جمعه, ۱۴ آذر , ۱۴۰۴
خاطرات قلعه اشرف(۲) 31 فروردین 1385

خاطرات قلعه اشرف(۲)

خاطرات قلعه اشرف(2) ورود به قلمرو فاشیسم در اواخر خرداد ماه سال68 با چند نفر از دوستان در محوطه قدم میزدیم و در رابطه با آینده نامعلوم و رویاهایمان در بعد از آزادی و هنگام بازگشت به وطن مشغول صحبت بودیم که ناگهان چهار مرد با لباس مرتب و کراوات زده همراه با سربازان عراقی […]

شکایت نامه ای علیه سازمان و رهبری سازمان مجاهدین خلق ایران 28 فروردین 1385

شکایت نامه ای علیه سازمان و رهبری سازمان مجاهدین خلق ایران

شکایت نامه ای علیه سازمان و رهبری سازمان مجاهدین خلق ایران من در اردیبهشت ماه سال 80 برای کار به ترکیه رفتم. توسط چند مرد و چند زن که رابط سازمان بودند به همراه یکی از دوستانم جذب سازمان شدیم. با توجه به این که نقطه ضعف ما گرفتن پناهندگی سیاسی بود، سازمان ما را […]

خاطرات ایرج صالحی 21 فروردین 1385

خاطرات ایرج صالحی

خاطرات ایرج صالحیایرج صالحی در سال 58 جذب مجاهدین شد و فعالیت هایش را از دوران دبیرستان آغاز کرد. او در سال 64 از طریق منصور یوسفی با تشکیل هسته به سازمان وصل شد و پس از مدت کوتاهی توسط پیک سازمان از کشور خارج شد و به ترکیه رفت و یک هفته بعد با […]

وقتی همه می گریزند 25 اسفند 1384

وقتی همه می گریزند

وقتی همه می گریزنداصغر فرزین یادم می آید که از سال 66 که وارد منطقه شدیم رجوی مرتباً در نشست ها ،اطلاعیه ها و… می گفت سرنگونی، سرنگونی، سرنگونی و… آن قدر که گوش فلک را کر می کرد. تا وقتی ما بدبخت های گوشت دم توپ جلو بودیم شعارها این بود می توان و […]

خاطرات قلعه اشرف(۱) 18 اسفند 1384

خاطرات قلعه اشرف(۱)

خاطرات قلعه اشرف(1) پیشگفتارکتاب حاضر که حاصل دست نوشته های آقای منصور تنهائی در مورد شرح حال خویش در هنگام استقرار در قرارگاه اشرف است بیانگر یک تجربه تلخ اما روشنگر و آگاهی بخش در رابطه با ماهیت فرقه رجوی و روابط و مناسبات ضد دموکراتیک و غیر انسانی حاکم بر تشکیلات مذکور می باشد. […]

خاطرات حمید رضا نجفی 13 اسفند 1384

خاطرات حمید رضا نجفی

خاطرات حمید رضا نجفی مقدمه حمید رضا نجفی فرزند افراسیاب به عنوان سرباز به جبهه ی جنگ اعزام شده بود و در سال 66 طی عملیاتی که توسط سازمان مجاهدین در منطقه ی عمومی فکه صورت پذیرفته است اسیر و پس از مدتی تحت تأثیر تبلیغات سازمان به مجاهدین می پیوندد و در عملیات فروغ […]

زندگی من در پشت درهای بسته یک تجربه سازمانی(۲) 07 اسفند 1384

زندگی من در پشت درهای بسته یک تجربه سازمانی(۲)

زندگی من در پشت درهای بسته یک تجربه سازمانی(2) بهرام ش، سوئد، بیستم فوریه دو هزار و شش ضرب و شتم و ترس: از آنجائیکه ما رسماً اعلام کردیم که دیگر نمی خواهیم در روابط باشیم به عنوان زندانی محسوب شدیم و در خانه خود در بغداد حبس شدیم تا اینکه آمدند و ما را […]

زندگی من در پشت درهای بسته یک تجربه سازمانی(۱) 07 اسفند 1384

زندگی من در پشت درهای بسته یک تجربه سازمانی(۱)

 زندگی من در پشت درهای بسته یک تجربه سازمانی(1) بهرام ش، سوئد، بیستم فوریه دو هزار و شش مقدمه: نگارش این مقاله تلاشی برای به تصویر درآوردن حوادثی است که من به عنوان یک عنصرفعال در سازمان مجاهدین بین سالهای 1359 (1980) و 1369 (1990) داشته ام. امیدوارم نگارش زیر بتواند روشنگر شرایط و فضایی […]

قسمتی از خاطرات”شنبه کلانتری” عضو رها شده از مجاهدین خلق” 16 آذر 1384

قسمتی از خاطرات”شنبه کلانتری” عضو رها شده از مجاهدین خلق”

قسمتی از خاطرات شنبه کلانتری عضو رها شده از مجاهدین خلق من شنبه کلانتری اهل اهواز، بیش از ده سال درتشکیلات مجاهدین فعالانه حضور داشتم و پس از تحمل آزارها و اهانت های فروان موفق شدم از مجاهدین جدا شوم. حدود چهارده ماه در کمپ امریکایی ها بودم و سرانجام درتاریخ 27 / 7 / […]

مارا به مهمانی بردند ولی برادرم را گروگان گرفتند!… 18 آبان 1384

مارا به مهمانی بردند ولی برادرم را گروگان گرفتند!…

مارا به مهمانی بردند ولی برادرم را گروگان گرفتند!… خاطرات جواد مقاسمی نژاد معرفی، عضو سابق مجاهدین خلق!من جواد مقاسمی نژادمعرفی متولد 1349 اهل و ساکن شهرستان آبادان می باشم. پروسه ی وصل من به مجاهدین قصه یی تلخ است که شنیدن ان در قرن بیست و یکم واقعاً جزء عجایب و شگفتی هاست. در […]

اعضای بی خبر مجاهدین باید چشم حقیقت بین خود را بگشایند!… 05 آبان 1384

اعضای بی خبر مجاهدین باید چشم حقیقت بین خود را بگشایند!…

اعضای بی خبر مجاهدین باید چشم حقیقت بین خود را بگشایند!…قسمتی از خاطرات” حمید دهدار حسنی” عضو سابق مجاهدین خلق چند روز قبل از اخبار شنیدم که خاتمی – رئیس جمهور قبلی ایران – بازنشسته شده است. با شنیدن این خبر به طور ناخودآگاه به یاد اوضاع تشکیلات مجاهدین در سال 76 افتادم. خاطراتی یاد […]

چی خواستیم و چی شد!؟… 18 مهر 1384

چی خواستیم و چی شد!؟…

چی خواستیم و چی شد!؟…قسمت هایی از خاطرات یبر قنواتی عضو سابق مجاهدین خلق!زمانی که ماجرای انفجارهای 11 سپتامبر پیش آمد، مجاهدین خلق در قرارگاه اشرف به جشن و پایکوبی پرداختند.بعضی اعضای سازمان در ابتدا فکر می کردند سازمان یاد شعارها و مواضع ضد امپریالیستی سابق خود افتاده و از موضع ضد استکباری این جشن […]

blank
blank
blank