انتخابات ایران و این همه دشمنی

فرقه ای که تا کنون هیچ انتخاباتی نداشته چگونه دم از دموکراسی می زند؟

فرقه تروریستی مجاهدین همراه با رسانه های فارسی زبان همزمان با نزدیک شدن به انتخابات در حال ایجاد موج گسترده رسانه ای با موضوع تحریم انتخابات همانند سالهای قبل بوده و آنرا فرمایشی و غیر دموکراتیک قلمداد می کنند!

اما اینجا یک سوال مهم مطرح است که همچنان از سوی فرقه مجاهدین و دیگر اوباش سیاسی خارجه نشینِ مدعی دموکراسی بی پاسخ مانده است.

فرقه ای که هیچ انتخاباتی تاکنون در درون خود چه زمانیکه در ایران بودند و چه زمانیکه به ارتش صدام پیوستند و چه زمانیکه به آلبانی رانده شدند، نداشته، حال چگونه رهبران فاسد و بدنام آن می توانند از دموکراسی و انتخابات آزاد در ایران حرف بزنند! ایرانی که حیات سیاسی، تقویت وحدت ملی و ارتقای قدرت ملی آن به انتخابات گره خورده و بارها و بارها آنرا در طول سالهای بعد از انقلاب به بهترین شکل ممکن برگزار کرده و پیش برده اند؟

اما طنز ماجرا اینجاست فرقه ای که حتی رهبرش نیز در زمان حیاتش “خود انتصابی” بوده و اکنون نیز بعد از مرگش کسی جرات نمی کند بحث انتخابات برای معرفی جانشینی وی را مطرح کند، حال چنین اوباشی که عمر ناپاکشان را در خیانت و جاسوسی و آدم کشی بر علیه مردم سپری کرده اند دم از انتخابات آزاد در ایران می زنند!

برای پاسخ به طیف سلطنت طلبان نیز باید گفت: در دوران سلطنت محمدرضاشاه هم، انتخابات معنای واقعی خود را از دست داده بود. انتخابات مجلس که به مثابه‌ اهرم تجلی اراده‌ ملی بود، تحت سیطره‌ حاکمیت و بالاخص شخص شاه قرار داشت. برگزاری انتخابات آزاد در چنین شرایطی، سخنی گزاف و به دور از واقعیت بود. بدین ترتیب، انتخابات در زمان پهلوی، سازوکاری برای زیبا جلوه دادن ویترین حکومت بود؛ سازوکاری که بیشتر در جهت تقویت پایه‌های قدرت شاه به کار می‌آمد و از کارایی و فلسفه‌ وجودی خود منحرف شده بود؛ انتخاباتی که از بالا و کانون قدرت، یعنی شخص شاه، هدایت و اجرا می‌شد.

بدین ترتیب تمام تلاش فرقه رجوی ، سلطنت طلبان و دیگر طیف های ضد انقلاب معطوف به کاهش مشارکت مردم در این انتخابات با همان اهداف بالاست که در بستر شبکه‌های ماهواره‌ای و فضای مجازی علیه انتخابات پیش می برند.

القای عدم تمایل مردم ایران برای حضور در پای صندوق‌های رأی، بزرگنمایی مشکلات کشور، بی‌اعتبارسازی سازوکار انتخابات ، ادعای مهندسی انتخابات و نتایج آن ، تداوم فشارها و تحریم‌ها برای جلوگیری از تقویت و تحکیم مبانی نظام و افزایش نارضایتی‌های اجتماعی، بن‌بست نمایی شرایط کشور و القای وجود فساد سیستمی و . . . را می توان از جمله اقدامات و عملیات روانی دشمن در این رابطه برشمرد که با هدف دلسرد کردن و ناامید کردن مردم برای شرکت در انتخابات و نهایتا القای عدم تأثیر آن در تحول و اصلاح امور کشور پیش برده می شود.

نتیجه اینکه تجربه دهه های گذشته بعد از انقلاب نشان می دهد؛ فرامین تمام “اپوزیسیون” خارجه نشین نهایتا به دو نقطه بیشتر ختم نمی‌شوند، یا طرفدار بازگشت به عقب و پذیرفتن یک دیکتاتور و یک حکومت وابسته و ضعیف هستند یا تجزیه‌طلبی ایران را آمال سیاسی خود می‌دانند.

جمهوری اسلامی تنها حکومتی در جهان است که میتواند هر چند ماه [گاهی هر چند روز] هواداران میلیونی اش را به رخ بکشد؛ در حالیکه در دیگر نقاط جهان تجمعات میلیونی، صرفا اعتراضی هستند!

اکنون هم با نگاهی گذرا به مواضع فرقه تروریستی مجاهدین و دیگر رسانه ها و طیف های ضد انقلاب درباره ایران و نسخه پیچی هایی که این سالها علیه مردم ایران داشته اند به این نتیجه می رسیم که تحریم انتخابات هم ، نه از روی دلسوزی برای مردم، بلکه برای خوش رقصی و پیش بردن پروژه های رنگارنگ کارفرماهایشان در قبال دریافت مزد می باشد. چرا که آنها دهه هاست بدلیل وطن فروشی، جاسوسی و اقدامات تروریستی از کشور رانده شده و هیچ پایگاه اجتماعی و مشروعیتی در بین مردم ایران ندارد.

سعید پارسا

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا