اولین حضور خانواده های خوزستانی در مقابل پادگان اشرف – قسمت پایانی

برگی از دفتر خاطرات

در قسمت قبل از انتقال مجاهدین خلق به آلبانی گفته شد. در سال 1395 پس از تعطیلی اردوگاه لیبرتی، اعضای مجاهدین خلق به آلبانی و برخی کشورهای اروپایی منتقل شدند. دولت آلبانی ما به ازای پذیرش مجاهدین خلق 25 میلیون دلار از دولت آمریکا دریافت کرد و عربستان سعودی نیز بمنظور رونق بخشیدن به اقتصاد به شدت ضعیف این کشور روابط اقتصادی خود را با آلبانی گسترش داد.

دولت آلبانی بر خلاف انتظار خانواده ها دست مجاهدین خلق را باز گذاشت و در شهر دورس زمین های فراوانی را در اختیار آنها گذاشت، تا به توسعه کمپ و زیر ساخت برای هرچه بیشتر قرنطینه کردن اعضا بپردازد. رسانه های محلی آلبانی گزارشاتی از پرداخت های مالی مسئولین مجاهدین خلق به سیاستمداران، اعضای پارلمان و خبرنگاران منتشر کردند، تا در مقابل در مجامع و افکار عمومی از آنها حمایت شود. برخی از شخصیت های آلبانیایی مخالف مجاهدین خلق گفتند آنها یک رابطه قوی با پلیس و نهادهای امنیتی برقرار کرده اند. با وجود انکارهای مجاهدین خلق، تشکیل ارتش سایبری با ماموریت بالا بردن جنگ اطلاعاتی و تخاصم سیاسی بین دولت ایران و اضدادش بوده است.

ارتش سایبری مجاهدین خلق که به ارتش صفحه کلید معروف است در فضای مجازی هزاران اکانت فیک و ترول درست کرده اند که توسط خود اعضای گلچین شده مجاهدین خلق اداره میشود. آنها در اینستاگرام، تلگرام و فیسبوک و بخش کامنت روزنامه های غربی از صبح تا شب به زبان های فارسی، عربی و انگلیسی مشغول فعالیت هستند. انتشار مطالب ضد ایرانی و به سود رجوی از وظایف این اعضاست. مجاهدین خلق علیرغم اینکه از هیچ حمایتی در داخل ایران برخوردار نیستند، تلاش می کنند که با پرداخت پول های کلان به سناتورهای آمریکایی و تولید کامنت هایی در رابطه با مبارزه با هدف آزادی مردم ایران خود را مطرح نمایند. آنها هرگونه مخالفت با سیاست های خودشان را با اکانت های فیک همچون تو مزدور رژیم هستی! یا تو بر علیه آزادی مردم ایران هستی! برخورد کرده و فرد منتقد را مورد حمله قرار می دهند. آنها با هزاران کامنت از سخنان ضدایرانی ترامپ حمایت کردند.

مجاهدین خلق که در گذشته از حمایت مالی صدام برخوردار بودند، اکنون از سوی عربستان حمایت مالی میشوند، به گفته کارشناسان مالی هیچ گزینه ای جز عربستان نمی تواند مجاهدین خلق را این چنین حمایت مالی کند. رهبران مجاهدین خلق از طرف دیگر با توجه به اینکه می دانستند که در صورت حضور اعضا در آلبانی با توجه به شرایط متفاوت آن بلحاظ کنترلی می تواند ریسک جدایی هرچه بیشتر اعضا را بالا تر ببرد در عراق و قبل از انتقال اعضا به آلبانی ضمن انعقاد یک توافق نامه با کمیساریای ملل و دولت آلبانی تاکید کردند اعضا از هیچگونه حق پناهندگی شخصی در آلبانی برخوردار نبوده و نماینده مجاهدین خلق در آلبانی نماینده تام الاختیار آنهاست و از همان داخل عراق دست اعضا را برای هر گونه درخواست جدایی بستند.

اعضای منتقدی که در سال های اول وارد آلبانی میشدند در صورت جدایی از هیچ گونه حق پناهندگی، کار و مجوز خروج از آلبانی برخوردار نبودند. و براساس توافق بین مجاهدین خلق و دولت آلبانی اعضا حتی در صورت جدایی نیز می بایست مستمری خود را از مسئولین مجاهدین خلق دریافت می کردند. وبه همین دلیل با توجه به وضعیت وخیم اقتصادی کشور آلبانی و فقدان هرگونه زمینه کار و استخدام آنها برای اینکه مستمری ماهیانه آنها قطع نگردد مجبور به اجرای دستورات رهبران مجاهدین خلق بودند. ولی با افزایش تعداد اعضای جداشده و اعتراضات و تحصن های آنها در محل شعبه کمیساریای آلبانی انها مجبور شدند تا حدودی مسئولیت حقوقی جداشدگان را بپذیرند. هدف رهبران مجاهدین خلق از وارد کردن حداکثر فشار بر اعضای جداشده به خاطر این بود که مقاومت آنها در هم شکسته شود و در نهایت آنها را مجبور به بازگشت به داخل تشکیلات نمایند. و از طرف دیگر به اعضای ناراضی در درون تشکیلات این پیام را بدهند که در صورت جدایی در بیرون از تشکیلات با مشکلات حقوقی و معیشتی مواجه خواهند شد. ولی با وجود شرایط سخت آلبانی و زد و بندهای ناجوانمردانه رهبران مجاهدین خلق اعضای دیگری جدا شدند و نشان دادند که مرعوب تبلیغات و دسیسه های رجوی ها نخواهند شد.

خانواده های خوزستانی با وجود شرایط سخت و عدم چشم انداز هرگونه تماس و یا دیدار حضوری عقب نشینی نکرده و همچنان به تلاش ها و حمایت های خود از وابستگانشان ادامه دادند. آنها با نامه نگاری به مسئولین دولت آلبانی از آنها خواستند که به وظایف خود در قبال حقوق قانونی اعضای جداشده و خواهان جدایی عمل کنند. خوشبختانه دولت آلبانی بعد از پی بردن به ماهیت تروریستی مجاهدین خلق و مشکلاتی که در این خصوص برای دولت آلبانی ایجاد کرد تا حدودی در سیاست های خود تجدید نظر نمود. حمله پلیس آلبانی در تاریخ 30 خرداد پس از اینکه سران مجاهدین خلق از بازرسی مقر ممانعت بعمل آوردند اقدام به جمع آوری کامپیوترهای آنها و دستگیری تعدادی از اعضا نمود. در تحولی دیگر بعد از مدتها انجمن نجات توانست برغم تمامی تبلیغات مسموم رهبران مجاهدین خلق در آلبانی توسط اعضای جداشده تاسیس گردد که با تاسیس آن شوق امید بار دیگر در دلهای خانواده ها روشن شد. و خانواده ها بار دیگر عزم خود را برای دور جدیدی از مبارزه افشاگرایانه آماده کرده اند که بی شک چشم انداز روشنی پیش روی آنها خواهد بود.

پایان

علی اکرامی

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا