امواج یکی از شریان های حیاتی اوور
بی تردید ابعاد و انگیزه های عملیات 17 ژوئن بسیار فراتر از کشف این امکانات در اوور است، این تجهیزات در واقع حکم سخت افزارهایی را بازی می کنند که توجه عمیق و همه جانبه به آنها به نوعی می تواند مقامات امنیتی و قضایی فرانسه را برای اعمال بیشتر و دقیق تر این مکان که به مثابه مقر فرماندهی مجاهدین در اروپا از آن یاد می شود برانگیخته و نسبت به آن حساس کند. مجاهدین درست به خاطر درک همین حساسیت های معمول است که در مواجه با هشدارهای ما دست به هجمه و جنگ روانی زده
قلعه اشرف در عراق و قلعه اوروسورواز در فرانسه – قسمت دوم
رهبری فرقه مجاهدین خلق قصد دارد با شانتاژهای تبلیغاتی در مورد شرایط قلعه اشرف و بزرگ کردن نظارت و حضور پلیس عراق بر بخشی از کشور خودش، جایگاه و موقعیت تشکیلاتی و استراتژیکی” قلعه مدرن اوورسورواز” در فرانسه را از دید ناظران سیاسی و کارشناسان امور تروریسم و فرقه گرایی پنهان کند.
پناهنده بودن مجاهدین در عراق، یک دروغ بزرگ
منیر حداد، سخنگوی دادگاه جنایی عراق اظهار داشت: مجاهدین برای ماندن در عراق اصرار دارند که ۲۰ سال است در این کشور پناهنده هستند اما حقیقت این است که حتی صدام هم به آنها چنین حقی را نداده بود و گفته های آنها تنها یک دروغ است. مجاهدین توانسته اند چند نفر از قضات عراقی را با خود همراه کنند و حتی با نفوذ در برخی از مطبوعات عراقی درایجاد جو ناآرام در عراق نقش آفرینی کنند.
آرزوی های بر باد رفته مجاهدین
مجاهدین حال در باتلاق عراق و بن بست آمریکا و سراب اور در فرانسه گرفتار شده اند، و شاید دیگر آرزو و امیدی برایشان نمانده که روی آن سرمایه گذاری کنند و یا به آن دل ببندند. و این در حالیست که در ایران هیچ نوع مشروعیتی در میان مردم برایشان باقی نمانده و فقط تعداد معدودی آنها را می شناسند و همه دستاورد های آنها مانند کف روی آب از بین رفته و پراکنده شده است و در حال حاضر بعنوان فسیل های سیاسی و محتضرهای ایدئولوژیک فقط اسمی از آنها در اپوزیسیون ضد رژیم موجود است
شاهد جنایت های مجاهدین در عراق
بتول سلطانی، شاهد جنایت های گروه مجاهدین در عراق که خود از اعضای سابق این گروه بوده و سابقه مشارکت در عملیات سرکوب مردم عراق در قیام سال 1991 میلادی را داشته، برای حضور در دادگاه عالی جنایی مرکزی عراق و شهادت علیه این رهبران سازمان تروریستی اعلام آمادگی کرد. دادگاه عالی جنایی مرکزی عراق بعد از سقوط رژیم صدام برای رسیدگی به جرایم جنگی مسوولان رژیم سابق بعث و جنایت علیه بشریت تشکیل شده…
اعضاء تیم تروریستی مجاهدین تحت تعقیب پلیس
دو تن از اعضاء تیم های تروریستی سازمان مجاهدین خلق، بنام های اعظم فراهانی (لیلا جزائری) و جمشید مجیدی از انگلستان که در پروژه شیطان سازی بر علیه اعضاء جداشده و ایرانیان آزاده مقیم اروپا شرکت داشتند تحت تعقیب پلیس قرار گرفتند. این دو تن که تحت امر خانم رجوی وفرماندهی اوورسوراواز قرار دارند،با تهدید و تطمیع، قصد داشتند اعضاء جداشده از مجاهدین را با وعده های فریبنده خریداری کرده و در مسیر منافع فرماندهی اوور سوراوواز، از آنان بر علیه پناهندگان ایرانی و سایر اعضاء جدا شده از مجاهدین مورد سوء استفاده کثیف قرار دهند.
جدا شدگان از مجاهدین در تغیر و تحول
یکی از حربه های مورد استفاده مجاهدین ایزوله کردن جداشده با اقدام به ترور شخصیت او در وارد نمودن انگ بریدگی از مبارزه بود. اکنون و بر عکس آنچه که مجاهدین فکر میکنند، مبارزه از نظر ایرانیان دوری جستن و در انزوا قرار دادن افراد،گروههای جنگ طلب و بیگانه پرستی مثل مجاهدین است. و این جداشدگان هستند که با انگیزه نفی خشونت به آغوش ملت بازگشته اند و مورد استقبال آنان قرار گرفته اند. در جدا شدگان تحولی غیر قابل انکار بوجود آمده است.
فاوست و مجاهدین خلق
حضور این سازمان نظامی تا بن دندان مسلح و آموزش دیده در پادگان اشرف (پادگان و نه شهر) و دیگر پادگان هایی که صدام برای این گروه بنا کرد امروزه نه تنها بر خلاف تمامیت ارضی عراق است بلکه در نهایت منجر به تشویق دیگر سازمان های تروریستی و نامه ای به این گروه ها است که می توان به هر جنایتی دست زد و در خون بی گناهان غلتید و سر انجام خود را به شیطان فروخت (هر شیطانی چه شیطان بزرگ و چه کوچک) و نجات پیدا کرد.
سازمان مجاهدین تشنه مرگ و خشونت
آزادی رکسانا صابری و سکوت پرمعنای سایتهای خبری سازمان مجاهدین که بیشتر به غمزدگی این سازمان در این باره میماند بخوبی نشان میدهد که تمام سیاست ؛منش و اخلاق این گروه برخشونت و مرگ بنا شده است و هیچ حرف و تحلیلی برای شرایط حاضر جامعه ایران ندارد ؛ اگر رکسانا اعدام شده بود بدون شک سایتهای مجاهدین پر بود از عکس رکسانا و خبر اعدام او وشوق و شور و (شادی) مجاهدین…
منطق سازمان مجاهدین در عرصه جهانی
مجاهدین در هر وضعیتی و با هر میزان خطا و تخلفی و در رابطه و نسبت به هر مدعی، دولت، شخص، نهاد بین المللی، جامعه جهانی و… و در هر کجا که بخشی از تشکیلات خود را مستقر کرده باشند، همواره دست بالا را گرفته است. این تنظیم رابطه پیش از هر چیز ریشه در تفکر تمامیت خواهانه و تمامیت گرایانه مجاهدین دارد. ریشه در متدلوژی و تفکری که بر اساس دریافت های ایدئولوژیک همیشه دیگران را در هر شرایط و موقعیتی بدهکار خود می داند
رهبران سازمان مجاهدین در بن بستی جدید
اشتباه اصلی که سردمداران سازمان مجاهدین مرتکب شده اند این است که خاک اروپا را با قرارگاه اشرف در دوران حکومت صدام حسین اشتباه گرفته اند. شاید مریم رجوی تصور می کند که با صادر کردن فرمان سرکوب (با نشست های موسوم به عملیات جاری! و فحاشی و زندان و کشتار) می تواند در اروپا هم فریادهای حق طلبانه مخالفان را خاموش کند.
۱۳۰ هزار نماینده اروپا هم رای بدهند ما به رجوی رای نمی دهیم
… مخلص کلام در یک انتخابات ازاد، ما جدا شدگان به رجوی و مجاهدین به عنوان دشمنان دموکراسی مردم ایران رای نخواهیم داد حالا دوستان نارفیق سابق تا می توانیند امضا جمع کنید. امضا ی تمامی اعضای پارلمان اروپا و آمریکا به اندازه یک امضای اعضای جداشده، مشروعیت مردمی ندارد…