خانمهایی که سابقه طولانی در سازمان مجاهدین خلق داشتند و هم اکنون از این فرقه جداشده اند، در یک جلسه بزرگداشت که توسط انجمن نجات در اصفهان و در سالگرد روز جهانی زن ترتیب داده شده بود شرکت کردند ؛ آنها جمعبندی از تجارب خود از روابط و مناسبات فرقه ای در درون سازمان مجاهدین خلق برای خانواده های نگران اعضای سازمان مجاهدین خلق ارائه نمودند. فضای حاکم بر فرقه نیز توضیح داده شد و آنها تشریح نمودند که چگونه زنان، حتی بیشتر از مردان، در سازمان مورد سوء استفاده روانی قرار میگیرند.
گرامیداشت هشتم مارس ؛ روز جهانی زن
بزرگداشت نقش زن در جامعه، و بررسی وضعیت زنان در فرقه رجوی

خانمهایی که سابقه طولانی در سازمان مجاهدین خلق داشتند و هم اکنون از این فرقه جداشده اند ، در یک جلسه بزرگداشت که توسط انجمن نجات در اصفهان و در سالگرد روز جهانی زن ترتیب داده شده بود شرکت کردند ؛ آنها جمعبندی از تجارب خود از روابط و مناسبات فرقه ای در درون سازمان مجاهدین خلق برای خانواده های نگران اعضای سازمان مجاهدین خلق ارائه نمودند. فضای حاکم بر فرقه نیز توضیح داده شد و آنها تشریح نمودند که چگونه زنان، حتی بیشتر از مردان، در سازمان مورد سوء استفاده روانی قرار میگیرند.

جلسه توسط خانم ربیعی و با اعلام برنامه توسط وی آغاز گردید. او تشریح نمود که چگونه زنان قربانیان فرقه های مختلفی از جمله سازمان مجاهدین خلق به عنوان مادر بوده اند. در ادامه جلسه یک پنل برای بحث حول وضعیت زنان در فرقه ها تشکیل گردید که بر روی دو سؤال اساسی متمرکز بود. این دو سؤال عبارت بودند از:
1. چرا به زنان موقعیت بالاتری در سازمان مجاهدین خلق داده میشود؟
2. چرا زنان کمتر به نسبت مردان از سازمان مجاهدین خلق جدا میشوند؟

در این پنل خانم شالچی، خانم قرصی، و خانم صدری در خصوص تجارب خود در درون سازمان مجاهدین خلق صحبت کردند. آنها توضیح دادند : علیرغم اینکه رجوی به عنوان رهبر سازمان خود یک مرد است ولی او تمامی مسئولیتهای کلیدی را به زنان سپرده است. این البته به خاطر این واقعیت است که او به مردان اعتماد ندارد و زنان را وابسته تر میداند.
آنها نشان دادند که چگونه رجوی عواطف، عشق و محبت را در زنان سرکوب کرد و آنان را وادار نمود شوهران خود را طلاق بدهند و کودکان خود را ترک کنند. رجوی خوب میداند که این سرکوب آنان را به طرف رسیدن به هدف خودش جذب خواهد کرد و آنان را وادار خواهد نمود تا به او وابسته باشند.

اعضای سابق فرقه مجاهدین مثالها و فاکت های بسیاری در خصوص اعمال سوئی که در داخل سازمان رخ میداد ارائه کردند. برای مثال خانم صدری عضوسابق هئیت اجرایی فرقه مجاهدین ، اشاره کرد که چگونه از او خواسته شد که شیر حاوی سیانور به بچه یک ساله اش بدهد و چگونه مجبور گردیده تا به صورت شوهرش سیلی بزند.
خانم قرصی نیز خاطر نشان کرد او تهدید گردید که در صورتی که خود را تسلیم خواسته های سازمان نکند به زندان ابوغریب خواهد رفت. خانم شالچی شهادت داد که سازمان اعتقاد دارد که خانواده لانه فساد است و پیروان خود را مجبور میکرد که به همین صورت فکر کنند.

در پایان نتیجه گیری بحث پاسخ به دو سؤال مطرح شده در بالا بود که اگر چه مردان و زنان در خلقت برابرند، اما جامعه نقش های معین شناخته شده ای را بر هر یک اعمال کرده است. زنان، خصوصا در کشورهای شرقی مثل ایران، بیشتر متکی و وابسته به فرد دیگری هستند تا مردان. آنها عموما احساس میکنند که نیاز به حمایت دارند. از طرف دیگر زنان محور خانواده بوده و به خانواده خود وابسته ترند، بنابراین سازمان، مانند بسیاری از فرقه ها، سعی میکند که عشق آنان به خانواده را به نفرت مبدل کند. زنان کاملا جهت وابسته شدن به فرقه و رهبر آن آسیب پذیر هستند. زمانی که یک زن وادار شد تا از خانواده خود متنفر باشد دیگر برای او گسستن از فرقه و ترک سازمان به مراتب دشوار تر خواهد بود.
نهایتا خانواده هایی که در جلسه شرکت کرده بودند سؤالات خود را مطرح کردند تا توسط پنل پاسخ داده شود. آنها عمدتا میخواستند بدانند که چگونه میتوانند جهت خروج عزیزانشان از فرقه تروریستی رجوی کمک نمایند.
شرکت کنندگان در این جلسه ؛ در حین ورود و خروج از سالن جلسه ؛ از نمایشگاه انجمن نجات بازدید کرده و نشریات آن را دریافت داشتند ؛ در این نمایشگاه ؛ آثار هنری یک طراح که پروسه طولانی با فرقه مجاهدین گذرانده است نیز بنمایش درآمد.

پایان قسمت اول
