گلریزان، از پول تو جیبی کودکان تا دستمزدهای کلان سخنرانان

رسانه‌های مجاهدین خلق بار دیگر مراسم موسوم به گلریزان را به نمایش در آورده‌اند. نمایشی که سران مجاهدین خلق سعی می‌کنند از طریق آن به مخاطبان خود بقبولانند که منابع مالی آنها از طریق کمک‌های مردمی هوادارن تامین می‌شود. هواداران خیالی در برنامه کذایی تماس می‌گیرند و از اهدای مبالغ کم یا زیاد پول به سازمان مسعود رجوی خبر می‌دهند و برای این سخاوتمندی مورد ستایش گردانندگان برنامه قرار می‌گیرند.

برای نمونه تصویری از زن جوانی به نام رویا بخشایش منتشر می‌شود که ادعا می‌کند در آلمان زندگی می‌کند و کارگر نقاشی ساختمان است و درآمد حاصل از این شغل را به سازمان تقدیم می‌کند و اذعان می‌کند که این پول را برای بقای سازمان به آن اهدا می‌کند!
بدیهی است که بقای سازمان مجاهدین خلق با حدود سه هزار نیروی ساکن در کمپ مانز در آلبانی و شاغل در پایگاه‌های سازمان در فرانسه و آلمان و آمریکا و دیگر کشورهای جهان، با گلریزان تامین نمی‌شود. تنها هزینه خورد و خوراک به عنوان پایه‌ای ترین هزینه نگهداری این تعداد عضو و هزینه‌های جاری دیگر چون اجاره مکان و تامین منابع انرژی نیازمند بودجه‌ای معادل اداره یک شهر یا استان یا حتی کشور است و ادعای تامین این هزینه‌ها از جیب هواراداران به غایت مضحک به نظر می‌رسد.

همچنین، پولهای اهدایی کارگر جوانی در آلمان یا زنی که در ایران شوهرش بیکار است و دو فرزند دارد و کل دارایی اش 8 میلیون تومان است و آن را تقدیم به سازمان می‌کند، هرگز نمی‌تواند پاسخگویی مبالغ هنگفت دستمزد سخنرانان آمریکایی در رویدادهای مجاهدین خلق باشد.

میدانیم که تنها در یک مورد که دولت امریکا مجبور شد استناد مالی را دریافت و منتشر کند، در زمان نامزدی مایک پنس برای ریاست جمهوری آمریکا بود که شورای ملی مقاومت به عنوان ویترین سیاسی مجاهدین خلق مشخصا در سال 2022 مبلغ 190 هزار دلار برای سخنرانی مایک پنس در حضور مریم رجوی به او پرداخته بود. این مبلغ را در شمار زیاد سخنرانان در گردهمایی‌های مجاهدین خلق و شمار زیاد رویدادها و تظاهراتی که این تشکیلات سازمان دهی می‌کند ضرب کنید تا متوجه شوید که چه مبلغ کلانی تنها برای دستمزد سخنرانان هزینه می‌شود.

بنابراین سوال اساسی که همواره درباره منابع مالی مجاهدین خلق مطرح است، به قوت خود باقی است. هر چند که بسیاری از اعضای پیشین و روزنامه نگاران سعی کرده اند به این سوال بپردازند. اخیرترین نمونه و میتوان گفت کاملترین نمونه آن مطلبی است که محمدرضا ترابی، کودک سرباز پیشین مجاهدین خلق به عنوان یکی از اعضای پیشین شاغل در ستاد مالی مجاهدین خلق در حساب کاربری خود در شبکه اجتماعی ایکس منتشر کرد و در دو بخش در سایت نجات درج شد.

در همین راستا امیر یغمایی از دیگر کودک سربازان مجاهدین خلق با انتشار ویدئوی منتسب به رویا بخشایش او را چنین خطاب قرار میدهد: “اگر این خانم جوان تمام درآمد خود را به مجاهدین می‌دهد، فقط می‌توانم بگویم متأسفم برایت. سرت کلاه رفته. و روزی که از هواداری آن‌ها دست بکشی، برچسب «مزدور وزارت اطلاعات» به تو خواهند زد، و تمام پول‌هایی که دادی نیز به فراموشی سپرده می‌شود .”

در حالیکه بحث منابع مالی مجاهدین خلق بارها در محافل مختلف مطرح شده است، این تشکیلات تا کنون هیچ گونه شفاف سازی درباره منابع مالی خود که لایتناهی به نظر می‌رسند نداشته است. در مقابل، با برگزاری چندین باره نمایش گلریزان، تلاش میکند هدایا مردمی را منبع مالی اصلی تشکیلات جا بزند.

امیر یغمایی در توئیت اخیر خود به درستی شفافیت مالی را اصلی ترین معیار سنجش صداقت یک تشکیلات، میداند: “اگر سازمان راست می‌گوید، باید تمام هزینه‌های سازمانی خود را به همراه تمامی منابع درآمدش به‌صورت علنی و شفاف ارائه کند تا مقامات دولتی کشورهای مختلف، اداره‌های مالیات و مردم بتوانند آن‌ها را بررسی و درباره آن قضاوت کنند. شفافیت مالی، اصلی‌ترین معیار برای سنجش صداقت هر سازمان است، و در غیر این صورت، تنها ابهام و شک و تردید باقی می‌ماند.”

او همچنین توضیح میدهد که تماس هایی که در برنامه همیاری (گلریزان) برای اهدای مبالغ به سازمان، صورت میگیرد، بر مبنای سناریوهای از پیش تعیین شده و ساختگی و برای سفید شویی منابع غیرقانونی مالی مجاهدین خلق است. به گفته او اصولا راه ارتباطی از بیرون تشکیلات به سیمای آزادی ممکن نیست. چه اگر بود، بسیاری منتقدین تا کنون فرصت پیدا کرده بودند که با این شبکه تلوزیونی تماس بگیرند و نقد خود به تشکیلات را ابراز کنند.

با این وجود یغمایی تایید می‌کند که هوادارانی هستند که به تشکیلات پول می‌دهند و بر این گمانند که پول آنها صرف “مقاومت و آزادی” می‌شود. تشکیلات نیز از همه هوارداران توقع دارد که به طور منظم کمک مالی به تشکیلات داشته باشند. حتی کودکان مجاهدین خلق نیز از این قاعده مستثنی نبوده‌اند. امیر یغمایی کودکی خود را به خاطر می آورد:

“من حتی در ۱۹۹۷ وقتی ۱۳ ساله بودم، اون ۲۰ فرانک پول تو جیبی که از پدرم میگرفتم را ناهید، یکی از اعضای مجاهدین در دفتر پاریس از من میگرفت و میگفت “برای کمک مالی برای سازمان و در راه آزادی ایران”.”

مزدا پارسی

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا