
در میان هزاران حساب کاربری متعلق به اعضای آلبانی نشین مجاهدین خلق، یک اکانت فعال وجود دارد که با چهره واقعی و انتشار محتواهای ویدئویی تلاش میکند ظاهر یک جوان امروزی را به نمایش بگذارد که البته چندان هم موفق نبوده است. علیرغم همه تلاش هایش برای پوشیدن لباس های جوان پسند، چهره او با ریش تراشیده و سبیل با ساکنین اشرف همخوانی بیشتری دارد.
این حساب کاربری با نام کاربری “الف.مهر” رسواکننده ترین حقایق درباره تشکیلات مجاهدین خلق را انکار میکند. در محتواهایی که از طریق این حساب کاربری منتشر میشود، این مرد جوان با لفاظی فراوان به دوربین خیره میشود و آشکارا منکر هر گونه سند، شاهد و گواهی میشود که درباره تروریسم، فرقه گرایی و نقض حقوق بشر تشکیلات مجاهدین خلق وجود دارد.
امیر یغمایی کودک سرباز پیشین مجاهدین خلق در افشای ماهیت این اکانت مفصلا نوشته است که در این مطلب تنها به همین چند جمله بسنده میشود: “این فرد رو من از اشرف میشناسم. نوجوانی بود که از ایران آوردنش، گفت شاعر هست ولی هیچوقت نه شعری ازش دیدیم، نه کار فرهنگی. مجاهدین عزیز دردونهاش کردن، گذاشتنش تو تبلیغات. نه کار نظامی، نه کار فیزیکی. فقط اتاق تهویهدار و کامپیوتر.”
الف در یکی از محتواهای اخیرش به طور کامل انکار میکند که سازمان مجاهدین از صدام حسین حمایت مالی دریافت میکرده است و با وقاحت این حقیقت را “دروغ محض” میداند. این ادعای کذب با واکنش شدید کاربران شبکههای اجتماعی مواجه شده است و عملا موجب شده است که حجم زیادی از محتواهایی بازنشر شود که در آنها اسناد مربوط به کمک های مالی هنگفت صدام حسین به تشکیلات مسعود رجوی آمده است.
اسناد و شواهدی که اثبات کننده حمایت مالی گسترده رژیم دیکتاتوری عراق به تشکیلات مجاهدین خلق است را میتوان در سه دسته قرار داد:
محتواهای تصویری که به راحتی در اینترنت در دسترس همگان هستند. ویدیو هایی که پس از سقوط صدام حسین افشا شدند، سران مجاهدین خلق در راس آنها مسعود رجوی را در حال چانه زدن با مشاور صدام حسین ژنرال حبوش بر سر درصد دریافتی از فروش نفت عراق نشان میدهند. در این ویدئو رجوی به وضوح درخواست ده درصد میکند. لحن ملتمسانه مسعود رجوی و مهدی ابریشمچی در این ویدئو برای گرفتن سهم بیشتری از برنامه نفت در برابر غذا روشن است.
در ویدئوی دیگری رجوی در حال رساندن مراتب ارادت خود به سیدالرئیس است و برای جلب حمایت او ایران را دشمن مشترک عراق و مجاهدین میخواند. و مشهورترین ویدئو با یک دوربین مخفی کارگذاری شده توسط وزارت استخبارات عراق گرفته شده است که عباس داوری را در راس هیئت مجاهدین در حال دریافت بسته های دلار از مقامات استخبارات عراق نشان میدهد.

گزارشها و تحقیقات بینالمللی که مهمترین آن در سال 2004 توسط بازرس تسلیحاتی و مشاور دولت جرج بوش، چارلز دولفر تهیه شد. او در این گزارش اذعان میکند که تشکیلات مجاهدین خلق که در آن زمان در فهرست گروه های تروریستی وزارت امور خارجه آمریکا نیز بود، از دریافتکنندگان مورد علاقه صدام حسین برای کوپنهای فروش نفت در خارج از کشور است. گزارش دولفر میگوید که دولت عراق یک فرآیند سختگیرانه سطح بالا برای معرفی شرکتها یا افراد خارجی که قرار بود کوپنهای نفت در برابر غذا به آنها اعطا شود، برقرار کرده بود و صدام شخصاً هر نامی را که در فهرست قرار میگرفت (یا حذف میشد) امضا میکرد.
مجاهدین خلق یکی از نام های این فهرست است که بر اساس گزارش دولفر در یک دوره 4 ماهه، از طریق 38 میلیون بشکه نفت متعلق به دولت عراق سودآوری داشته است. در این گزارش نام وزیر کشور اسبق فرانسه شارل پاسکوآ نیز دیده میشود.
در سال 2005 ، كميته فرعی تحقيقات سنای آمریکا گزارش مشابهی درباره اختصاص نفت به چارلز پاسكوآ منتشر کرد. يك از مهمترين افشاگريهای این گزارش در پانوشت 5 قرار داده شده است. طبق پانوشت شماره 5، یکی از گروههای تروريستی كه از سهميه های نفت در برابر غذا بهره ميبرد مجاهدين خلق بوده است.
اظهارات اعضای پیشین مجاهدین خلق یکی دیگر از منابع معتبر برای یافتن حقیقت در برابر دروغگویی های الف.مهر و امثال او هستند. بسیاری از اعضای پیشین از چگونگی کارکرد سیستم مالی تشکیلات مجاهدین خلق و فرایند دریافت پول از حکومت بعثی، پولشویی و سرمایه گذاری بر این منابع مالی سخن گفته اند. تازه ترین نمونه ها را میتوان از اظهارات محمدرضا ترابی، کودک سرباز پیشین برداشت کرد.
او که مدتی از دوران عضویتش در فرقه مجاهدین خلق را در بخش مالی فعالیت کرده است در چند مصاحبه و نوشتار از چگونگی ثبت شرکت های صوری در عراق و دیگر کشورها مفصلا صحبت کرده است. او از روش های پیچیده سیستم های مجاهدین خلق برای درآمد زایی و سرمایه گذاری بر ثروتی که صدام حسین در اختیار رجوی گذاشت، پرده برداشته است.
شواهد درباره جنایتها و خیانتهای تشکیلات مجاهدین خلق به حدی گسترده و چشمگیر هستند که میتوان ساعت ها و روزها صرف مطالعه آنها کرد. کافی است که مخاطب اندکی سواد رسانه ای خود را برای جستجوی حقیقت به کار ببندد و با توجه به قابلیت های زندگی روز در جهان آزاد دسترسی به دانش و حقیقت کار چندان دشواری نیست. امروزه دروغگوها بسیار سریعتر و آسانتر از گذشته رسوا میشوند.
مزدا پارسی