سوء استفاده از نوجوانان، جنایت علیه بشریت

پارس ایران، هفدهم ژانویه 2008
نوشته های پراکنده محمد محمدی در وب لاگ طعمه یک سرفصل تازه ای دروقایع نویسی تاریخ مبارزات مردم ایران هست. محمد به سادگی بدون وابستگی سیاسی بدون نفرت و کینه با سادگی از خود می نویسد که در نوع خود در تاریخ مبارزات گروه ها ی سیاسی کم سابقه است. بدون جبهه گیری سیاسی و یا بکار گیری لغات و اصطلاحات قمپز در کنانه رو شنفکرانه و تضاد ودیالک تیک روایت خود را می نویسد. روایت محمد از خود ش د ر زمانی که 15 ساله بوده و به پادگان نظامی اشرف وابسته به مجاهدین خلق د ر اشرف در استان خا لص در عراق در سال 1999 اعزام شده و تحت آموزشهای سیاسی ونظامی و شست و شوی مغزی قرار گرفته است به روشنی سیتسم سرکوب و اختناق در درون تشکیلات مجاهدین را به نمایش می گذارد.
بر گزاری نشست دو ماه و دو ماه کار روانشناسی بر روی نو جوانانی که همگی بدون دانش سیاسی بوده اند ، تلاشی غیر انسانی برای در هم شکستن آنها با کشتن عاطفه در آنان برای تبدیل شدن به یک گلا دیاتور هست که به روشنی سیستم غیر انسانی حاکم بر این جریان را برای هرخوانند ه بیطرفی مشخص می کند.
در حکومتهای مستبد که با زور و نیزه مخالفان را به سکوت وا میدارند یکی از راه های در هم شکستن مقاومت زندانیان ؛ تقویت عاطفه و محبت زندانی به خانواده هست. مجاهدین شایدیکی ا زمعدود فرقه های سیاسی وفکری است که سعی میکند عاطفه و محبت بین خانواده ها را امری غیر اخلاقی و سد راه مبارزه تلقی کند و در این راه سعی کرده است تمامی تقصیرها را به گردن پیروان این فرقه بیندازد که به رهبری اتصال پیدا نکرده اند.
مجاهدین برای رسیدن به قدرت تمامی مرزهای ضد بشری را در نوردیده اند.
زمانی که خواهر و برادر نمی توانند با یکدیگر دیدار و گفتگوی بدون حضور مقامات امنیتی سازمان داشته باشند چگونه می توان پذیرفت که سمیه محمدی که تنها کانال خبریش مجاهدین هستند از آنچه که د رپیرامون وی می گذرد و فداکاری پد ر و مادر و خانواده اش خبر د اشته باشد.
سکوت معنی دار مجاهدین در مورد نوشته های محمد محمدی که از ایران خاطره ای ندارد و در کانادا هم زندگی می کند دلیلی آشکار بر درستی روایت وی از شکنجه های روانی و نگهداشتن نوجوانان و جوانان علیرغم میل خود درسازمان مجاهدین می باشد.
مجاهدین مانند گذشته سعی خواهند کرد تا آخرین نوشته محمد سکوت کرده و درپایان یکی از دوستان مشترکش را زیر فشار به صحنه بیاورند تا علیه وی فحاشی کند.
نوشته ها ی محمد آخرین میخ های ازادی بر تابوت پوسیده مجاهدین هست.
ای کاش آنانی که در گذشته د رمجاهدین مسولیت داشتند و با سکوت خود ادامه جنایت علیه بشریت را در سازمان ممکن ساختند از برج عاج خود بیرون بیایند و ناگفته های نگفته را برای عبرت تاریخ بیان کنند.
رجوی مانند دیگر دیکتاتور ها امکان هر گونه جانشین سازی را در مجاهدین سرکوب کرده است. مجاهدین بدون رجوی امکان حیات ندارند و با وجود رجوی که نوع خاصی از جانیان ضد بشر ی است که نه اختیارحضور ونه اجازه ظهور را ندارد و معجزه ای هم برای نیروهای به شدت بحران زده خود ندارد ولی همچنان ا ز مریدان خود می خواهد که به وی باور داشته باشند که وی بزودی با چراغ جادو ی ساخت کاخ سفید و موساد ظهور خواهد کرد.
اما سرنوشت چیزدیگری برای رجوی نوشت. رهبری که وطن خود را فروخت و در مخفی گاه بیگانگان دق کرد و مرد.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا