چرا مریم رجوی اینهمه برای دادگاه های نمایشی انرژی صرف می کند؟

روز سه شنبه 20 اردیبهشت، فرقه مجاهدین تمام عیار پشت برگزاری دادگاه نمایشی آنتورپ بلژیک رفته بود. مریم رجوی که لحظه به لحظه قضایا را دنبال می کرد، بلافاصله پس از اعلام رأی دادگاه به میدان آمد و در یک سخنرانی آنلاین آنرا یک پیروزی بزرگ خواند و از لابی های غربی اش تشکر کرد و به دریوزگی سران کشورهای اروپایی نشست و از آنان خواست تا تحریم ها علیه ایران را شدت بخشند و به هیچوجه از فشارها نکاهند و بطور کامل روابط دیپلماتیک خود با ایران را نیز قطع کنند. وی به شکل حقیرانه، مستأصلانه و در عین حال وقیحانه به آنان گفت که خرید حتی یک قطره نفت و دادن یک دلار به مردم ایران کاری اشتباه است و نباید هیچگونه رابطه اقتصادی و سیاسی با ایران برقرار کرد و بجای آن باید با مردم (رجوی و مجاهدین) همراه شد و از مبارزه (تروریستی) آنان حمایت کرد.

در این برنامه تبلیغی، چند دوجین لابی صهیونیست ضدایرانی که اکثراً بخاطر کسب و کار در دوران بازنشستگی آویزان مجاهدین شده اند تا از امتیاز پول های بدون مالیات مریم رجوی برخوردار باشند، حضور داشتند و هرکدام چند جمله سخنرانی کردند تا شاید مرهمی بر دردهای روزافزون تشکیلات افسرده مجاهدین باشند. مریم برای پیشبرد روال دادگاه به نفع خود، چندین وکیل در خدمت گرفته بود و همزمان بسیاری از اعضای کمیسیون های قضایی و امور خارجه شورای ملی مقاومت را هم بسیج کرده بود تا بتواند یک پاسخ مناسب برای محکومیت دیپلمات ایرانی بدست آورد. صرف چنین هزینه های نجومی برای گسیل صدها لابی، وکیل و نیروهای اجاره ای و برگزاری همزمان کنفرانس آنلاین که طی آن می بایست انبوهی بازنشسته را دستمزد بدهد، نشان می دهد که تا چه حد رأی این دادگاه برای وی با اهمیت بوده است. بخصوص که چند روز قبل دادگاه مشابهی در سوئد برگزار گردید که باز هم تشکیلات رجوی گرم کننده تنور تبلیغی آن بود و تمامی شبکه های ماهواره ای ضدایرانی آنرا ساپورت می کردند و همزمان جریان ضدانقلاب چپ نما نیز در آن به رقص و پایکوبی مشغول بودند. در آنجا نیز مریم به سخنرانی آنلاین مشغول گردید تا رأی دادگاه را یک پیروزی بزرگ برای خود جلوه دهد.

مریم رجوی و دادگاه

از پاییز گذشته تا به امروز، مجاهدین بیشترین تلاش خود را برای برگزاری چندین دادگاه متمرکز کرده اند و برای آن میلیون ها یورو هزینه نموده اند که اینها بجز بیگاری گرفتن چندین ماهه از نیروهای اسیر در قرارگاه اشرف 3 بوده است که در طی این مدت برای ساختن موزه و ماکت زندان و پذیرایی از مردم آلبانی بکار گرفته شده بودند. بجز دو جلسه نمایش در سوئد و بلژیک (که دور نهایی آن در این چند روز برگزار گردید)، مجاهدین در نمایش «دادگاه لندن» نیز شرکت کرده بودند تا بازی را از حریف بقاپند و خود سوار بر روند دادگاه ها بشوند. اما به موازات آن چند دادگاه دیگر نیز از سوی مریم رجوی تشکیل شده بود تا به مسئله مهمتری رسیدگی کند و آن موضوع «کودک سربازان» مجاهدین بود که نهایتاً به شکست انجامید و مجاهدین محکوم نهایی و اصلی آن شدند. از جمله می توان به شکایت مریم علیه خانم «لوئیزا همریش» در ارتباط با مصاحبه «امین گل مریمی» اشاره داشت که مجاهدین جریمه آنرا پرداختند و نتیجه سیاسی آن برای خانم «همریش» گرفتن جایزه خبرنگار برتر از نهادهای ذیربط در آلمان بود. اقدامات مریم رجوی علیه «حنیف عزیزی و امیریغمایی» هم به جایی نرسید همانطور که دادگاه علیه «محمد رجوی» نیز شکست خورد و مجاهدین محکوم شدند.

مریم رجوی و دادگاه
چندی پیش مسعود رجوی مدعی شد که «هرکجا یک قطره عدالت و قانون برقرار باشد، پیروز آن مجاهدین خواهند بود». این سخن در حالی از وی نقل شد که حدود 25 سال پیش می گفت: «در هر کشور دمکراتیک که مجاهدین به دادگاه بروند، پیروز بیرون خواهند آمد». تغییر دادن این جمله پس از دو دهه، ناشی از شکست های مختلفی است که در چند دادگاه نصیب مجاهدین شده و مریم رجوی وادار به پرداخت جریمه گردیده است، به همین خاطر برای آن تبصره گذاشته تا هر کجا دادگاه به زیان آنان رأی داد بگویند عدالت و قانون وجود نداشته است.

اما قضیه را باید به گونه دیگری هم نگریست. تمام دادگاه هایی که مجاهدین پس از سقوط صدام در اروپا برگزار کرده اند یا کاملاً علیه مریم رجوی بوده و یا حداقل وادار به پرداخت جریمه شده اند. با اینحال تلاش شان بر این بوده که در حد امکان یکی از چندین مورد شکایت خود را که دادگاه به نفع آن رأی داده را برجسته کنند و موارد دیگر را به حاشیه ببرند تا از دل آن یک پیروزی پوشالی به خورد اعضای از همه جا بی خبر بدهند. از بهار 1382 که مریم به جرم پولشویی و فرماندهی اقدامات تروریستی بازداشت گردید و دهها نفر را به خودسوزی وادار کرد و نهایتاً به حکم وثیقه آزاد گردید، تا همین اواخر که دادگاه «کودک سربازان» برگزار شد، چیزی جز شکست و یا جریمه نصیب مجاهدین نشده است.

اما نکته اینجاست که در این مدت 3 دادگاه نمایشی را شاهد بودیم که کارگردانان آن و حتی سناریو پردازان آن نهادهای امنیتی صهیونیستی بوده اند که با همراهی دولت های اروپایی آنرا پیش برده اند و نقش مجاهدین در آن صرفاً بازیگری بوده است. به همین خاطر قضیه آنها پیچیده تر از دادگاه «کودک سربازان» است و یک تشکیلات بسیار گسترده با هزینه های نجومی پشت آن خوابیده است. اگر چه مریم رجوی تلاش می کند سردمداری و کنترل این دادگاه ها را بدست گیرد و یا آنرا مرتبط به مجاهدین جلوه دهد، اما کمتر کسی است که نفهمد مجاهدین تنها سیاهی لشگر این داستان هستند، همانطور که جریانات دیگری هم به موازات فرقه رجوی برای آن فعال هستند و شبکه های ماهواره ای نیز آنرا پوشش خبری می دهند. این درحالی است که هیچ خبرگزاری اهمیتی به محاکمه مریم رجوی و یا «کودک سربازان» نداد، چون قضیه حقوقی است نه سیاسی. اما دادگاه های سوئد و بلژیک کاملاً سیاسی است و بدست خودشان اداره می شود و پشت پرده های دیگری دارد و می دانیم موساد صحنه گردان آن است.

اما چرا مریم رجوی اینقدر برای پیروزی در آن تلاش می کند؟ صورت مسئله را باید در اوضاع بشدت وخیم تشکیلاتی فرقه، ریزش نیرو و افسردگی بیش از حد اعضای مجاهدین جستجو کرد. سال هاست که از درون مناسبات هیچ کلیپی که حاکی از شور و نشاط آنان باشد بیرون نیامده و عمدتاً تلاش شده تصاویر منتشر شده از پشت سر باشد تا چهره ها به چشم نیاید. حتی یک عکس مناسب از شورای رهبری که خندان به نظر بیایند نیز دیده نمی شود، حال آنکه در دهه های قبل می شد انبوهی صحنه های شاد از درون مناسبات بیرون داد.

شکست در چند دادگاه «کودک سربازان» و تشکیل «انجمن آسیلا» در تیرانا، عرصه را بر مریم رجوی تنگ کرده است. اگر فروپاشی های سیاسی و نظامی گذشته را با شکست های حقوقی اخیر به رخدادها بیفزاییم، باید گفت که مریم قجرعضدانلو امروز در بدترین شرایط بسر می برد و نیازمند چند حرکت تبلیغی است تا خود را پیروز داستان جلوه دهد و این دو دادگاه زمینه آنرا فراهم کرده تا بتواند با کمک آن چشم انداز آینده را برای اعضای افسرده خود، روشن نشان دهد. آنچنان که گویی بزودی کل جهان با جمهوری اسلامی وارد جنگ خواهند شد و سرنگونی محقق می شود.

سیاست از این ستون به آن ستون فرج است، امروز در نمایش های مجاهدین بیش از هر زمان خود را نشان می دهد. به همین خاطر مریم از هر مرحله دادگاه، برای خودش یک پیروزی استخراج می کند. اما آینده نشان خواهد داد که دیگر چنین ابزارهایی کارآیی ندارد و تکامل راه خود را طی می کند و به قول موسی خیابانی، «آینده از آن انقلابیون است، نیروهای میرا از صحنه حذف خواهند شد»، همانطور که سازمان مجاهدین خلق نیز از گردونه تکامل خارج شده و سیر قهقرایی خود را طی می کند و این مردم و نیروهای انقلابی در داخل ایران هستند که هر روز مسیر شکوفایی و بالندگی را می پیمایند و ایران را گام به گام به پیشرفت و کمال می رسانند.

حامد صرافپور

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا