در تبلیغات خانواده! در ملاقات مزدوران! – قسمت سوم

*هادی شبانی:

اگر اجازه بدهید کمی این موضوع را باز کنم.

سازمان 2 دهه است که نفرات خودش را در محیط بسته بدون دسترسی به اخبار و بدون رادیو و رسانه و نشریه و…. در اشرف نگه داشته است و نفرات همگی چون یک فنر فشرده شده اند حالا وقتی که این راه برای بیرون باز شود و نفرات در ارتباط با جهان آزاد قرارگیرند،آنجا نفرات می فهمند که در طول این مدت چه بر آنها گذشت و در دنیای بیرون (چه در ایران و چه در خارج ایران) چه خبر است مثلا همین آمدن خانواده در سال 82 به اشرف و خبرگیری بچه ها از وضعیت بیرون و آگاه شدن از شرایط خارج قرارگاه باعث جدا شدن 500 الی 600 نفر شد علی رقم اینکه سازمان شدیدا نفرات را در ملاقات و حتی بعد از آن ها را حفاظت و تحت کنترل گرفت و بعدا با ملاقات کنندگان برخورد نیز کرد ولی جواب نداد، حالا حساب کنید که سازمان در چنین شرایطی چقدر وحشت دارد که خانواده ها به ملاقات افراد بیایند و واقعیت بیرون را برای فرزندانشان بازگو کنند.

از طرف دیگر در جهان آزاد مثل اروپا و آمریکا دیگر کنترلی بر روی افراد به لحاظ ایدئولوژیک و تشکیلاتی نخواهد داشت.

آنها حتی اگر بخواهند داخل خاک عراق هم باشند و انفرادی زندگی کنند از این قانون مستثنی نیستند فقط کافی است که افراد در دنیای آزاد قرارگیرند.

بنابراین تنها شق ممکنه برای ادامه حیات تشکیلاتی فرقه رجوی در حال حاضر ابقا اشرف به همان حالت سابق است که با توجه به تصمیم جدی دولت مالکی این حالت غیرممکن است به همین دلیل است که رجوی دست و پا میزند تا اشرف با همان حالت د ر حصار فیزیکی سیم خاردار نگهدارد.

*مجری:

بالاخره مسئوولین چه راه حلی برای جلوگیری از پاشیدن مناسبات اشرف در پیش رو خواهند داشت؟

ایرج صالحی:

همانطوری که رجوی در 7 بهمن 87 خودش گفته بود و خط کلی را به نفرات داده بود و برای فشارهای سیاسی به دولت عراق و جلب توجه مجامع بین المللی دست به اعتصاب غذای نامحدود و یا حتی خودسوزی جمعی بزنند، ولی به نظرم این شیوه دیگر هم در دنیا سوخته و لو رفته است و جواب نخواهند داشت مثلا در جریان دستگیری مریم آنها تعداد ی افراد بی گناه را به آتش کشیدند و قصد داشتند این عمل شنیع را ادامه دهند ولی بازتاب منفی آن در افکار عمومی کشورهای اروپایی و… باعث شد که از ادامه کار جلوگیری کنند، این روش هم برای آنان در اشرف غیر قابل انجام است از طرف دیگر اخراج آنان در شرف انجام است.و مطمئنا دولت عراق هوشیار تر از آن است تا بگذارد چنین اتفاقی بیافتد

*عبدالله افغان:

در رابطه با بحث حاضر نبایستی شرایط چند سال پیش با الان،آن هم وضعیت روحی افراد در اشرف را یکسان دید همه نفرات بسیار خسته و بریده اند شاید هم منتظر همین فرصت پیش آمده، حتی به امید رفتن به خارج و یا حتی داخل ایران باشند، بنابراین بعید است که رجوی بتواند خط خودسوزی و… برای خودش در قرارگاه را پیش ببرد.

*صمد نظری:

البته تحلیل هایتان در رابطه با موضوع روی میز رجوی یعنی برچیده شدن قرارگاه اشرف درست است و رجوی که استاد شارلاتان بازی است و همیشه در مرحله حساس و نهایی و موقع باخت، برای برون رفت حتی به قیمت جان سایر افراد به زیر میز می زند تا به قول خودش تعادل را به هم بریزد و این بار هم قصد دارند با به زیر میز جان افراد در اشرف کوبیدن و با دستور اعتصاب غذای نامحدود و یا خود سوزی جمعی و سایر اعمال به خیال خام خود فرقه را از مهلکه تشکیلاتی و سیاسی نجات دهد ولی به نظر می رسد که دیگر دیر شده است و از طرف دیگر در طول چند سال گذشته دستش برای همه نفرات اشرف رو شده است و کسی برای او تره خورد نمی کند و منتظر باز شدن درب قرارگاه اشرف هستند تا شاید جان خودشان را از این مهلکه نجات دهند و تصمیم سرنوشت خود گیرند….

*مجری:

حالا سئوالاتی که باقی می ماند اینکه:

در صورت جمع شدن قرارگاه در عراق چه تاثیرات منفی در مناسبات کشورهای غربی با آنان خواهد داشت؟

زندی:

با جمع شدن اشرف دیگر فرقه رجوی موقعیت سیاسی هم در اروپا نخواهد داشت و آنها مثل سایر گروهای مخالف ورشکسته و مثل سلطنت طلبها و… در اروپا فقط قادر خواهند بود به بحث های محفلی بپردازند و یا اینکه در یک بازگشت 30 ساله به الاجبار تن به فعالیت سیاسی در خارج کشور کنند.

فرحی:

به نظرم آن وقت رجوی با جمع شدن اشرف باید برای همیشه شمشیر غلاف بکند و یک غلط کردم گویی به همه نفرات و خانواده های شان بگوید و همانند مریم در گوشه ای از کشورهای غربی بقیه عمر را سپری کند.

ایرج صالحی:

البته رجوی در این حالت از سایر گروهای مخالف عقب تر خواهد بود و به نظرم می رسد از نوع باید بدنبال یک استراتژی جدیدی باشد.

* مجری:

همانطوری که در این نشست چند ساعته تحلیل و نتیجه گیری نمودید تعیین خط و خطوط و استراتژی غلط رجوی در طول 30 ساله گذشته و انحراف از مسیر اصلی انقلاب و رهبری و دوری از پایگاه اجتماعی اش در داخل از یک طرف و غلطیدن به دامن دشمنان انقلاب و خیانت و جاسوسی علیه مردم و میهن از طرف دیگر باعث شده است که سازمانی که روزی مدعی پیشتازی مبارزات ضد استثماری و ضد امپریالیستی در ایران بوده است، این چنین ضد انقلاب و مردم و میهن تبدیل شود که بزرگترین افتخارش در طی سال های اخیر، جاسوسی و در اختیار گذاشتن اطلاعات سری ملت ایران به بیگانگان و سلطه گران جهانی است و امروز برای اثبات و ابقای خود به هر خس و خاشاکی متوصل و با اعلام موضع گیری های دروغین، کذب و دجال گونه سعی در برون رفت از منجلاب فرقه ایش کند ولی هر روزی که می گذرد در باتلاق بیشتر فرو می رود و که امروز تشکیلات او در حال محو شدن است.

با تشکر از همه شما که وقتتان را در اختیار انجمن قرار می دهید تا با این روشن گری بتوانیم کمکی به آزادی اسیران ذهنی و فیزیکی رجوی از اشرف نماییم.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا