تأکید فرقه ی رجوی بر اسارت زنان
اسارتگاه اشرف باهزارزن اسیرذهنی درواقع آخرین سنگروخاک ریز ویادگاراین فرقه می باشد چراکه بابازشدن دربهای اشرف برروی این زنان ورسیدن آنها به دنیای آزاد نه تنها باعث فروپاشی کامل این فرقه خواهدگردید بلکه با به سخن درآمدن این زنان ستم دیده که بیش ازدودهه دراسارت ذهنی- فیزیکی- احساسی این فرقه قرارداشته اند می تواند باعث پرده برداری کامل ازمناسبات برده داری این فرقه تروریستی درقرن حاظرگردد.
نقض حقوق بشر در مناسبات فرقه تروریستی رجوی – قسمت ۱۲
خیلی زجر آور بود روان و ذهن ما را تحت فشار وحشتناک گذاشته بودند به طوری که حس می کردیم واقعا به بن بست رسیدیم.احساس عجز وناتوانی به ما دست داده بود. از طرف دیگر به خودم می گفتم: چرا مونده ام اشرف؟ و در جستجوی راه حلی برای فرارازاین فضای جهنمی بودم. ما بعد از آزادی از اسارت سازمان در اینجا داریم از شرایطی صحبت می کنیم که نیروهای سازمان در عراق در آن قرار داشتند.
نقد مناسبات فاشیستی حاکم بر قرارگاه اشرف – قسمت ۲۳
خوب این موضوع باعث می شد که مردها خیلی آزرده و سرخورده شوند و آنها نیز در هر فرصتی با خانم ها در اشرف برخورد بدی میکردند. می خوام ناصر جان استنباط خودم را از سخنان شما به این شکل بیان کنم که در واقع روش ها و تحلیل های مسعود وقتی در مناسبات سازمان عملی شد و در بین مردان و زنان مستقر در قرارگاه اشرف و یا سایر قرارگاههای سازمان در عراق عینیت یافت نه تنها برابری بین زن و مرد ایجاد نکرد که به کدورت ها و کینه های بین زنان و مردان دامن زد. زیرا رابطه ها مطلوب، مفید و انسانی نبود. و خانم ها در نهایت به طور ناخودآگاه خشن تر و مبدل به تیپ هائی تند خو می شدند.
خاطرات قلعه اشرف – قسمت شانزدهم
در واکنش و اعتراض به نشست طلاق و دستور مسعود به طلاق اجباری اعضای سازمان، تعداد زیادی از افراد مستقر در قرارگاههای سازمان در عراق که پاسپورت داشتند با زن و فرزندانشان قرارگاههای سازمان را در عراق ترک کردند و به کشورهای اروپایی رفتند و تعداد دیگری نیز بدون همسرانشان رهسپار کشورهای غربی شدند. و عده ای نیز که بحث طلاق را نپذیرفتند و اما مایل نبودند از سازمان جدا بشوند در عراق ماندند و تا سال های 72 – 73 در هر هفته یک روز به پیش زن و فرزندان خود می رفتند اما بعدا تحت فشار رهبران سازمان همسرانشان را برای همیشه طلاق دادند و حتی فرزندانشان را نیز هیچگاه ندیدند زیرا سازمان مسئولیت سرپرستی آنها را بر عهده گرفت و آنها را به کشورهای اروپایی یا امریکا و کانادا فرستاد.
داداش تو عضو یک فرقه هستی
آن تجمع تشکیلات نامیده میشد. به علت اینکه نفرات به طور تمام وقت و رایگان وجود خود را در اختیار تشکیلات گذاشته بودند آن ها را تشکیلاتی مینامیدند. هیچ فردی با نام و نشان اصلی خودش برای دیگران شناخته شده نبود. بیشترین وقت افراد تشکیلاتی صرف شرکت در کلاس های آموزش ایدئولژیک و همسو شدن با خواسته های رهبر تشکیلات میشد. رهبر بر آن بود که به شیوه مسلحانه جایگزین رهبر حکومت اسلامی در ایران شود. برای رسیدن به این هدف نیاز به افرادی از جان گذشته داشت.
بزرگداشت تراژدی حلبچه و تشریح وضعیت اسیران اشرف
ایشان شرح کوتاهی از تاریخچه مبارزات خلق کرد داد و سپس به تشریح مسائل روز در عراق پرداخت. در طی اجرای این مراسم آقای مسعود جابانی از سوی کانون رهائی ضمن تقدیم کتاب فرقه به ایشان به تشریح وضعیت اسیران پادگان اشرف پرداخت. آقای ربرت زوتریک در مورد مجاهدین و عملیات مشترکی که آنان با صدام علیه خلق کرد داشتند، مسائل مهمی را مطرح نموده وآن را ریشه یابی نمود و تاسف خود را از شرایط کنونی که اسیران پادگان اشرف به عنوان مردان و زنان پرشوریکه برای آزادی و عدالت اجتماعی وارد صحنه مبارزه شده اند، ابراز نمود.
امکانات و فعالیت های کانون رهایی بر نجات اسیران محبوس در کمپ اشرف
اقای جلال طالبانی مجاهدین را تروریست خوانده است و متذکر شده است که اجازه نخواهد داد که آنان در اشرف بمانند. آزادی این عزیزان را از پادگان اشرف به فال نیک میگیریم و امیدواریم که ایشان بتواند در قدم بعدی با همکاری سازمانهای پناهندگی و حقوق بشری آنان را به یکی از کشورهای اروپائی انتقال دهد و آنان را مجبور نکند که به ایران بازگردند.
نامه شماره هفت – سری دوم – به دکتر مسعود بنی صدر
صحبت های این فرمانده با پیروانش در مقاطع مختلف فیلم بسیار جالب بود و از روی همان حرفهایی که رهبران فرقه ها به مریدانشان میگویند الگو برداری شده بود:”ما برترین و بهترین هستیم، ما خوشبختی و رهایی واقعی را بدست آورده ایم، دنیای بیرون پر از تباهی و فساد است
پاسخ به نامه شماره ۶ ابراهیم خدابنده
دوست عزیز، فرقه و فرقه گرفتگی هم عجب درد بی درمانی است؟ چندی قبل مجلات ارسالی تو از ایران برایم رسید. از تو چه پنهان پس از دریافت، آنها را بگوشه ای گذاشته و با تشکر از تو برای زحمتی که کشیده و آنها را فرستاده بودی و معذرت بخاطر بی توجهی به آنها، برای مدتی آنها را بفراموشی سپردم.
مکانیزم کنترل ذهنی در انقلاب ایدئولوژیک مجاهدین
مشخصه هایی از این دست که تمامی فرقه ها به اعضای خود دیکته می کنند که چه بپوشند و چه بخورند و کجا و کی کار کنند، بخوابند، و حمام کنند و همینطور به چه اعتقاد داشته باشند و چگونه فکر کنند و چه بگویند. اگر چه این مختصات جزو اولین آموزه های فرقه ای است اما تا اماده شدن برای انجام فرامین و دستورات ویران کننده فاصله چندانی احساس نمی شود.
نقد مناسبات فاشیستی حاکم بر قرارگاه اشرف – قسمت ۲۰
افسردگی مرض شایع در بین ما بود. ولی اینجا در ایران در میان خانواده خودم، بستگانم، شهرم، وطنم و ملتم احساس خوشبختی می کنم چون یک انسان آزادم. فردیت مرا کسی پایمال نمی کند. من خودم هستم. آدم آزادی هستم و واقعا نمی خواهم این آزادی و راحتی را با هیچ چیز عوض کنم.
گفتگوی صمیمانه با یکی از هواداران بازگشتی از اروپا
بدلیل حضورم در سلول عمومی نفرات دیگر رویم کار کردند وانگیزه بیشتری گرفتم، تا اینکه بعد از آزادیم فضای عجیبی ایجاد شده بود وکسی بامن نمی چرخید و خود را تنها احساس می کردم. س: چطور شد از ایران خارج شدید؟