خشونت علیه زنان در فرقه رجوی، پدیده ای طبیعی است

فرهنگ رایج در فرقه رجوی، سرکوب عریان در مورد زنان است، آقای مسعود رجوی مرحوم نامیده شده، چندین بار و به تاکید گفته است که جداشدن زنان از سازمان ، اصلی ترین مرز سرخ مجاهدین است!

براستی چرا؟

چرا، جداشدن زنان مرز سرخ اصلی است، مگر انتخاب و انتخاب های جدید برای هر انسان، لحظه مره نیست؟ بدین معنی که در هر لحظه انسان باید مختار باشد بین تمام گزینه های پیش رو انتخاب جدیدی بکند. سازمان مجاهدین مگر همان سازمان 1344 است؟ تمام پدیده ها در جریان عمل دچار دگرگونی و تکامل روبه جلو و یا تکامل ارتجاعی شده و رو به عقب حرکت می کنند، تکاملی ارتجاعی و ضدانقلابی که در مورد سازمان مجاهدین خلق به روشنی اتفاق افتاده است.

سازمانی که روزی هواداران ( و نه حتی اعضای سازمان ) آن به رسم آزادی، حاضر به پرداخت هر بهائی بودند، جان و مال خود را فدای سازمان و آرمانش می کردند، اما امروز اعضای سازمان و کادرها ( و نه هواداران) برای رهایی خود از بند رجویها دست به اقدامات پر ریسک برای فرار و نجات جان خود از شر این فرقه می زنند .

برگردم به علل مرز سرخ شدن جدایی حتی یک زن در سازمان !

عدم شفافیت در سازمان یکی از مشخصه های بارز در مناسبات می باشد، همه چیز مخفی کاری است و به بهانه تشکیلات و امنیت و عدم درز اطلاعات، هر جنایتی در پشت پرده انجام می شود، اما به لایه های دیگر درز پیدا نمی کند، کادرهایی که همه چیز خود را فدای سازمان و رهبری آن کردند، با یک موضع انتقادی، مورد تهاجم تشکیلاتی قرار گرفته و توحش بی حد و حصر رجوی ها، شامل آن کادر می گردد. فرد منتقد دیگر از موضع مجاهدی خودش، پائین کشیده می شود و با او مثل یک دشمن رفتار می گردد، زندانی شده و شکنجه های روحی و جسمی شروع می شود.

هیچ اعتمادی به هیچ کس در مناسبات رجوی ها وجود ندارد، بخصوص اگر زن باشی که وضعیت بدتر است، چون لایه زنان، به همه اسرار پشت پرده اشرافیت دارد و مطلع است. مسعود رجوی به خوبی می داند که جدائی یک زن، به این معنی است که دیگر اسرار مگوی سازمان، علنی خواهد شد.

در اینکه آقای مسعود رجوی یک فرد هوسران و شهوتران است، دیگر امروز هیچ شکی در آن نیست، بصورت رسمی اسم سه زن را در شناسنامه خود یدک می کشد، اشرف ربیعی (تیرماه 1358)، فیروزه بنی صدر(مهر 1361)، مریم قجر عضدانلو(29 خرداد 1364،). – توضیح اینکه ازدواج سوم مسعود رجوی با دو ازدواج قبلی بکلی متفاوت بود، بدین معنی که مسعود رجوی در پی امیال شیطانی خود شیفته مریم شد در حالی که مریم همسر مهدی ابریشمچی بود، یعنی مریم تا دیشب هم خوابه مهدی بود، اما از امشب هم بستر مسعود شد – اما ماجرا از بعد از انقلاب درونی مجاهدین و بعد از سال 1368 شکل دیگری بخود گرفت، در بند دوم این انقلاب یعنی بند ب، قرار شد تمام زنان طلاق گرفته از مردان، محرم رهبری شده و به حریم او وارد شوند!

به همه ما در سازمان می گفتند که این امر محرمیت و طلاق ها و … یک بحث ایدئولوژیک است و نباید با نگاه عادی جامعه به آن نگاه کرد، من خودم رسما این موضوع را از فرماندهم پرسیدم و او گفت: نه! مسعود و مریم ارتباط عادی زناشوئی با هم ندارند و … من خودم همیشه فکر می کردم مریم حتی در پیش مسعود روسری نیز از سر برنمی دارد!

اگر به سخنان انگشت شمار زنان جداشده از سازمان توجه کنیم ، ابعاد و عمق جنایات رجوی در حق زنان بیشتر روشن می شود، از جمله این زنان می توان به خانم ها: بتول سلطانی، مریم سنجابی و زهرا میر باقری اشاره کرد. یکی از جنایات عدیده مسعود رجوی نشست ” شین ” است، نشست ” شین ” چیست؟

( با پوزش از خوانندگان عزیز، هدف از نقل چنین مطالبی صرفا نمایش چهره اصلی و واقعی رهبری است که زمانی در ورطه شهوات خود سقوط نکرده بود و هواداران بسیاری داشت):

مریم رجوی به زنان شورای رهبری دستور می‌دهد که تمام زن‌ها و دختران در یک نشستی موسوم به نشست بدیع‌زادگان در سالن بدیع زادگان حضور یابند. نشست بسرعت اجرائی می شود، فردای همان روز در نشست، مسعود رجوی به دختران و زنان جوان دستور می‌دهد همه حلقه‌های ازدواج و گردنبندهای خود را در سینی گذاشته و تقدیم مسعود رجوی کنند و فردا برای نشستی دیگر آماده شوند. به دستور مسعود رجوی به زن‌ها گفته می شود که غسل کرده در نشست حاضر شوند. در روز نشست مریم جلوتر از مسعود رجوی حرکت می‌کند مسعود رجوی نیز با لباسی راحت و خندان و با کیک چندین طبقه و چندین گردنبد به طرف سن می‌آید. مریم رجوی پشت سر مسعود رجوی حرکت می‌کند در این حین یکی از زنان طبق سناریوی قبلی سئوال می کند که چرا کنار مسعود رجوی نمی‌نشینید و او در پاسخ می‌گوید این صندلی جای من نیست این جا، جای تک تک شماهاست و به آنها می‌گوید شما ناموس مسعود هستید و باید به عقد مسعود رجوی دربیایید. ملافه ای سفید پهن می گردد و آهنگی شاد از بلندگو ها پخش می گردد، مریم می گوید اینجا و امشب حوض تک تک شماست و باید شیرجه بزنید… و تمام زنان در این نشست به عقد مسعود رجوی در می آیند که این شب به شب شین معروف است. جزئیات این نشست ها را می توان در مستندات و افشاگری های زنان جداشده به روشنی مشاهده کرد…

برای همین ادعا می کنیم که خشونت در بین زنان در فرقه مخرب رجوی، یک عادت طبیعی و مرسوم است!

حال خانم سروناز چیت ساز، مسئول کمیسیون قلابی زنان در شورای کذایی رجوی ها، مدعی باشد که طرح آزادیها و حقوق زنان را با یک مقدمه و 13 ماده در سال 1987 (1366) تصویب کرده اند! این طرح بر ضرورت لغو و رفع کلیه ستمها و اجبارات و تبعیضات تاکید کرده و تساوی کامل و حقوق اجتماعی و سیاسی و فرهنگی و اقتصادی زنان را مورد تاکید قرار داده است!

حال خوانندگان گرامی قضاوت کنند که معنی حقوق زنان در فرقه رجوی چیست . . .

فرید

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا