این سئوالی است که این مزدوران محترم! باید بدان پاسخ بدهند .

گرچه همگی به خوبی می دانیم که شرایط سخت زندگی در آلبانی و محدودیت های موجود برخی افراد جداشده را وادار کرده تا باز هم تن به خواسته های فرقه ای بزنند که با هزار زحمت از ان گریخته اند اما باز هم این سوال ذهن هر مخاطبی را به خود مشغول می سازد که واقعاً به چه قیمتی؟!!
فرید

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا