مردم ایران، مجاهدین خلق را وطن فروش ترین دشمن خود می دانند

زمانی که در داخل کشور و علیرغم تبلیغات سنگین، در سالگرد اعتراضات سال گذشته، تحرکی از مردم داخل کشور مشاهده نشد و مردم با درایتی که از توطئه های خارجی سال گذشته کسب کرده بودند، جریان زندگی عادی خود را طی کرده و تره ای برای این دعوت ها به شورش ویرانگری خرد نکردند!

باند رجوی بقول خودش پیشدستی کرد و اقدام به برگزاری یک اجلاس در بروکسل نمود که کما فی السابق تعدادی از وابستگانش در کنار اکثریت خارجی های حق الزحمه بگیر مفلوک را جمع کرد تا سخنان تکراری مریم رجوی را بشنوند و شعارهایی بر علیه منافع ملی ایران بدهند تا بدین ترتیب مرهمی بر دردهای مریم رجوی وهم دشمنان اروپایی ما که هنوز باور نکرده اند و یا نمیخواهند بپذیرند که ما برای رهایی از اسارت 300 ساله این اروپایی هایی که خود را متمدن معرفی میکنند و تمدن کذائیشان در وهله اول ناشی از چپاول کشورهایی که غارت شده و میشوند بدست آمده، انقلاب های زیادی کردیم. فراموش میکنند که مردم ما در سال 1357 جدی تر از گذشته ها بپا خاسته و خستگی و بی قراری و بیزاری خود را از این غارت شدن و مورد استعمار قرار گرفتن اعلام نموده و قصد عدم وابستگی شان را به رخ دشمنان 300 ساله خود کشیدند.

دول اروپایی ظاهرا قصد سازش با منویات انسانی ما ایرانی ها را نداشته و هر وقت دست داد نیشتر خود را بر پهلوی ما فرو میبرند و حمایت از برگزاری کنفرانس های پایان ناپذیر مریم رجوی در مجموعه این نیشتر زدن ها که ای کاش میدانستند ثمری ندارد، قرار دارد!

باند رجوی ادعا دارد که ایران به‌گونه‌ ای افسار گسیخته به شرق و غرب عالم دخیل بسته که گویا از پس مجاهدین مفلوک درآید و این ادعای گزاف و مسخره ایست و درستتر آنست که سعی تمامی ملت های مستقل آنست که صرفا در چهارچوب منافع ملی خود و با شناخت کاملی که از دولت های جهان دارد، با این دولت ها رابطه داشته باشد و در نظر دارد که نه سلطه جویی بکند و نه سلطه پذیری و این بهترین سیاستی است که کشور مفروضی در مقابل دیگران میتواند اتخاذ کند که البته این نوع سیاست ها مورد تنفر مجاهدین رجوی است!

باند رجوی مینویسد که از بورژوازی که مانع پیروزی های اوست نفرت دارد و حال آنکه مشاهدات و تحقیقات ما نشان میدهد که این فرقه تبهکار برای کسب امتیازاتی در ایران، بطور تمام قدی در برابر هارترین و خونریزترین جناح های بورژوازی آمریکا و دیگران زانو زده است و فریاد او در این باره شبیه فریادهای دزدی است که برای ایز گم کردن و خلاص کردن خود ” آی دزد، آی دزد” میگوید!

در نوشته مربوط به کنفرانس بلژیک، فرقه رجوی با پررویی خاص خود ادعا کرده است که دموکراسی در ایران با وجود کانون های شورشی رو به تزاید او، هر دم فربه و فربه تر میشود!

حال آنکه مشاهدات عینی ما ساکنین داخل ایران نشان میدهد که این کانون های خرابکاری در برابر اراده مردم خاکستری که با دقت ریاضی اوضاع را زیر نظر داشته و نمیخواهند علیرغم مشکلات زیادی که دارند با کمک به فوران مجدد شورش های ویرانگر، به کاری دشمن شاد کن دست بزنند و پر واضح است که این مردم، سازمان استحاله یافته مجاهدین خلق را قسی ترین و وطن فروش ترین دشمن خود میدانند!

رضا اکبری نسب

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا