
تظاهرات سازمان مجاهدین خلق در پاریس برای گرامیداشت آنچه “سالگرد انقلاب ضد سلطنتی”، میخواند، در مورخ بیستم بهمن ماه، بار دیگر موجب رسوایی این گروه ریاکار شد.
به گواه ویدیوهای منتشر شده از سوی رسانههای مجاهدین خلق، این تظاهرات چند صد نفره را بسیاری از غیرایرانیان رقم زده بودند. در میان پرچمهای ایران و مجاهدین خلق، پرچم های آبی و زرد پر شمار اوکراین و چهرههای پناهندگان اوکراینی آشکارا خبر از حضور شمار زیاد افراد غیرایرانی میدهد.

واقعیت آشکار حضور غیرایرانیان در تجمع در هنگامه شعار دادن بیشتر نمود میکند. فرد بلندگو به دست به زبان فارسی شعارهایی را فریاد میکند که انتظار میرود آن جمعیت چند صد نفره تکرار کنند اما تنها صدای چند ده نفر –شاید کمتر از بیست نفر– شنیده میشود. بسادگی میتوان نتیجه گرفت که از آن افرادی که پرچم ایران، لوگوهای مجاهدین خلق و تصاویر مسعود و مریم رجوی را به دست دارند نیز شمار زیادی ایرانی نیستند یا دست کم فارسی نمیدانند.
وضعیت وخیم کمبود هوادار ایرانی برای مجاهدین خلق زمانی آشکارتر میشود که در آستانه برگزاری مراسم، یکی از حسابهای کاربری مجاهدین خلق در یوتیوب ویدئویی منتشر میکند با این عنوان: “هلند – حرکت ایرانیان آزاده برای شرکت در تظاهرات با شکوه پاریس – ۱۹بهمن”.
در ویدئوی مذکور مسافران یک اتوبوس دیده میشوند که شادمانانه آواز عربی میخوانند و با لهجههای غلیظ عربی دم میگیرند و به رقص درمی آیند. آخر چطور ممکن است که “ایرانیان آزاده” حاضر در یک اتوبوس که برای یک تظاهرات میهنی به زبان فارسی به پاریس میروند به زبان عربی شادی کنند و برای بیروت آواز سر دهند؟ مگر غیر از این است که این افراد شماری از پناهندگان یا آوارگان سوری، لبنانی یا فلسطینی ساکن هلند هستند که سرمست از سفر رایگان دو روزه به پاریس سرود شادی سر میدهند؟ ( تصاویر به شدت یادآور اردوهای دانش اموزی مدارس یا تورهای دسته جمعی جوانان به کویر و دریا و شمال در ایران است.)
یکی از کاربران در ذیل تصاویر رسواگر تجمع مجاهدین در پاریس مینویسد: ” یادمه دوسال پیش همین اراذل و اوباش یه تجمع داشتن توی پاریس که همسایه افغانی ما هم از فرانکفورت رفته بود. هزینه رفت و برگشت و دو شب اقامت در هتل رو هم همینا داده بودن.”
جذب افراد آسیب پذیر، پناهندگان و آوارگان برای شلوغ کردن تجعمات مجاهدین خلق از دیرباز در این سازمان مرسوم بوده است. فراموش نکنیم که سفر به نیویورک برای یک کودک سیاهپوست آمریکایی رویایی است که مجاهدین خلق به رایگان محقق میکند حتی اگر آن کودک مجبور باشد چند ساعتی لباس های تبلیغاتی مجاهدین را به تن کند و عکس رجویها را بالا نگه دارد. ماجرای اتوبوسهای دانشجوهای لهستانی و گزارشی که یک دانشجو در این باره نوشت هنوز فراموش نشده است.
برخی از منتقدین مجاهدین خلق معتقدند که بیش از 90 درصد از جمعیت حاضر در گردهماییهای مجاهدین خلق ایرانی نیستند. این در حالی است که سازمان مجاهدین خلق به طور کلی در دو کشور اروپایی آلبانی و فرانسه مستقر است اما برای تجمعاتش مجبور است دست به دامان اقشار نیازمند جوامع اروپایی بشود.
در حالی در آلبانی نزدیک به دو هزار مجاهد خلق در کمپ مانز ساکن هستند که میتوانند به تنهایی یک تجمع پر جمعیت را رقم بزنند، تجمعات آنها در محدوده حصارهای کمپ اما با سازمان دهی منظم و شیک، باقی میماند و تصاویر آن به صورت آنلاین همزمان با تجمعهای خارج از کمپ نشان داده میشود چرا که این افراد اجازه ندارند از کمپ خارج شوند یا حتی تجمع خود را به خیابانهای تیرانا پایتخت آلبانی، ببرند. نه اینکه دولت آلبانی این اجازه را نمیدهد بلکه سران مجاهدین خلق هرگز به اعضای خود اجازه نمیدهند که کمپ را ترک کنند. باز شدن درب های کمپ اشرف 3 همانا و از دست رفتن کنترل بر خیل جمعیت “آزادیخواهان” آن همان.
نتیجه همه محدودیت های کمبود هوادار و پایگاه مردمی در میان ایرانیها و بیم از از دست دادن اعضای محصور در فرقه، این است که سران مجاهدین خلق هر روز سخاوت بیشتری به خرج دهند و برای اجاره کردن تظاهر کننده و خریدن سخنران، بیشتر هزینه کنند.
مزدا پارسی