پانسیون انقلاب مریم

مصطفی بهشتی از اعضای سابق سازمان مجاهدین خلق و عضو فعلی انجمن آسیلا درباره خفقان حاکم بر مناسبات سازمان مجاهدین خلق و نشست های مغزشویی، به عنوان نمونه خاطره ای از این گونه نشست ها را نقل می کند:

قبل از جداشدنم از مجاهدین خلق و اشرف 3 ما یکسری نشست های ایدئولوژیک داشتیم که به اون نشست ها، “پانسیون انقلاب مریم ” میگفتند. مسئول نشست ها مهوش سپهری (نسرین) بود. توی این نشست ها اعضای مجاهدین باید گزارش از خود میخوندند. گزارش هایی مانند محفل، خانواده و همسر و فرزند، کم کاری در مسولیت ، مسولیت ناپذیری در سازمان، گزارش جنسیت و فردیت و …

در یکی از نشست ها یادم هست که نسرین که همیشه کاسه پسته و بادام و خرما .. جلوی میزش بود و مستمر در حال خوردن بود رو به نفرات بعد از گزارش خوانی یکی از بچه ها گفت :

ای برادران مجاهد لطفا در اتاق های کار داخله از اینترنت با خواهران مجاهد چت نکنید… تعدادی از افراد هستند که در کار داخله یواشکی با خواهران مجاهد چت مخفیانه دارند.

در ادامه گفت شما میدونید که همه کامپیوتر ها از طرف مسئولین شما مانیتور میشه و همه کارها و چت های شما دیده میشه ، مواردی هست که افراد با هم چت میکنند و بعضی ها هم با خانواده هایشان ارتباط برقرار کردند. مگر شما نمیدانید این کار ممنوع است پس چرا ادامه میدهید ؟

دوباره گفت : چند نمونه بوده که سازمان آنها رو اخراج کرده و اصلا هم با کسی شوخی نداره . شما چکار با خواهران مجاهد دارید که با آنها چت میکنید و بیخودی میگویید میخواهیم تبادل کانال تلگرام و… کنیم که ممبرهای کانال و گروه هامون بالا بره . اصلا نیاز به این کارها و رابطه ها نیست و ما به خواهران هم گفتیم حق ارتباط و چت با برادران رو ندارند.

نتیجه : باید به نسرین خانم گفت : اول شما برای کسی خط و نشان نکش . شما که تلفن هوشمند قیمت بالا و با بالاترین کیفیت دستتون هست و یادش رفته که نشست گذاشت و بحث “لیدی هوشمند” با کل مجاهدین کرد .

عجبا که انقلاب مریم تاب حتی یک چت نفرات رو هم نداره بعد چطوری میخواد ایران رو آزاد کنه و زنان و مردان حقوقشان باهم برابر باشه ؟
حتما اگر موردی بود زودتر اخراج کنید و بگذارید نفرات یک نفس راحت بکشند تا اینکه چماق انقلاب مریم بالای سرشون باشه.

مصطفی بهشتی – صفحه فیس بوک

منبع

یک دیدگاه

  1. والا انقلاب مریم فقط همین خواهر نسرین را زیبا بخوانید پروار کرد یعنی مشخص است این زن اوج انقلابش نشخوار کردن مثل یابو است نمیدانیم قبل از مجاهد شدن در چه خرابه ای میزیسته که اینهمه حرص نان دارد اعضا هم همه او را بیست و چهار ساعته در حال لمباندن دیده اند یعنی نامبرده پس از مسئول اول شدن راحت پنجاه شصت کیلو اضافه وزن پیدا کرد
    ای خاک بر سر تشکیلاتی که مسئولینش امثال این زن ادمخوار باشند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا