مجاهدین خلق چگونه نیروی زن افراط گرا تولید می‌کنند؟ – قسمت اول

زنان مجاهد انگلیسی، فرانسوی، چینی و پاکستانی در عملیات فروغ جاویدان

در طول تاریخ فعالیت گروه‌های افراط‌گرا و تروریستی، زنان، اگر نه به اندازه مردان، نقش مهم و تاثیرگذاری داشته اند. در حالیکه زنان معمولا به عنوان جنس صلح طلب و مسالمت جوی آفرینش تصویر می‌شوند اما تحقیقات و شواهد نشان می‌دهد که آن‌ها می‌توانند نقش فعال و موثری در افراط‌گرایی داشته باشند. میزان حضور و شمار زنان در تشکیلات مجاهدین خلق شاید بیش از هر گروه تروریستی افراط طلب دیگری باشد.

درحالی که در سال‌های اخیر در اخبار و تحقیقات حوزه تروریسم و افراط گرایی مطالب زیادی درباره عضویت زنان در گروه‌های تروریستی به ویژه داعش منتشر شده است، باید خاطر نشان کرد که فعالیت زنان مجاهد در اقدامات تروریستی، مسلحانه و افراط گرایانه بسیار چشمگیرتر بوده است.  با این وجود، به دلیل کم اهمیت بودن مجاهدین خلق در عرصه سیاسی منطقه و همچنین تلاش آن‌ها برای نشان دادن ظاهری دمکراتیک از خود، به زنان مجاهد به عنوان نیروهای مادینه افراط گرا کمتر پرداخته شده است.

زنان مسلح داعش
زنان مسلح داعش
زنان در فرقه رجوی
زنان مسلح در فرقه رجوی

سال گذشته نشریه الخلیج الجدید گزارش کرد که حدود ۸۰ زن فرانسوی که به گروه تروریستی داعش پیوسته‌اند همراه با ۲۰۰ کودک در اردوگاه‌هایی در سوریه که تحت سیطره نیروهای کرد است، نگهداری می‌شوند. گزارش‌های مشابه در بی بی سی و یورونیوز نیز از حضور زنانی از دیگر کشورهای اروپایی چون بریتانیا، در میان جنگجویان داعش خبر می‌دادند. اما واقعیت این است که سال‌ها پیش از آن که رسانه های غربی از زنان بریتانیایی چون شمیمه بیگم، خدیجه سلطانه، عامره عباس که از بریتانیا گریخته بودند و در سوریه به داعش پیوسته بودند، خبر بدهند، زنانی چون آن سینگلتون، سمینا اقبال میرزا، سو فان چی وجود داشتند که بر اثر تبلیغات مجاهدین خلق در دانشگاه های بریتانیا، در انگلستان به مجاهدین خلق پیوستند.

این زنان غیر ایرانی برای شرکت در جنگ مجاهدین خلق علیه حکومت ایران به عراق رفتند. آنی ازبرت، نیز پرستاری بود که در فرانسه با مجاهدین خلق آشنا شد و به آنها پیوست. این زنان و احتمالا شمار دیگری از زنان و مردان غیر ایرانی در کنار شماری از ایرانیان مهاجر از اروپا به عراق اعزام شدند، در کمپ اشرف سازمان دهی شدند، آموزش نظامی دیدند و کنار نیروهای باسابقه مجاهدین خلق، تحت حمایت دولت صدام حسین با نیروهای ایرانی جنگیدند.

در این میان، آن سینگلتون خیلی زود متوجه ماهیت واقعی مجاهدین خلق شد، از تشکیلات جدا شد، به بریتانیا بازگشت و با یکی دیگر از اعضای سابق تشکیلات ازدواج کرد و زندگی عادی یک شهروند بریتانیایی را از سر گرفت. اما سرنوشت برای دیگر زنان خارجی عضو مجاهدین خلق فاجعه بارتر رقم خورد. سمینا اقبال میرزا، سو فان چی و آنی ازبرت به گواه رسانه های مجاهدین خلق در جریان عملیات فروغ جاویدان (مرصاد) کشته شدند و به فهرست شهدای مجاهدین خلق اضافه شدند.

فروغ جاویدان

به استناد سایت مجاهدین خلق، هنگامیکه سمینا، پاکستانی الاصل، کشته شد 26 ساله بود و پسری ۵ ساله داشت و همسرش علی ازغ، مهندس راه و ساختمان از انگلیس نیز در فروغ جاویدان کشته شد. رسانه‌های مجاهدین خلق همچنین ادعا می‌کنند که سو فان چی، چینی الاصل، در چندین عملیات شرکت کرد و هنگامیکه در عملیات فروغ جاویدان در سمت فرمانده کشته شد، فرزندی 5/3 ساله داشت. آنی ازبرت نیز به هنگام عملیات 26 ساله بود و به ادعای رسانه‌های مجاهدین خلق در حالیکه مجروح شده بود به اسارت نیروهای حکومت ایران در آمد و اعدام شد.

درباره زنانی که چهل سال پیش در خونبارترین عملیات مجاهدین خلق علیه خاک وطن خود شرکت کردند، گزارش های مستندی نیز در منابع غیر مجاهدین وجود دارد. یکی از رزمندگان تیپ قائم آل محمد استان سمنان که در عملیات فروغ جاویدان (مرصاد) حضور داشت،  در مصاحبه‌ای به خبرگزاری ایرنا خاطره ای دردناک را به یاد می‌آورد: «یک دختر جوان کشته شده بود و همراهش یک نامه داشت که برای نامزد خود نوشته بود. در نامه آمده بود: “دوست داشتم کنار تو در فرانسه بودم اما چه کنم عشق مریم و مسعود رجوی بالاتر از عشق تو بود.” این جمله نشان می‌دهد که این دختر جوان همچون بسیاری دیگر از نیروهای مجاهدین خلق چند روز قبل از عملیات از اروپا به مجاهدین پیوسته بود.

برخی دیگر شاهد بودند که تعداد زیادی از نیروهای مجاهدین آموزش نظامی ندیده بودند و ناشیانه رفتار می‌کردند. «دختران به انواع و اقسام مهمات و اسلحه مجهز بودند که حمل این همه اسلحه رفتار ناشیانه‌ای است اما در هر حال برخی از آنان بسیار جانانه می‌جنگیدند.» محمود مظفر یکی از رزمندگان گردان حبیب از لشکر محمد رسول الله تهران نیز که در عملیات مرصاد حضور داشته، می‌گوید: «آن زمان من خیلی جوان بودم و برایم باعث تعجب بود که می دیدم دختران و پسران ۲۰ ساله به عشق فتح ایران و تهران با شعار الله اکبر به جنگ آمده بودند.» وی که سه تن از برادرانش در عملیات مرصاد کشته شدند در ادامه می‌گوید: «آنقدر مغز این جوانها را شستشو داده بودند که حتی وقتی خود را در محاصره ما می دیدند و راه فرار نداشتند سیانور می خوردند تا زنده اسیر نشوند! دختران مجاهد با روسری‌های رنگی و لباس‌های کماندویی به عشق فتح تهران با ما می جنگیدند. به آنها گفته بودند نیروهای سازمان در تمامی شهرهای ایران مستقر شده و از آنها حمایت خواهند کرد! در حالی‌که اینها همه دروغ و رویا بود.»

ادامه دارد…

مزدا پارسی

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا