گفتگوی خانم معینی با انجمن زنان – قسمت ششم
در این قسمت که آهنگ می گفت نگاه کن که آسمان من غرق ستاره می شود بعد مسعود رو به ما دستهایش را باز می کرد و یکی یکی آدمها از خود بیخود می شدند و من در حالیکه شوک شده بودم همان کار را کردم یعنی برگه سفید را نمی دانم چی نوشتم و برگه تایپ شده را امضاء کردم و حلقه را نیز در پاکت گذاشتم و اسم نوشتم و تحویل دادم، حلقه ای که چقدر دوستش داشتم در همین نشست در حالیکه به همسرم فکر می کردم
قرنطینه کردن ۴۲ نفری که از کمپ سابق اشرف به لیبرتی انتقال داده شدند
پس از ۱۲ روز کشاکش برای تعطیل کردن اشرف و انتقال ۴۲ نفر باقی ماند، مدت ۱۴ روز است که مابقی افراد زنده از کمپ سابق اشرف به لیبرتی انتقال داده شده اند. این افراد را در لیبرتی ایزوله کرده اند و در قرنطینه نگه می دارند و نمی گذارند با بقیه تماس بر قرار کنند، تا آنچه راکه در اشرف گذشته در محافل خصوصی با نفرات دیگر بیان نکنند.
دیداری دوباره، تولدی دوباره
محمد نجاریان در درد دلهایش با مادر اشاره ای به رخداد 19 فروردین و نجات خودش کرد که چگونه مسئولین سازمان وی را فریب داده بودند و به وی گفته بودند آمدند شما را از بین ببرند و دستور شلیک به شما را به آنها داده اند و خدا را بار دیگر شکر میکرد که توانست زنده از زیر آن زرهی که زیرش کرده بود نجات پیدا کند.
پیام ۲۷ شهریور رجوی؛ هیچ عضوی از مجاهدین به خارج از عراق نخواهد رسید!
در واقع محتوای پیامی که منتشر شده،نقشه راهی است که کمپ لیبرتی را به”اشرف ثانی” تبدیل می نماید. برای رسیدن به این نقطه”لشگرهای فدایی ۱۰۲″ را در کمپ لیبرتی گسترش می دهند. و تا لحظه ای که به”کهکشان” موهوم رجوی برسند، کار تمام شده و به”پیروزی” دست یافته اند. نام مستعاری برای مرگ دسته جمعی!
شمه ای از مغزشویی رجوی ها
تنها راه نجات اعضای اسیر فرقه این است که یا تشکیلات فرقه ای در عراق فروبپاشد و یا اعضای اسیر هر چه زودتر به کشور ثالث منتقل شوند. در غیر این صورت رجوی به تلاش جنایتکارانه خود مبنی بر کشتن دادن همه آنها تا آخرین نفر ادامه خواهد داد. او بخصوص در شرایطی که ضربات از هر سو بر او وارد شده و کوس شکستش در همه جا پیچیده است، دنبال راهی برای مانور دادن است
افشاگریهای ۴ عضو جدا شده از گروه تروریستی مجاهدین
بعد از 30 خرداد و بعد از آن که سازمان دید توسط مردم طرد شده است به سمت عراق رفت و بعد از چندین ماه نیروهایش را از استانهای غربی به سمت کردستان و از آنجا به داخل عراق برد و تشکیلاتی را به نام تشکیلات مجاهدین خلق تشکیل داد. پس از آن نیز رجوی که به همراه بنیصدر از ایران فرار کرده بود زمینه هماهنگی با صدام را فراهم کرد که در زمان جنگ علیه ایران به حمایت از صدام بپردازد.
دیدار انجمن نجات خوزستان با خانواده های راکی و کاربخش
ما خانواده ها اجازه سوءاستفاده رجوی را از خون فرزندان اسیرمان نمی دهیم. رجوی اعضای اسیر و دربند را سپر بلای خود کرده است درحالیکه خودش و دیگر سران این سازمان ضد بشری درخارج به سر می برند. با انواع دسیسه ها مانع خروج اعضا ازعراق می شود. آقای کاربخش اضافه کرد طی چند مرحله که به نیت ملاقات با برادرم به پشت درب پادگان اشرف رفتم از نزدیک شاهد رفتار ضدانسانی و برخورد خشونت آمیزی که مسئولان کمپ با خانواده ها داشتند بودم
اشرف، سمبل و نماد فرقه رجوی بسته شد
امروز بسته شدن کمپ اشرف پیامی دیگر دارد که مقر یک فرقه به لحاظ استراتژیک، ایدئولوژیک ونماد آن درعراق به پایان رسید و دیگر رهبران این گروه برای احیای آن نماد شعاری ندارند چون دیگر حرفی برای گفتن ندارند چنانکه قبل از تعطیلی این پایگاه، رهبران فرقه تلاش می کردند بگویند که ما را از لیبرتی به اشرف برگردانید ومی خواستند برای حفظ خود آن نماد را حفظ کنند وبتواند آن تشکیلات شکست خورده را درآینده مجدداً احیا کنند ولی امروز دیگر همان رهبران آن شعار را با خود به گور بردند
دکترسازیهای پی در پی مجاهدین!؟
از دیدگاه مسعود رجوی هیچ هویت مستقلی نمی تواند وجود خارجی داشته باشد و می بایست در وجود رهبر عقیدتی خلاصه شود تا هویت یابد. بر مزار هیچ مجاهدی هرگز نوشته نشد که او هنرمند بوده و یا دکتر و مهندس، حال چه اتفاقی افتاده که سران مجاهدین نیازمند چنین عناوینی شده اند؟
اشرف، چه پایان بد فرجامی!
پادگان اشرف با همه القاب و اسماء، پیشوند و پسوند بالاخره در تاریخ 10 شهریور 92 با بدترین سرانجام پایان یافت. در خصوص حادثه کشتار در آن و قتل 52 نفر، بسیاری گفتند و نوشتند. هرکسی از زاویه دید خویش به این صحنه نگاهی انداخت. عده ای آن را فاجعه خواندند و عده ای جنایات مالکی و نظام ایران و عده ای نیز شخص رجوی را عامل قتل و کشتار معرفی نمودند
بلاهت و شیادی مریم قجر در اورسوراواز
رجویها هم که در فرهنگ فریب و ریای خود، در وارونه نمایی ولوث کردن کلمات استادند، پادگان اشرف سمبل خیانت و وطن فروشی را سمبل صلابت و اقتدار، عقب نشینی مفتضحانه از پادگان اشرف را تکثیرآن وعناد ولجاجت وکارشکنی خود را به نام ایستادگی، فرارخودشان از صحنه های خطر را، حفظ رهبری وخط و نشان کشیدن برای نیروهای اسیردرلیبرتی را انتخاب آگاهانه اعضا!!، وقربانی شدن این 52 نفر را شهادت، می نامند
رجوی را مقصر اصلی کشته شدن برادرم می دانم
چرا این تعداد را این همه مدت دراشرف نگه داشت؟چرا به هشدارهای دولت عراق برای اینکه هرچه زودتر افراد باقی مانده را از اشرف خارج کند توجه نکرد؟ حالا خود رجوی کجاست که پاسخ دهد برای چی بچه های ما را قربانی اشتباهات و لجبازی های خودش کرده.من مقصر اصلی کشته شدن کسانی که دراشرف بودند ازجمله برادرم را شخص رجوی و دار و دسته اش می دانم ولاغیر