اجلاس ایران آزاد، خیمه شب بازی جدید رجوی ها برای رد گم کردن حقوق بشر پایمال شده شان. طوری ” ایران آزاد ” میگویند که انگار ایران دچار رکود در دموکراسی شده است! من که هم آنطرف آب را دیده ام و هم اینطرف آب را خیلی خوب می فهمم که واقعا دموکراسی که در […]
اجلاس ایران آزاد، خیمه شب بازی جدید رجوی ها برای رد گم کردن حقوق بشر پایمال شده شان.
طوری ” ایران آزاد ” میگویند که انگار ایران دچار رکود در دموکراسی شده است! من که هم آنطرف آب را دیده ام و هم اینطرف آب را خیلی خوب می فهمم که واقعا دموکراسی که در ایران است اگر بیشتر از اروپا نباشد کمتر نیست.
دموکراسی نه به معنی ” ولنگاری و ولدادگی ” بلکه دقیقا به معنای آزادی قلم، آزادی بیان، آزادی امور فردی.
واقعیت این است که در هر کشوری که شما بروید قطعا با یکسری قوانین و چارچوب ها مواجه خواهید شد، چه دوست داشته باشید و چه دوست نداشته باشید باید به قوانین آن کشور احترام بگذارید و مدام خودتان را با آن قوانین کوک کنید. این در همه جای دنیا بوده و هست و خواهد بود. اینکه برخی مغرضین مدام در بلندگوهایشان یاوه گویی میکنند طوری وانمود میکنند که گویی ایران زندان است، در صورتیکه اگر کسی آنطرف آب را دیده باشد بخوبی می فهمد که اصلا اینگونه نیست.
در آلمان که بودم بسیاری از ایرانیان را می دیدم که از مهاجرتشان پشیمان بودند زیرا تصوراتی که داشتند با قدم گذاشتن در اروپا به ناگه کنار رفته و واقعیت های تلخ خودشان را نمایان کرده بودند، تازه فهمیده بودند که هر آنچه که شنیده بودند همگی بلوف بود و تحت تاثیرات برخی مسائل مهاجرت کرده بودند. من شاهد کسانی بودم که در برلین جلوی سفارت ایران صف بسته بودند تا مسائل بازگشت شان به ایران را حل و فصل نمایند. کنجکاوی کردم و با یکی دو تایشان صحبت را باز کردم که چه شده که میخواهند خودشان را ” دیپورت ” کنند ( بازگشت )، آنان میگفتند آن چیزی که شنیده بودیم با چیزی که دیدیم زمین تا آسمان فرق داشت. گرانی و تورم در اروپا زیاد است ولی کسی آن را منعکس نمیکند، قیمت گران مواد غذایی، اجاره نشینی که بیداد میکرد، کار برای پناهنده ها بندرت پیدا می شد یا اینکه طرف باید ” کار سیاه ” میکرد ( کارهای غیر قانونی که عمدتا شب ها بعد از ساعت ده شب به بعد شروع می شد که عمدتا کار در رستوران ها و کازینوها بود ، شستشوی ظرف و جمع کردن ریخت و پاشهای ناشی از برنامه هایی که اجرا شده بود.
بسیاری از افراد به نقاطی مراجعه میکردند که غذای ارزان به دستشان برسد، مانند مکان هایی که غذاهای تاریخ مصرف گذشته را به یک چهارم قیمت می فروختند! غذاهایی که سوپر مارکت ها دیگر مجاز به فروش آنان نبودند ولی می شد آنان را به افراد پناهنده به یک چهارم قیمت فروخت، بدون در نظر گرفتن اینکه ممکن است باعث بیماری افرادی شود که از آنها استفاده میکنند.
اینها را گفتم تا فاصله حرفهای مریم رجوی با واقعیت های موجود در اروپا و آمریکا را با ایران بهتر و بیشتر درک کنیم. آخر حرف مفت زدن خمس و ذکات ندارد و می شود هر جایی و هر مکانی گفت!
بلوف و غیر واقعی نشان دادن واقعیت ها حرفۀ اصلی مریم رجوی و اوباش او در اروپا بوده و هست. مریم رجوی بدون اشاره به ممنوعیت هایی که در فرقۀ خودش بوجود آورده اند بی مهابا دروغ میگوید و دوست دارد دروغ های او را باور کنند. سیاست ” گوبلز ” ( وزیر تبلیغات هیتلر) مدام حرفۀ او و اوباش او است، زیرا فکر میکند دروغ را هر چه بیشتر تکرار کنید تعداد بیشتری باور خواهند کرد، غافل از اینکه کسانی هستند که دروغ های آنان را برملا کرده و خنثی خواهند کرد.
بخشعلی علیزاده

