زندگی آزاد، مفهومی است که به انتخاب و براساس اراده و خواستههای افراد بستگی دارد، بدون درک این مفهوم نمی توان به زندگی آزاد دست یافت. به عبارت دیگر، زندگی آزاد به معنای داشتن حق انتخاب در زندگی، بیان عقاید، آزادی عمل بر اساس باورها و ارزشهای شخصی و زندگی در جامعه ای عاری از […]
زندگی آزاد، مفهومی است که به انتخاب و براساس اراده و خواستههای افراد بستگی دارد، بدون درک این مفهوم نمی توان به زندگی آزاد دست یافت. به عبارت دیگر، زندگی آزاد به معنای داشتن حق انتخاب در زندگی، بیان عقاید، آزادی عمل بر اساس باورها و ارزشهای شخصی و زندگی در جامعه ای عاری از تبعیض و نابرابری است. تا قبل از رهایی از فرقه تروریستی مجاهدین خلق من چنین مفهومی را شخصا تجربه نکرده بودم تا اینکه عزم جزم کردم و اراده نمودم تا دیگر در مناسبات ضد انسانی فرقه رجوی جنایتکار حضور نداشته باشم. لحظه فرار از کمپ اشرف در عراق لحظه ی تاریخی برایم بود. به محض فرار از کمپ اشرف احساس کردم تولدی نو یافتم و قدم به دنیایی گذاشتم که تا قبل از آن برایم بیگانه بود. وقتی برای اولین بار تلفنی به صورت آزادانه با مادرم حرف زدم می توانستم احساس کنم که دیگر واقعا آزاد شدم و این حس زیبایی بود که در آن لحظه با هیچ ارزش و ثروت دیگری در جهان قابل مقایسه نبود.
پس از آزادی از دنیای پرتنش و سرتاسر اضطراب مجاهدین و تشکیل خانواده دو مسیر پیش روی من قرار داشت. یا باید به مسیر زندگی عادی خود بدون توجه به جنایات فرقه رجوی ادامه می دادم و یا باید صدای افرادی بیگناه که خواسته یا نا خواسته در دام فرقه کثیف رجوی گرفتار شده بودند، می شدم. در دو راهی انتخاب جمله ای زیبا از بزرگی زندگی مرا متحول کرد که گفت:
” درک عمیق از آزادی فراتر از رهایی از قید و بندهای بیرونی است و شامل آزادی درونی و توانایی برای انتخاب و کنش این درک همچنین شامل مسئولیت پذیری و درک تأثیرات اقدامات دیگران و جامعه است. در نهایت، آزادی واقعی به معنای توانایی زندگی کردن با اصالت و هدف است”
و اینگونه شد که تصمیم گرفتم در کنار کار شخصی که در امور خدمات حقوقی فعالیت میکنم برای رهایی سایر اعضای گرفتار در کمپ مجاهدین خلق و برای آگاهی از ماهیت پلید رجوی تا پای جان متوقف نشوم. بر خلاف خزعبلات فرقه منحوس رجوی علیه جدا شدگان به صراحت بگویم زندگی با اعتبار آزادی بسیار سخت و مشقت بار است، ولی زیبا و لذت بخش است.
وقتی تلاش می کنی دست رنج حلال خودت را بخوری و در کنار آن جلوی اهریمنی به نام رجوی با تمام قدرت قدم علم کنی و بگویی روح پلید شیطان، ما همچنان هستیم و زندگی را با تمامی سختی هایش زندگی می کنیم.
حال بر تمامی دوستان قدیمی خود که هم اکنون در کمپ بسته مجاهدین خلق در سانسور مطلق بسر می برند واجب می دانم که اراده کنند و به درون خود رجوع کنند که بین حقیقت و دروغ های رجوی کدامین را انتخاب می کنند؟ سرنوشت همانگونه که گفتم همواره دو راهی های زیادی در مسیر زندگی ما قرار می دهد مهم آن است که اصالت را انتخاب کنیم تا به ذلت تن ندهیم.
به امید آزادی
صمد اسکندری – عضو نجات یافته از فرقه تروریستی مجاهدین خلق

