میزگرد نقد مناسبات حاکم بر قرارگاه اشرف – قسمت سی و هفتم

آرش رضایی: آقای باقری شما در توضحیات خود به اصول و مبنایی اشاره کردید که مسئولین مجاهدین آنها را زیر پا گذاشتند لطفا بیشتر توضیح بدهید؟ سعید باقری دربندی: البته، منظورم کتاب آموزش تشکیلاتی است که در آن به اصول تشکیلات اشاره شده. هفت اصل تشکیلاتی بود که در واقع به هیچکدام از آن اصول، رهبری سازمان یعنی مسعود رجوی عمل نکرد. قادر رحمانی: با سعید کاملا موافقم. سعید باقری دربندی: ببینید سازمان هیچگاه به مبانی مبارزات انقلابی مقید نبود هر وقت منافع شخص رجوی اقتضاء می کرد سازمان تغییر موضع می داد و اصول انقلابی گری معنای خود را از دست می داد. یعنی نه تنها اصولی در کار نبود که اینها یعنی رهبران سازمان و مسعود رجوی بعد از اشغال عراق به سمت آمریکا کشیده شدند این امر کاملا بر خلاف همه شعارهایی بود که سازمان می داد و یا ادعاهایی که مسعود رجوی مثلا در هنگام انهدام برج های دو قلو در نیویورک به وسیله تروریست های القاعده در نشست جمعی بیان داشت و مدعی بود او و مجاهدین خیلی بیشتر از القاعده توان انقلابیگری دارند و از این مزخرفات. شعار ضد امپریالیستی پس از اشغال عراق از یادها رفت مسئولین قرارگاه اشرف دیگر نمی گفتند امریکایی برو بیرون یا شعار مرگ بر آمریکا نمی دادند بلکه از فرماندهان امریکایی، افسران و سربازانشان روز و شب دعوت می کردند تا با آنها سر یک میز بنشینند و شام بخورند. بیشترین پذیرایی را از آنان متملقانه می کردند. فکر کنم دوستانی که در این میزگرد حضور دارند به یاد می آورند مسئولین رده بالای سازمان چگونه نهایت تملق و چاپلوسی را برای مقامات ارتش امریکا می کردند. این همه تناقض مرا متحیر کرده بود. قادر رحمانی: به قول سعید واقعا مسعود و مریم رجوی استعداد عجیبی در تغییر مواضع به صورت صد و هشتاد درجه دارند که هیچ انسانی به پای آنها نمی رسد. سعید باقری دربندی: وقتی مسئولین رده بالای سازمان در اشرف به ملاقات آمریکاییها می رفتند مثل همین فهیمه اروانی، معصومه ملک محمدی و یا مرجان و چند تایی دیگر از اینها… قادر رحمانی: زهره اخیانی هم بین آنها بود سعید باقری دربندی: بله زهره هم بین آنها بود، خلاصه اینها این خواهران به اصطلاح عضو شورای رهبری کاملا آرایش می کردند و با زدن بهترین، گران ترین و خوشبو ترین ادکلن ها و با تیپ خیلی خاصی به سراغ مقامات ارتش امریکا می رفتند… شاید شما خانم مرضیه قرصی از این صحنه ها خیلی دیده بودید ما در قسمت پذیرایی بودیم و برای این مسئولین کار میکردیم فکر کنم قادر جان شما هم به قسمت پذیرایی رفته بودی؟ قادر رحمانی: بله، تا نزدیکی های درب ورودی رفته بودم حتی تا سالن خبرنگاران نیز می رفتم سعید باقری دربندی: خیلی ها آنجا می آمدند ملاقات ها در تالاری که درست کرده بودند در واقع سالن کنفرانس نیز بود، انجام می شد خلاصه ما چند بار رفته بودیم آنجا. انواع غذاهای رنگارنگ برای امریکائیها تهیه کرده بودند و مدام سرو می شد مثل خاویار ایرانی که برای امریکائیها سرو می شد آن موقع می گفتند یک قوطی کنسرو خاویار چهل هزار دینار خریده شده است جالبه که هر ده دقیقه غذا و خاویار سرو می شد، ملاقات اگرسه ساعت طول می کشید به شام یا نهار دعوت می شدند و خاویار و سایر غذاهای بسیار گران قیمت حتما باید برای چندمین بار سرو می شد. خوب مسئولین سازمان مجاهدین هر کاری انجام می دادند تا تحت حمایت امریکائیها قرار بگیرند و به اصطلاح بروند زیر پروبال آمریکائیها!! آیا این به معنای مبارزه با امپریالیسم بود؟ یا واقعیت این بود شعارهای ضد امپریالیستی که رهبران مجاهدین سر می دادند به طور کلی محو و کمرنگ شد. آرش رضایی: البته دوست دارم یادی از ارنستو چه گوارا کنم که زمانی رهبران مجاهدین خیلی سعی داشتند خود را رهرو این انقلابی بی نظیر مردمی و ضد امریکایی جا بزنند و اما بیشتر مایلم به این نکته ی مهم اشاره کنم که اگر بنیانگذاران سازمان مثل مرحوم حنیف نژاد صحنه هایی را که سعید تشریح می کند و همه ما طی این سالها شاهد و نظاره گر آن بودیم، زنده بود و می دید به صورت مسعود رجوی تف می انداخت. سعید باقری دربندی: واقعا رفتار رهبران مجاهدین در برابر مقامات امریکایی خیلی شرم آور بود من احساس حقارت می کردم از این همه در یوزگی، که رفته رفته همه اصول مبارزاتی را مسعود و رهبران مجاهدین زیر پا گذاشتند و اینقدر خودشان را حقیر کردند.آقا توجیه های عجیب و غریبی تراشیده بودند مسئولین سازمان بیشرمانه می گفتند خط موازی با امریکا را داریم پیگیری می کنیم یا اینکه الان مبارزه ما شده مبارزه سیاسی خوب بعدش هم می گفتند که زمین خدا بزرگ است لابد برای مبارزه هم وقت زیاد داریم ما می گفتیم زمین خدا بزرگ است پس چرا چسبیدید به این عراق و این اشرف؟!! خب مبارزه سیاسی می خواهید راه اروپا باز است حداقل اگر ما با شما بیایم آنجا اگر شما راهپیمایی یا تظاهراتی ترتیب دادید ما هستیم اما چرا اینقدر در اشرف در یوزگی برای امریکائیها انجام می دهید و همه اصول و آرمان های مبارزاتی و انقلابیگری را زیر پا له می کنید؟ رهبران مجاهدین و شخص مسعود رجوی پاسخی برای این همه حقارت و ذلت نداشتند. ادامه دارد…
مکان گفتگو: دفتر انجمن نجات آذربایجانغربی
تنظیم از آرش رضایی

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا