نجات در هفته ای که گذشت – شماره 117

مروری بر مطالب 27 آبانماه الی 2 آذرماه 1402 درج شده در سایت نجات

*شنبه 27 آبان

در روز شنبه جمعاً 8 مطلب در سایت نجات درج گردید که در زیر مروری اجمالی بر تعدادی از آن ها انجام می شود:

آشنایی با جریان 380 – قسمت اول

هیس! هیس! 380

… اگر به آرشیو نشریات فرقه قرون وسطایی رجوی ها نگاه کنیم، نشریه های سازمان که به نشریه مجاهد معروف بود، در میان آن ها خبری از 380 نیست، سانسور شده است، حذف شده است، طبق معمول از گیت کنترل و بازرسی بخش اطلاعات رجوی ها رد نشده است و بایگانی شده است، مثل هزاران جرم و جنایت دیگر، که در سازمان پرافتخار رجوی، از انظار پنهان گشته است، یکی از جنایات ناگفته سازمان در این نشریه رونمایی شده بود، اگر جداشدگان عزیز، خاطرشان باشد در قرارگاه ها هم همه باید از بحث 380 عبور می کردند و سؤال هم بی سؤال. بحث کاملاً امنیتی بود و دیکتاتوری رجوی این بار با ساخت زندان اسکان در کنار سایر زندان های مخفی، بحث 380 را پیش می برد تا آخرین ذرات آزادی را هم کاملاً سرکوب و منکوب کند.
… حقیقت ماجرا این بود که هیچ توطئه بیرونی در کار نبود، همه چیز این بود که بحرانی عظیم در درون مناسبات مجاهدین در حال شکل گیری بود که شاید می توانست منجر به فروپاشی کامل تشکیلات گردد، سال ها بود که هیچ عملیات نظامی در کار نبود، مسعود رجوی هم کاملاً در آچمز دولت عراق قرار گرفته بود و حتی حق نداشت یک تیر در حوالی مرز ایران و عراق شلیک کند، نیروهای سازمان همه می گفتند پس برای سرنگونی چه حرکت مثبتی در حال انجام است؟ همه چیز در سکون بود و مسعود رجوی وحشت داشت که آتش زیر خاکستر مطالبات اعضای سازمان، کار دستش بدهد، برای همین هم دست به یک بحران سازی داخلی زد تا راحت تر بتواند تحت بحث های امنیتی مخالفان درون تشکیلات را سرکوب کند، این بهترین عنوان بود که وزارت اطلاعات حکومت ایران، عده زیادی را اجیر کرده است که به درون ارتش نفوذ بدهد. تنها در این حالت بود که احدی حق طلبکاری نداشت….

علیرضا برازنده: سرهنگ ثریا سخت و دلچسب بود

… برازنده، مدیر فیلمبرداری سرهنگ ثریا درباره استقبال از این فیلم در اکران عمومی به ایسنا گفت: “فیلم سینمایی «سرهنگ ثریا» چه در زمان چهل و یکمین دوره جشنواره بین‌ المللی فیلم فجر و چه در حال حاضر که اکران عمومی آن آغاز شده است با بازخورد خوبی مواجه بوده است. به هر حال فیلم خاصی است و یک برهه از تاریخ را نشان می‌ دهد که بر اساس مستندات تولید شده است.”
او با اشاره به تلاش ‌هایی که در زمان ساخت فیلم “سرهنگ ثریا” انجام گرفته شده است افزود: “در زمان ساخت سعی شده رئال بودن آن حفظ شود تا مخاطب بیشتری جذب داستان شوند. عموم کسانی که فیلم را دیده ‌اند یا کسانی هستند که از آن زمان اطلاعاتی هر چند اندک داشته ‌اند، یا کسانی هستند که به دلیل تبلیغ فیلم کنجکاو شده‌ اند تا فیلم را به تماشا بنشینند. هر دو نوع مخاطب هم بعد از دیدن فیلم سینمایی ”سرهنگ ثریا” با آن ارتباط برقرار کرده و آن را دوست داشته‌اند.”
برازنده با تأکید بر آن که درون این فیلم یک حس مادرانه و زنانه جریان دارد که به خوبی روایت شده است گفت: “لیلی عاج به عنوان نویسنده و کارگردان چه به لحاظ قصه و چه به لحاظ پرداخت در این زمینه بسیار کار کرده است. بنابراین فیلم از آن دسته فیلم‌ هایی است که به لحاظ احساسی می‌ تواند مخاطب را با خود درگیر و همراه ‌کند.”…

چالش‌ های بصری افشاگری علیه مجاهدین خلق

… محمد برادران مدیر جلوه‌ های ویژه بصری فیلم سینمایی مطرح کرد: ساخت فیلم‌ های افشاگرانه مثل “سرهنگ ثریا” می‌ تواند نسل امروز و بسیاری از خانواده‌ هایی را که از گروهک‌ های مختلف بی ‌اطلاع هستند، آگاه کند و متوجه شوند درون آن ها چه اتفاقاتی در حال رخ دادن است.
وی در پایان عنوان کرد: وقتی تعداد این دست فیلم ‌های سینمایی بیشتر شود و محتوا و ساختار قوی نیز داشته باشد آن زمان است که مردم بیشتری آن ها را می ‌بینند و تحت تأثیر قرار می ‌گیرند؛ کاری که هالیوود انجام می‌ دهد. آن ها دروغ را هم آن قدر خوب می ‌سازند که اکثراً باور می‌ کنند در صورتی که ما این همه داستان‌ های واقعی و قهرمان داریم اما متأسفانه کمتر سراغ شان می‌ رویم.
فیلم سینمایی “سرهنگ ثریا” به کارگردانی لیلی عاج و تهیه کنندگی جلیل شعبانی محصول سازمان هنری رسانه ‌ای اوج است که از زاویه ‌ای تازه به فعالیت سازمان مجاهدین خلق می‌ پردازد….

از ستارخان، سردار ملی تا مسعود رجوی، مزدور فصلی

به مناسبت سالروز درگذشت ستارخان، سردار ملی

گروه خیانتکار و مزدور پیشه مجاهدین خلق، چگونه و با چه رویی به خود اجازه می دهند تا درباره بزرگمردان تاریخ ایران مطلب بنویسند؟ ابداً جایی ندارد که باند رجوی که دست در دست قسی القلب ترین دشمنان خارجی ایران دارد و موجودیت و امنیت ملی ما ایرانی ها را هدف قرار داده، در مرگ این سرداربزرگ ایران مقاله بنویسد و مرثیه سرایی کند و بدتر این که کارهای خائنانه خود را همطراز کوشش های انسانی و خستگی ناپذیر قهرمان ملی ما بکند تا بلکه از این رهگذر حیثیتی برای خود کسب کند و جوانانی از ما را بفریبد….

مسئول انجمن نجات سمنان در جمع فرهنگیان شهرستان مهدی شهر

آقای علی مرادی: “… همه شما سروران گرامی، خواهران و برادران بزرگوار که در اداره آموزش و پرورش مشغول تلاش و فعالیت هستید امروزه در جایگاه حساس و مهمی قرار دارید. با توجه به موضوع بحث ما که در مورد مجاهدین و روش های فریب جوانان و نوجوانان ایران است ، شناخت و آگاهی شما در این خصوص بسیار حائز اهمیت است .

جوانان و نوجوانان این شهر در مدارس تحت کنترل و آموزش شما هستند که اتفاقا فریب و سوءاستفاده از آن ها از اهم اهداف مجاهدین ( فرقه رجوی ) می باشد، بنابراین لازم است به روش ها و شیوه ها و تاکتیک دشمن برای شکار و طعمه خود در بین همین نوجوانان و جوانان کاملاً مسلط و آگاه باشید .
در این حوزه روش های مجاهدین در فضای مجازی، ارتش صفحه کلید و انواع صفحات جعلی، تهدیدات فضای مجازی، موضوع تخلیه تلفنی و به کارگیری جوانان برای پیشبرد اهداف شوم خود و حتی فعالیت های تروریستی و خشونت و اقدامات مسلحانه مبسوط مورد بحث و روشنگری قرار گرفت و برای شناخت دشمن در پشت صفحات جعلی (مجازی) و ترفند های به کار رفته، راه کارهای دقیق و کاربردی با ذکر مصادیق عملی ارائه گردید.
شناخت دشمن و تاکتیک ها و روش های عملی آن و تسلط بر شیوه های مقابله از مهم ترین عوامل موفقیت است….”

*یکشنبه 28 آبان

6 مطلب جدید حاصل کار روز یکشنبه سایت نجات می باشد. مروری مختصر بر تعدادی از آن ها به قرار زیر است:

آشنایی با جریان 380 – قسمت دوم

هیس! هیس! 380

آقای محمد رضا مبین: … در خاتمه هم از دویست، سیصد بازداشتی، سی یا چهل نفر نفوذی درست کردند، من خودم که یکی از دستگیر شدگان 380 بودم، از طریق کاغذ داخل سیگارهای سومر که یک طرفش سفید و طرف دیگر آن زرورق بود، با یکی دو زندانی دیگر ارتباط داشتم و همدیگر را در جریان بازجویی ها و شکنجه ها قرار می دادیم، بدین صورت که با خودکاری که برای اعتراف نویسی های کاذب در اختیارمان قرار داده شده بود در سمت کاغذی زرورق سیگار سومر عراقی که روزانه به ما داده می شد، مهم ترین نکات بازجویی ها را می نوشتیم و به هم سلولی دیگر از طریق زیر کاسه روشویی توالت منتقل می کردیم، در کاغذی که از همین طریق به دستم رسید ، هم سلولی کناری من به نام … برایم نوشت که به من اصرار می کنند، بنویس نفوذی هستم و حرف هایی را دیکته می کنند که بگو برای ترور مسعود رجوی آمده ام وآموزش دیدم که در منابع آب مجاهدین سم بریزم و… اصرار می کنند که هم باید بنویسی و هم جلوی دوربین همان ها را که می گوییم اعتراف کنی! … نوشته بود که به خدا من با صداقت کامل به این گروه لعنتی پیوستم، من اصلاً زیاد روی این گروه شناخت نداشتم، چشم بسته این سازمان را انتخاب کردم، الان هم گیر کردم، فقط می گویند اشکالی ندارد، فقط بنویس نفوذی هستم! او می گفت من دیگر توی سلول پوسیدم، می خواهم هر چه می گویند را بنویسم و امضا کنم….

انجمن نجات آلبانی؛ خانه امید اسرای مجاهدین خلق

در پاسخ به خزعبلات مجاهدین خلق در برنامه پرونده

حمید محمد آتابای، عضو سابق سازمان مجاهدین خلق ضمن اشاره به دروغ پردازی های اخیر حمید آراسته درباره انجمن نجات آلبانی از او تشکر کرد و گفت بسیار متشکرم که به درستی ادرس دقیق امید افراد گرفتار در مجاهدین خلق را ارائه کردی.
حمید محمد آتابای با انتشار پیامی ویدئویی می گوید رسالت انجمن نجات، برقراری ارتباط میان خانواده ها با اسرایی است که در اشرف 3 به سر می برند.
عضو انجمن نجات آلبانی، دلیل دروغپردازی های حمید آراسته را وقایع 30 خرداد امسال و حضور پلیس آلبانی در کمپ اشرف 3 عنوان می کند که یکی از مهم ترین دستاوردهای اعضای سابق و جدا شده از مجاهدین خلق است.

خاطرات فؤاد بصری از لحظه اسارت تا رهایی از مجاهدین خلق – قسمت شانزدهم

… بعضی از افراد با موفقیت فرار می کردند و خودشان را به آمریکایی ها می رساندند. مریم رجوی بعد از آزادی از زندان پیام داد و در پیامش گفته بود: دندان سلاح را بکشید و بیندازید دور، دندان تنظیم رابطه با آمریکایی ها را جای آن بکارید و در پیامش گفته بود هر مقری موظف است آمریکایی ها را دعوت کند و با آن ها تنظیم رابطه درستی بکند. بعد از مدتی دعوت کردن آمریکایی ها شروع شد آمریکایی ها را به مقر دعوت می کردند و مهمانی مفصلی برای آن ها می گرفتند. بعد از وعده غذایی، برنامه ترانه خوانی و رقص با آهنگ های سنتی برایشان اجرا می شد. مقر زنان هم موظف بودند آمریکایی ها را دعوت کنند. خبر موثق داشتم که در مهمانی آمریکایی ها در مقر زنان بعد از شام، زنان روی سن رقص آسوری برای آمریکایی ها اجرا می کردند. با این حال خوشبختانه آمریکایی ها سلاح های سبک و سنگین مقر زنان را هم جمع آوری کردند و داغی روی دل مریم و سران فرقه شان گذاشتند. دیگر هیچ سلاحی در مقرها وجود نداشت….

مباهات مجاهدین خلق به “تجارب” و “دستاوردهای” خشونت ورزی

… در سالگرد اعتراضات آبان ماه که مجاهدین خلق برحسب عادت بر موج اعتراضات مردمی سوار شدند و نام آن را قیام نهادند، رسانه‌ های مجاهدین خلق آشکارا به نقش خود در خشونت ورزی‌ ها، آتش افروزی‌ ها و تخریب اموال عمومی اعتراف می‌ کنند. این گروه برای اجرای این حجم از تخریب – یا کسب تجربه و دستاورد – در سطح کشور نیاز به نیرو داشت. این در حالی است که بر اساس آمارها و گزارشات مستند و معتبر بین المللی، فرقه رجوی در میان مردم ایران از عدم مقبولیت رنج می‌ برد.
بنابراین برای کسب “تجربه” آتش سوزی و “دستاورد” تخریب اموال عمومی، سران مجاهدین خلق نیازمند گسیل داشتن کارگران مزرعه اینترنتی خود برای نیرو گرفتن از میان گروه‌ های جوانان و نوجوانان ناآگاه و همچنین اراذل و اوباش و تهیدستان بودند. افرادی که بتوان از ناآگاهی آن ها سوءاستفاده کرد یا در ازای پرداخت مبلغی ناچیز آن‌ ها را به انجام هر نوع رفتار خشونت آمیزی وادار کرد– چنان که بسیاری از دستگیرشدگان اعتراف کردند….

*دوشنبه 29 آبان

در این روز کلاً 8 مطلب جدید بر روی سایت نجات داشتیم که در زیر مروری مختصر بر تعدادی از آنان را مشاهده می کنید:

اشرف، در محاصره سرهنگ ثریا

… در این فیلم به زبان ساده به تضاد آزادی خواهی سازمان از یک طرف و از سوی دیگر در اسارت نگه داشتن اعضای سازمان، پرداخته شده است، سازمانی با ادعاهای پرطمطراق و دهن پرکن، چطور است که در مسأله امیراصلان و مادرش ثریا عبدالهی، کرولال شده است، یک ملاقات ساده با نظارت یک ارگان بین المللی در محلی بی طرف، می تواند به همه ابهامات حول این مادر و فرزند پایان بدهد، اگر آرمان مجاهدین حق است و آنان ایمان دارند که راهشان درست است، چرا از یک مادر می ترسند؟ چرا امکان یک ملاقات ساده و چند دقیقه ای را فراهم نمی کنند؟ مگر جز این است که به راه و آرمان و هدف و همه چیز خود شک دارند، که اگر غیر از این بود، تن به این ملاقات ساده می دادند. در اذهان بینندگان این فیلم، یک سؤال خودنمائی می کند، چرا سران سازمان اجازه ملاقات به این مادر و فرزند را نمی دهند؟ بلادرنگ همه این نتیجه را می گیرند که پس یک جای کار سازمان می لنگد، یک حلقه مفقوده وجود دارد، آن هم چیزی نیست جز عدم وجود صداقت در این سازمان….

پادشاهی سوئد؛ مرکز مافیای پزشکی و قاچاق داروی مجاهدین

اسامی قاچاقچیان دارو برای مجاهدین

… بخش مهمی از این شبکه مافیای دارو در کشور پادشاهی سوئد فعال است و اعضای آن را پزشکانی شکل داده ‌اند که سابقه عضویت در این گروه و حضور در عملیات‌ های تروریستی همچون فروغ جاویدان را (عملیات مرصاد که منجر به ناکامی و کشته شدن مجاهدین در خاک ایران شد) در پرونده دارند.
وظیفه این شبکه بیشتر در حوزه مالی و پشتیبانی از گروه مجاهدین است و به‌ صورت تخصصی در زمینه تهیه اقلام و مایحتاج آن ها خصوصاً بخش پزشکی فعال هستند، به‌ عنوان مثال بر اساس این اطلاعات، این شبکه برخی اقلام و تجهیزات پزشکی موردنیاز مقر مجاهدین در آلبانی، همچون اتانول، قرص ژلوفن و… همچنین اقلام بهداشتی مربوط به کرونا مانند ماسک و داروهای تخصصی را که در آلبانی کمیاب بود، به‌ صورت قاچاق به این کشور وارد کرده به مقر اشرف 3 انتقال دادند.
یکی از شگردهای تأمین این داروها بدین ‌گونه بوده است که پزشکان مورد اشاره در شاخه‌ های مختلف پزشکی مانند روانپزشکی، دندانپزشکی، داروسازی و جراحی و… فعالیت می ‌کنند و در این میان با نسخه ‌نویسی جعلی برای عناصر گروه، بخشی از این نیازهای دارویی را تأمین می‌ کنند….

کنفورمیسم چیست و کنفورمیست کیست؟

… کنفورمیسم به واقعیت یا سیاست یا رفتار یا تفکری اطلاق می شود که منطبق و همسو با دیگران و جمع به جای متکی بودن بر اصول و اعتقادات معین باشد. این تفکر می تواند هرگونه تزویر و استاندارد دوگانه را به نام سازگاری اجتماعی توجیه نماید.
… سازمان مجاهدین خلق در حالی خود را مدافع دموکراسی و آزادی نشان می دهد که اعضای آن بالاترین حد دیکتاتوری و سرکوب را در داخل مناسبات فرقه ای تجربه کرده و می کنند و در حالی دم از حقوق بشر می زند که پایه ای ترین حقوق انسانی اعضای خود و مشخصاً حق ارتباط با خانواده را زیرپا می گذارد.
تعریف درستی که می توان از فرقه رجوی ارائه داد اینست که مطابق نظر عامه حرف می زند اما مطابق نیات پلید خود عمل می نماید. این دورویی و تزویر حتی در داخل مناسبات هم نهادینه شده به شکلی که اعضای آن نیز در ارتباطات بیرونی شان خود را با مخاطب تنظیم می کنند. گفتن دروغ در داخل تشکیلات فرقه ای رجوی به قدری مباح است که هر رده بالاتر به رده پایین تر دروغ می گوید و با فریب، کارش را پیش می برد….

به یاد پدران و مادرانی که بعد از بازگشت از اشرف آسمانی شدند – قسمت دوم

به بهانه اکران فیلم سرهنگ ثریا

… سال 1395 پس از تعطیلی اردوگاه لیبرتی در غرب بغداد، مجاهدین خلق به آلبانی و برخی از کشورهای اروپایی منتقل شدند و به حضور 30 ساله خود در عراق پایان دادند. بدین ترتیب خانواده ها بعد از حدود چهار سال مبارزه بی امان و افشاگرایانه و تحمل سخت ترین شرایط با اتمام ماموریت خود در عراق به خانه هایشان برگشتند تا خود را برای مبارزه سخت دیگری و این بار در عرصه آلبانی آماده کنند. مبارزه ای که برخلاف پیش بینی های اولیه بسیار پیچیده تر از قبل بود زیرا شرایط آلبانی کیفاً با عراق متفاوت بود.
با بازگشت به ایران تعدادی از پدران، مادران، خواهران و برادران که در طی این سال ها تلاشی مستمر و خستگی ناپذیر برای آزادی عزیزان خود داشتند به دلایل مختلف و بعد از سال ها چشم انتظاری و در حسرت دیدار عزیزانشان چهره در خاک کشیدند و آسمانی شدند. پدران: دهدشت نیا، علویان، ساجدی فر، نریمی، شمس الله کنعانی، بهمنی … و مادران: حزبه پور، علاف پور و خواهران: فریبا سرخی از جمله خانواده هایی بودند که طنین فریادهای خاموش شده آن ها را می توان در سکانس های مختلف فیلم سرهنگ ثریا شنید. صداهایی که دیگر خانواده ها و وجدان های بیدار جهانی را برای آزادی عزیزانشان به کمک می طلبند. بی شک با اکران فیلم سرهنگ ثریا می توان صدا و فریادهای آن ها را کوبنده تر از قبل شنید.

*سه شنبه 30 آبان

در این روز 13 مطلب جدید در سایت نجات درج گردید. در زیر مروری مختصر بر تعدادی از آن ها ارائه می گردد:

دادگاه اعضا و سرکرده گروه تروریستی مجاهدین خلق ۲۱ آذر برگزار می ‌شود

… مسعود ستایشی در نشست خبری سخنگوی قوه قضاییه با اشاره به جنایت‌ های گروه ‌های تروریستی گفت: بر اساس وعده‌ های داده شده با انجام کار تحقیقاتی و منسجم و بی وقفه و بسیار پرحجم و پیچیده از سوی مجموعه‌ های ما پس از طی کلیه مراحل و تشریفات قانونی و حقوقی و صدور کیفرخواست دادسرای عمومی و انقلاب تهران از این جایگاه اعلام می کنم سرانجام دادگاه کیفری رسیدگی به اتهامات اعضا و سرکرده گروه تروریستی مجاهدین خلق در تاریخ ۲۱ آذر سال جاری به صورت علنی در دادگاه کیفری یک استان تهران برگزار خواهد شد. قرار است در جریان این دادگاه به یکایک جنایت ‌ها و خباثت‌ ها و نسل ‌کشی ها علیه بشریت و ملت مظلوم ایران رسیدگی شود….

خاطرات فؤاد بصری از لحظه اسارت تا رهایی از مجاهدین خلق – قسمت هجدهم

… نفر آمریکایی مترجمی نداشت تعجب کردم شروع کرد به فارسی صحبت کردن و گفت من به زبان فارسی کاملاً مسلط هستم. سؤالاتی کرد از این قبیل که چه زمانی به سازمان پیوستی؟ رفتار مسئولین سازمان با شما چگونه بوده؟ شما در پادگان اشرف آزادی دارید؟ با خانواده خود تماسی دارید؟ واقعیت ها را به ما بگو ما حرف های شما را به سازمان انتقال نمی دهیم خیالت راحت باشد. من هم هر چه می دانستم به او گفتم.

گفتم من سرباز بودم که مرا به اسارت گرفتند و با فریب مرا به پادگان اشرف منتقل کردند. نزدیک به 19 سال است من تماسی با خانواده ام نگرفتم. در پادگان اشرف آزادی وجود ندارد در زمان صدام ما در یک حصار بسته زندانی کرده بودند. ما را شکنجه روحی و فیزیکی می دادند. سازمان چند زندان در پادگان اشرف دارد با آمدن شما شبانه همه زندان ها را خراب کردند. مدرکی از خودشان جا نگذاشتند. حرف مرا قطع کرد و گفت اگر می خواهی پیش ما بمانی می توانی ولی الآن کمپ تیف وضعیت خوبی ندارد. ما می دانیم در آینده نفرات بیشتری به سمت کمپ تیف می آیند. از ارتش درخواست کردیم وضعیت کمپ تیف را مطلوب کند و امکانات رفاهی در تیف قرار دهد. اگر می توانی دو سه ماه در پادگان اشرف تحمل کن بعد بیا به ما پناهنده شو. مطمئن باش تا آن زمان کمپ تیف رضایت شما را جلب می کند. ارتش یک سری امکانات برای تیف به ما داده اما ناقص است. داریم امکانات را تکمیل می کنیم. کارم تمام شد و از چادر بیرون آمدم. بعد از مصاحبه کنار سالن عذا خوری فرزانه مرا دید و گفت چه کار کردی از خواهر مریم و برادر مسعود دفاع کردی من هم در جواب گفتم به گفته شما زدم توی دهن آمریکایی ها و دفاع کردم. آن هم چه دفاعی! آمریکایی مانده بود به من چه بگوید. کم آورده بود. او در جواب گفت آفرین….

هدف مجاهدین خلق از این همه ترور چه بود؟

مسعود رجوی، رهبر سازمان تروریستی مجاهدین خلق از اواخر بهار سال ۱۳۶۰ و بعد از این که در کسب قدرتی که حقش نبود، ناکام ماند با نشان دادن چهره واقعی خود راه مبارزه مسلحانه با مردم ایران را در پیش گرفت. او در مسیر پیش روی خود از هیچ جرم و جنایتی در حق مردم ایران دست بر نداشت و در کنار ترور مردم عادی کوچه و بازار یکی از اهداف خود را ترور شخصیت‌ های مطرح جمهوری اسلامی قرار داد تا به زعم خود مردم را ناامید کند.
در واقع فرقۀ رجوی با تقلید از مکتب و خط مشی ماکیاولیستی و شعار “هدف وسیله را توجیه می کند”، برای رسیدن به اهداف پلید خود هرگونه جنایت و قتلی انجام داده است. هیچ شخص، رده سنی، مکان مقدس و افراد عادی در ترور برای این فرقه فرقی نداشته است. حال آن شخص پیر باشد یا نوزاد، مادر باشد یا زن باردار هدف کشتار قرار می گرفت….

واکنش فرقه رجوی در برابر اکران فیلم سرهنگ ثریا

… این فیلم حقیقتی را افشا کرده و چهره ای از فرقه مجاهدین را در انظار عمومی مردم به نمایش گذاشته که قطعاً خوشایند سران فرقه نیست. این چهره ضد خانواده، هیچ توجیه مطقی برای هیچ بشری در هیچ جای دنیا ندارد.
رجوی چی ها ادعا دارند که فیلم های زیادی علیه آن ها ساخته شده و حکومت ایران هزینه های سنگینی را در این مورد متحمل شده است. سؤال این است که در کدام قسمت از این فیلم ها در حق باند رجوی ظلم شده و چرا با ارائه فاکت های معتبر، رفع اتهام نمی گردد؟
ضمناً، چرا هرگز نمی گویید که یک تلویزیون 24 ساعته با آن استودیوی عریض و طویل دراختیار دارید و به طور یکجانبه هرچه دل تنگ تان می خواهد درآن مطرح می کنید و متحمل هزینه هایی درحد کشورهای کوچک می شوید و آنگاه توضیح نمی دهید که منبع این هزینه ها از کجا تأمین می شود وهزینه های انواع رسانه ها و لابیگری ها هم همین طور؟…

ناکامی مجاهدین خلق در عملیات فروغ جاویدان

… پذیرش قطعنامه‌ 598 از سوی ایران، سازمان را که همه‌ هستی و حیثیت خود را در گرو جنگ نهاده بود، مجبور به انجام مأموریتی خطرناک کرد که برای آن برنامه ‌ریزی کرده بود. آن ها با این فکر که ایران ازلحاظ سیاسی، اقتصادی و نظامی به بن‌ بست رسیده، سقوط آن حتمی است و در چنین شرایطی قدرت به سازمان منتقل خواهد شد، با پشتیبانی رژیم صدام حسین عملیات “فروغ جاویدان” را آغاز کردند. هادی شعبانی از اعضای ارشد سازمان می ‌گوید: “پس از قبول قطعنامه توسّط ایران، رجوی سریع جلسه‌ ای گذاشت و گفت ما تا یک هفته‌ دیگر باید به ایران حمله کنیم؛ چون ایران از روی ضعف، قطعنامه را قبول کرده است و قرار است عراق از جنوب حمله کند تا ما به راحتی از غرب پیشروی کنیم! و آن‌ قدر به عملیات معتقد بود که می‌ گفت اتاق کار مرا در تهران آماده کنید تا من بیایم و بعد از ورود به تهران تا 48 ساعت هر کاری خواستید بکنید و هر کس را خواستید بکشید تا این که من فرمان عفو بدهم!”4 در این عملیات که سازمان نام آن را “فروغ جاویدان” گذاشته بود، سازمان با 25 تیپ دویست نفره که با حمایت و پشتیبانی تسلیحاتی، لجستیکی و هوایی دشمن بعثی همراه بود به قصد تصرف تهران و ساقط نمودن جمهوری اسلامی وارد ایران شد.
در این میان، مجاهدین خلقی که در زندان به سر می‌ بردند، دست به شورش زدند. نقشه آن بود که یگان مجاهدین خلق به هر شهری که رسیدند، زندان شهر را به تصرف خود درآورده و و از مجاهدین زندانی آماده‌ رزم، یگان جدیدی تشکیل دهند که در ادامه‌ پیشروی به آن ها کمک کند. این برنامه، عیناً در طرح عملیات فروغ جاویدان گنجانده شده بود.5 اسنادی به دست آمد که این زندانیان خود را برای حکومت مجاهدین خلق در ایران آماده کرده و حتی تعدادی به‌ عنوان ارکان حکومت مشخص شده بودند.6 اما عملیات مرصاد از سوی رزمندگان اسلام، ارتش مجاهدین خلق را درهم کوبید و به این غائله پایان داد.

مراسم ترحیم برادر خلیل انصاریان در آلبانی

اعضای انجمن نجات آلبانی به مناسبت درگذشت برادر خلیل انصاریان مجلس ترحیمی ترتیب دادند.
خلیل انصاریان از اعضای سابق سازمان مجاهدین خلق و عضو فعلی انجمن نجات آلبانی است. برادر ایشان جناب دکتر رشید انصاریان در ایران، بدرود حیات گفت.
گرچه بعد از جدایی از سازمان مجاهدین خلق ارتباط آقای انصاریان با خانوده اش در ایران برقرار شد، اما دیدار دوباره با برادر حسرتی بود که در دل هر دو ماند.
حسرتی که سران قدرت طلب مجاهدین خلق با سنگ دلی تمام ، بر دل بسیاری از خانواده ها نهادند.

محاکمه و مجازات مجاهدین خلق در نگاه حقوق بین الملل

… سازمان مجاهدین خلق از بدو تأسیس خود تاکنون دست به ارتکاب جرایم متعددی زده است که به بررسی آن ها در چارچوب جنایت علیه بشریت و جنایت جنگی خواهیم پرداخت از جمله: ترور، بمب گذاری‌ های کور خیابانی، شکنجه و قتل، عملیات‌ های انتحاری، کشتار کردهای عراقی در فاجعه کرکوک، حمله از خاک عراق به ایران و نقض کنوانسیون ۱۲ اوت ۱۹۴۹ ژنو
… مطابق با اسناد حقوق بین الملل جنایت علیه بشریت و جنایت جنگی از جرایمی هستند که از شمول مرور زمان خارج بوده و مجاهدین خلق به دلیل ارتکاب چنین جرایمی از بدو تأسیس تاکنون قابل محاکمه و مجازات هستند.

*چهارشنبه 1 آذر

در این روز مجموعاً 5 مطلب دیگر روی سایت نجات قرار گرفت که در زیر مروری مختصر بر تعدادی از آنان را ملاحظه می فرمایید:

دگردیسی منجر به اضمحلال در فرقه رجوی

… مسعود و مریم رجوی، علاوه بر ترور و کشتار مردم عادی، حتی به نیروهای خودشان هم رحم نکردند. حتی به آن ها که با صداقت کامل و در جهت اهدافی بشردوستانه فریب وعده ها و شعارهای دروغین این ها را خوردند و عمر و جوانی و سرمایه خود را در اختیار این ها قرار دادند. غافل از آن که جز سودای قدرت چیز دیگری در سر رجوی ها نبوده و نیست. از خودفروشی به صدام جنایتکار در دوران جنگ تحمیلی گرفته تا جاسوسی برای صهیونیست ها در موضوع هسته ای ایران و حمایت و تشویق آمریکا به اعمال شدیدترین تحریم ها علیه ملت ایران، بخشی از کارنامه سیاه آنان است….

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا