سوءاستفاده فرقه رجوی از ۳۰ تیر؛ جعل تاریخ برای فریب

هر ساله در آستانه ۳۰ تیر، دستگاه تبلیغاتی فرقه رجوی با حجم بالایی از محتوا در شبکه‌های ماهواره‌ای، سایت‌ها و کانال‌های تلگرامی خود، تلاش می‌کند این روز تاریخی را به عنوان “سالروز تأسیس شورای به‌ اصطلاح مقاومت” یا “تأسیس شورای تشکیلاتی بی‌هویت و بی‌کارآمد” به مخاطب قالب کند. تلاشی که در ظاهر برای یادآوری یک […]

هر ساله در آستانه ۳۰ تیر، دستگاه تبلیغاتی فرقه رجوی با حجم بالایی از محتوا در شبکه‌های ماهواره‌ای، سایت‌ها و کانال‌های تلگرامی خود، تلاش می‌کند این روز تاریخی را به عنوان “سالروز تأسیس شورای به‌ اصطلاح مقاومت” یا “تأسیس شورای تشکیلاتی بی‌هویت و بی‌کارآمد” به مخاطب قالب کند. تلاشی که در ظاهر برای یادآوری یک مناسبت سیاسی است، اما در باطن چیزی نیست جز تحریف آگاهانه تاریخ، فریب نسل جوان و تطهیر چهره خیانت‌بار این فرقه.

۳۰ تیر چه بود و چه نبود

۳۰ تیر ۱۳۳۱ روزی‌ست که مردم ایران برای مقابله با استبداد سلطنتی و در حمایت از نخست‌وزیری که با رأی مجلس و خواست ملت آمده بود، به خیابان آمدند. در آن روز، خون مردم کف خیابان ریخته شد تا صدای اراده ملی شنیده شود. این قیام، نه حزبی بود و نه فرقه‌ای، نه مسلحانه و نه وابسته به بیگانگان؛ بلکه حرکتی مردمی برای حفظ استقلال و مقابله با تحمیل از بالا بود.

جعل پیوند با یک قیام ملی

اما فرقه رجوی، در اقدامی بی‌شرمانه و بی‌ارتباط، ۳۰ تیر ۱۳۶۰ را “سالروز تأسیس شورای مقاومت” معرفی می‌کند؛ شورایی که نه از دل مردم، بلکه از دل بحران‌های ساختگی و شکاف‌های سیاسی دوران جنگ شکل گرفت.
در واقع، این فرقه با وارونه‌نمایی و سوءاستفاده تبلیغاتی، می‌کوشد خود را در جایگاه جنبش‌های اصیل و مردمی تاریخ ایران جا بزند؛ در حالی که کارنامه‌اش پر است از همکاری با دشمن متجاوز (صدام)، جاسوسی، عملیات تروریستی، و سرکوب درون‌گروهی.

تبلیغات پرحجم، محتوای جعلی

رسانه‌های فرقه رجوی طی روزهای منتهی به ۳۰ تیر، با انتشار مقالات، بیانیه‌ها، گزارش تصویری و حتی ساخت نماهنگ‌هایی سعی می‌کنند «شورای ملی مقاومت» را ادامه قیام ۳۰ تیر جلوه دهند. این پروپاگاندا معمولاً در محورهای زیر می‌چرخد:
– مقایسه قیام ۳۰ تیر با شورش‌های خیابانی پس از انقلاب
– نمایش پرچم فرقه در کنار تصاویر شهدای ۳۰ تیر
– دعوت از چهره‌های اجاره‌ای خارجی برای تایید «مشروعیت تاریخی» شورای رجوی

این اقدامات اگرچه پر سر و صدا هستند، اما تنها در اتاق پژواک رسانه‌ای خودشان شنیده می‌شود. مردم ایران، که فرقه را به‌درستی به عنوان نیرویی وابسته و ضدملی شناخته‌اند، هیچ نسبتی میان خیانت و مقاومت قائل نیستند.

فرقه‌ای بی‌ریشه، در جست‌وجوی اعتبار

تلاش برای مصادره مفاهیم ملی مانند «۳۰ تیر» یا «نهضت مشروطه» یا حتی «جنبش سبز»، تنها نشان می‌دهد این فرقه هیچ‌گاه نتوانسته از دل جامعه ریشه بگیرد. رجوی برای ساختن هویت، دست به جعل تاریخ می‌زند؛ و برای فرار از گذشته سیاه خود، به آینده‌ای خیالی پناه می‌برد.

امروز فرقه در اشرف ۳ در آلبانی، با حصاری بلند، ذهن‌ها را اسیر کرده و با تبلیغات بی‌وقفه، سعی دارد تصویر ویران‌شده‌اش را بازسازی کند. اما واقعیت این است که حتی رسانه‌های غربی نیز دیگر علاقه‌ای به تکرار شعارهای سوخته این فرقه ندارند.

نتیجه‌گیری

جعل پیوند میان فرقه رجوی و قیام ۳۰ تیر، نه تنها توهین به حافظه تاریخی ملت ایران است، بلکه نشانه‌ای روشن از بن‌بست تبلیغاتی و ایدئولوژیک این جریان فرقه‌ای است.
۳۰ تیر متعلق به مردم است؛ به آنها که برای آزادی و استقلال کشورشان جان دادند. مصادره آن توسط جریان وابسته‌ای همچون فرقه رجوی، تنها تلاشی‌ست مذبوحانه برای مشروعیت‌بخشی به خود از دل تاریکی تاریخ.

محمد خوانساری – عضو سابق فرقه رجوی | شاهد درون‌ فرقه‌ای سال‌های اشرف و آلبانی