علت اصلی دشمنی هیستریک رجوی با خانواده ها چیست؟
دشمنی کینه توزانه و هیستریک فرقه رجوی و بطور خاص رهبری سازمان با کانون گرم خانواده قصه درازی است که مثنوی هفتاد من کاغذ می شود. همانطور که همگان مطلع هستند سازمان مجاهدین هیچگاه به نیروهای سازمان اجازه تماس با خانواده را نمی دهد و از طرف دیگر خانواده ها همچنان در تلاش هستند که با عزیزان شان یک ملاقاتی بکنند. ولی در زمان صدام حسین این کار امکان پذیر نبود. لذا بعد از سرنگونی رژیم صدام حسین و روی کار آمدن دولت منتخب مردم عراق خانواده ها از این فرصت استفاده کرده
رجوی ماهیتأ و ذاتأ تروریست و ضد بشر است
درمجموعه ای بنام فرقه مجاهدین که تحت دیکتاتوری مطلق رجوی کنترل می شود اصول اولیه و تئوری پایه ای آن با الفبای کشتار- خشونت –ترورفیزیکی و شخصیتی و… بنیاد نهاده شده و بعد از سالهای اولیه این تئوری وارد فاز عملی و کشتار وگرفتن راندمان کار خود شده است و این استراتژی خشونت و کشتار به بیش از سه دهه انجامیده است.
تحلیلهای بی مورد مجاهدین از اوضاع منطقه
این روزها اگر بتوان به بحثهای داخلی مجاهدین دسترسی داشت و از جایی خلاصه دربیآریم که چه میگویند٬ حاضرم شرط ببندم که موضوع اینست که سرنگونی هواپیمای سوخوی روس در آسمان سوریه٬راه ارتش آزادیبخش ایران و خواهرمریم و برادر مسعود بسوی تهران را کاملا هموار و ما را به پیروزی جدا نزدیکتر کرد!!! حالا چطور عقل کلان فرقه و در راسشان شخص زبل خان باین نتیجه رسیدند٬ صدالبته که کار کارشناسی میخواهد! طبق تجربه عرض میکنم در چنین شرایط مسعود پیامی آتشین میدهد و سرنگونی هواپیمای روس را به همه تبریک میگوید
مصاحبه با آقای دهواری از خانواده های اسیران فرقه رجوی
بعد از اینکه مدتی گذشت و از سلمان خبری نشد خودم به دوبی رفتم همه ی بیمارستان ها و حتی زندان های دوبی را سراغ گرفتم و با سفارت ایران در دوبی و همچنین مراجع قانونی ایران نیز درمیان گذاشتم. سالها گذشت تا اینکه آقای عبدالطیف شاردری از مجاهدین جدا شد و چون ماجرای گم شدن فرزندم و اینکه به بهانه کار از کشور خارج شده، شبیه جذب خیلی از اعضاء مجاهدین بود در مورد پسرم از آقای شاردری هم سوال شده بود که ایشان تایید کردند سلمان و پسرعمویش نوید هردو در اشرف هستند.
فرافکنی فرقه رجوی درمورد داعش
ما بارها باستناد منابع موثق، گفته ایم که قبل ازحمله ی تجاوزکارانه آمریکا به عراق، القاعده وهرنوع بنیادگرایی مشابه آن دراین کشور مورد تجاوز واشغال قرار گرفته، وجود نداشت و لا اقل هراختلاف موجود بین فرق ودستجات مختلف مذهبی عراق، مجال میدانداری نمییافتند و احتمالا بصورت یک تومور خوش خیم درعراق وجود داشتند که درآتیه ممکن بود این زخم غیر فعال، با چاقوی شفابخش جراحی ازبن درآورده شده و این مسئله بطور نامرئی هم درحیات سیاسی- اجتماهی عراق حضور نداشته باشد!
نامه ای به اعضای در بند فرقه رجوی در لیبرتی
اکنون برای اطلاع دوستانی که هنوز در تشکیلات جهنمی فرقه گرفتار می باشند باید بگویم که دوران مغزشویی و دروغ بافی و بند بازی رجوی های جنایت کار به سر آمده است و دیگر از آن شعارهای توخالی وی خبری نیست و نباید فریب حرفهای وی را خورد. باید برای یک لحظه هم شده برای زندگی خود تصمیم بگیرید و از اسارت تشکیلات فرقه جدا شوید.
فرقه رجوی برای کم کردن فشار خانواده روبه جعل آورده است!
آقای رجوی درسال 1370 که شما قدرت نمایی می کرد، برای با شکوه نشان دادن رژه، نتوانست 400نفر هوادار وخانواده واعضای شورا را جمع کند واین درحالی بود که با پولهای نفت عراق قدرتی بالاتر ازاین داشتید! آیا آن400 خانواده مورد ادعای شما جزو همانهاست که رجوی درکتابش ذکر خیری؟؟!! ازآنها کرده وزارتی شان نامیده است؟؟ جواب حتما مثبت است، چرا که شما استثنایی برای هیچکس قایل نشده وهمه ی درخواست کنندگان ملاقات را باین صفت موصوف کردید!! الان چطور شده است که به فکر نامه نگاری با نام خانواده درخارجه افتادید؟! وچرا تا دیروز خانواده اخ بود و امروز ارزش پیدا کرده است؟!
بخوانید و بخندید! – نکاتی در رابطه با فرقه رجوی
رجوی بعد از عملیات مرصاد در توجیه شکست سنگین در این عملیات، خطاب به نیروهای باقیمانده اش گفت: شما باعث شدید که من و مریم به تهران نرویم، چرا که یا متاهل بودید یا قصد داشتید در آینده متاهل بشوید (یعنی زن، شوهر و فرزند مانع جنگیدن شما شد)!. * احتمالا در مدرسه معلم تاریخ سر به سرش گذاشته و به او گفته بود که «در تمام جنگ های عالم فقط کسانی پیروز شدند که مجرد بودند»!!!
جیش المختار وسیله است، مسبب کشتارها مسعود رجوی می باشد
مسعود رجوی برای بقای گروهش هنوز خون می خواهد و این خون ها بهانه ای برای حضور مجاهدین در محافل بین المللی و برانگیختن حس ترحم برای آن ها می باشد و الا دیگر نه خودشان حرفی دارند و نه حرفشان برای کسی خریدار ندارد چرا که به هر لحاظ به بن بست رسیده اند.
واکنش فرقه در قبال خانواده به مثابه جن و بسم الله
واقعیت این است همواره فرقه رجوی با خواسته های خانواده مخالفت کرده است و ضمنا از روی ترس و وحشتی که داشت آنان را آماج توهین ها و تهمت ها و با پرتاب سنگ و آهن پاره خیلی از خانواده ها (پدران و مادران پیر) را مجروح و مصدوم کرده است، کارنامه فرقه دراین باره بسیار سیاه است که با هیچ منطقی قابل گویا نیست،اگر فرقه رجوی سلاح دستش بود در برخورد با خانواده ها چه ها می کرد فکر نکنم کمتر از داعش عمل می کرد هم در رابطه با خانواده ها و هم در رابطه با اعضاء ناراضی که در درون تشکیلات هستند اما جرات ندارند به رجوی بگویند بالای چشم ات ابرو هست
واکنش رجوی به تشکیل کمیته پارلمان عراق
به دنبال اقدام مجلس نمایندگان عراق برای تشکیل یک کمیته از نمایندگان کمیسیون های حقوق بشر و خارجه جهت دیدار از اردوگاه لیبرتی، بالاخره فرقه رجوی تاب نیاورد و تحت نام”شورای ملی مقاومت” اطلاعیه ای به تاریخ ۲۶ نوامبر صادر نمود که به صورتی کاملا واضح فریبکاری و دغلکاری فرقه ای خود را بر ملا ساخت و با همان ترفندهای کهنه و نخ نمای همیشگی به وارونه جلوه دادن حقایق پرداخت.
نامه غلامعلی علافپور به خواهرش نسرین اسیر در فرقه رجوی
نسرین جان حرف های زیادی برای گفتن با تو دارم که متاسفانه نمی توان همه را دریک صفحه نوشت اما اگر بخواهم تمام حرف هایم را دریک جمله خلاصه کنم این است که می گویم ما هنوزهم تورا دوست داشته ودلتنگ دیدنت هستیم. یکباردیگرازاینکه شنیدم به مکانی امن منتقل شدی بسیارخوشحال شدیم نسرین عزیز سعی کن هرطور شده دراولین فرصت با ما تماس بگیر تا بعد ازسالیان حداقل صدایت را بشنویم باورکن که مادرمان آرزو دارد که حتی صدای تورا بشنود.دوستت داریم تا به آخر.