نمونه ای از ساز و کار رجوی ها برای حفظ نیرو

تشکیلات مجاهدین خلق که تحت رهبری رجوی هر روز نسبت به روز قبل بیشتر در باتلاق جنایت ها و خیانت هایی که کرده اند فرو می رود، به چنان فلاکتی افتاده که رجوی ها تلاش می کنند برای حفظ نیروهای باقیمانده علاوه بر منزوی کردن از دنیای خارج از تشکیلات، آنان را با خوراک تبلیغاتی که اکثراً دروغین هستند سرپا نگه دارند. در چنین شرایطی صحبت از ارتش آزادیبخش بیشتر از آن که برای رجوی ها کارآیی داشته باشد موجب تمسخر و مضحکه آنها شده است. زیرا کسی نمی پذیرد دو هزار نفری که تقریبا تمام آنها به بیماری مبتلا هستند و رسیدگی درمانی درستی هم نمی شوند و بیشترشان افراد مسنی هستند که توان انجام بسیاری از کارها را ندارند، در درون تشکیلاتی که با خفت خلع سلاح و خلع لباس شده و از عراق و نزدیکی مرزهای ایران اخراج گردیده و در فاصله هزاران کیلومتری از مرز ایران جا داده شدند و علاوه بر اینها آنچنان اعضای آن از جهان بیرون از تشکیلات قطع شده اند که اگر کسی با آنها صحبت کند بی گمان به یاد داستان اصحاب کهف می افتد، یک نیروی قابل محاسبه باشند چه رسد به آن که یک نیروی نظامی و یک ارتش باشند.

بنابراین آنچه رجوی ها و دیگر سران تشکیلات رو به اضمحلال مجاهدین انجام می دهند اساسا خلاصه شده در جاسوسی و وطن فروشی و سیاه نمایی علیه ایران با هدف آن که مورد قبول اربابان قرار بگیرد. یعنی در واقع آنها به یک تشکیلات ضد ملی و ضد ایرانی با خصیصه امنیتی و اطلاعاتی و تا حدی نظامی تبدیل شده اند. رجوی ها برای ادامه حیات و دریافت پول از اربابان خود به این تشکیلات نیاز دارند و بر این اساس دنبال حفظ نیرو با ساز و کارهای خاص خودشان هستند. در نتیجه بیشتر اقدامات جاسوسی، سیاسی، تبلیغاتی و . . . را با هدف تهیه خوراک برای داخل تشکیلات و حفظ نیرو انجام می شود.

برای مثال آنها یک بازیچه به نام “کانون های شورشی” درست کرده اند که خودشان بهتر از هر کس می دانند اقدامات این به اصطلاح کانون های شورشی نمی تواند مشکلی برای دولت ایران ایجاد کند. اما اصرار بر این موضوع و بزرگنمایی و تبلیغ گوبلزی حول آن می تواند برای روحیه دادن به نیروهای تشکیلات که از اخبار و از دنیای بیرون از تشکیلات بی خبر هستند خوراک خوبی باشد.

در اینجا به برخی از نمونه ها و گاف های دستگاه تبلیغاتی فرقه که نشان می دهد آنها چقدر به تبلیغ برای این موضوع در داخل تشکیلات نیاز دارند که حتی به بهای آبروریزی در بیرون، آن را منتشر نمایند اشاره می کنم.

نمونه اول : برای آن که بگویند در یکی از شهرهای مازندران کاری صورت گرفته، یک بیابان خشک را آن هم در فصل بهار که همه جای مازندران سرسبز است، به عنوان منطقه ای در شهر ساری معرفی کردند!

تبلیغات دروغین مجاهدین
تبلیغات دروغین مجاهدین
تبلیغات دروغین مجاهدین
تبلیغات دروغین مجاهدین

نمونه دوم : باز هم منطقه ای خالی از گیاه که به عنوان شهر بابل در دل مازندران سرسبز معرفی شده است. در حالی که مازندران چنین طبیعتی ندارد.

تبلیغات دروغین مجاهدین
تبلیغات دروغین مجاهدین

نمونه سوم : یک نفر با لباس و دستکش تصاویری می گیرد و دستگاه تبلیغاتی تشکیلات مجاهدین آن تصاویر را در تاریخ 18 فروردین به عنوان تصاویری از گرگان و سپس در تاریخ 30 فروردین به عنوان تصاویری از بابل منتشر می کند.

تبلیغات دروغین مجاهدین
تبلیغات دروغین مجاهدین
تبلیغات دروغین مجاهدین
تبلیغات دروغین مجاهدین
تبلیغات دروغین مجاهدین
تبلیغات دروغین مجاهدین

و یا با همان لباس و تغییر دستکش آن تصایر را منتشر می کنند.

ایرج صالحی

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا