بازی روانی رجوی با جان و ذهن اعضا

یکی از مهم‌ترین ابزارهای کنترل روانی و تشکیلاتی که رهبران گروه رجوی طی سال‌ها به کار گرفته‌اند، بدهکارسازی دائم اعضا به تشکیلات و خصوصاً شخص رهبریست و این را می توان به کلام دیگر منت‌گذاری دائمی بر اعضای اسیر در کمپ اشرف ۳ است؛ منتی که محتوای آن تکرار یک ادعای تکراری اما پررنگ است: […]

یکی از مهم‌ترین ابزارهای کنترل روانی و تشکیلاتی که رهبران گروه رجوی طی سال‌ها به کار گرفته‌اند، بدهکارسازی دائم اعضا به تشکیلات و خصوصاً شخص رهبریست و این را می توان به کلام دیگر منت‌گذاری دائمی بر اعضای اسیر در کمپ اشرف ۳ است؛ منتی که محتوای آن تکرار یک ادعای تکراری اما پررنگ است: ما شما را با چنگ و دندان حفظ کرده‌ایم تا روزی که به حکومت در ایران برسیم.

در نگاه سران این گروه، جان و زندگی اعضای درون کمپ نه به عنوان حقی انسانی، بلکه به عنوان سرمایه تشکیلاتی برای روز موعود ارزش دارد؛ روزی که وعده داده می‌شود اما هرگز نمی‌رسد. این‌گونه است که به اعضا القا می‌شود که اگر این حفاظت و نگهداری نبود، آنها نابود می‌شدند؛ و بنابراین باید در برابر هرگونه سختی و محدودیت سکوت کنند و مدام قدردان باشند.

از سوی دیگر، رجوی و دستگاه تبلیغاتی او همواره منت دیگری را نیز به دوش اعضای اشرف ۳ می‌گذارد: هواداران خارج از کشور، همان کسانی که در اروپا و آمریکا در تجمعات گروه حاضر می‌شوند، پیش‌مرگان شما هستند؛ آنها با وجود فشارها، تهدیدها و محدودیت‌های امنیتی! جان خود را کف دست گرفته‌اند و در این گردهمایی‌ها شرکت می‌کنند تا مسیر سرنگونی هموار شود.

این تبلیغ هدفی آشکار دارد: ساختن یک فضای تقدس و قهرمان‌سازی از هواداران خارج‌نشین، تا اعضای درون کمپ احساس کنند اگر کوچک‌ترین تردیدی در دلشان ایجاد شود، نه‌ تنها به رهبری بلکه به این پیش‌مرگان فداکار هم خیانت کرده‌اند. نتیجه این القائات، ادامه‌ی خفقان و کنترل ذهنی شدید بر افراد در اشرف ۳ است؛ کسانی که نه حق ترک تشکیلات را دارند، نه اجازه دیدار آزاد با خانواده را و نه حتی امکان فکر کردن مستقل.

آنچه در عمل می‌بینیم، بازی دوگانه‌ای است: رجوی از یک سو اعضا را نجات‌یافته معرفی می‌کند که فقط با فداکاری خودش سالم مانده‌اند و از سوی دیگر، تجمعات نمایشی و بی‌ثمر در خارج کشور را هم به عنوان سند وفاداری و تلاش بی‌وقفه هواداران جا می‌زند. به این ترتیب، هر انتقادی از درون یا بیرون خنثی می‌شود: هر کس زبان به شکایت بگشاید، در چشم بقیه نمک‌نشناس جلوه داده می‌شود.

اما واقعیت این است که این منت‌گذاری‌ها چیزی جز ابزار سرکوب و بهره‌کشی نیست. اعضای گرفتار در اشرف ۳ به گروگان گرفته شده‌اند و آزادانه نمی‌توانند از این فرقه جدا شوند؛ هواداران خارج‌نشین نیز با امید واهی به سرنگونی قریب‌الوقوع در گردهمایی‌هایی شرکت می‌کنند که هیچ تاثیری بر سرنوشت ایران نداشته و نخواهد داشت.

اینگونه است که رجوی همزمان با فریب هواداران در خارج، اسارت ذهنی و روانی اعضا در داخل اشرف ۳ را عمیق‌تر می‌کند؛ تا تشکیلاتش از هم نپاشد و وعده حکومت آینده همچنان به عنوان سراب پیش چشم اعضا باقی بماند.

سالاری