شعار ارتجاعی و ضد ایرانی مجاهدین
رجوی و رهبران شکست خورده و به بن بست خورده مجاهدین خلق که از هیچ خیانتی به ملل ایران و عراق در این سالهای اخیر کوتاهی نکرده اند بانوشتن شعار چو ایران نباشد تن من مباد، شعا ر چو ایران نباشد تن من مباد را به چالش کشیده اند. مجاهدین و رهبران وابسته و وطن فروش آن باید بدانند که هر گونه مقایسه و تشابه سازی،اشرف به ایران، اشتباهی بزرگ و خیانتی نابخشودنی هست و تنها باعث رسوایی و بدنآمی بیشتر این گروه هست.
همبستگی جهانی! با اشرف
یک برنامۀ تلویزیونی موسوم به «ارتباط مستقیم!» از سیمای به اصطلاح که اکثر قریب به اتفاق بینندگانش از روی ناچاری اشرف نشینان می باشند، در تارنمای خبری خود، به گونه ای که خواننده فکر کند تمامی جهان به همبستگی با ایشان برخاسته است! با تیتر درشت نوشت: «همبستگی جهانی با اشرف».این بزرگنمایی های حقارت بار که ناشی از عقدۀ بی توجهی مردم به شعر و شعارهای مکّارانۀ سران این فرقه برای بپاخاستن است، در عین حال بسیار مضحک و خنده دار می باشد.
آخرین نشانه فرقه ای مجاهدین
وقتی گروه هایی هستند که در میان باور هایشان مرگ امری پیش پاافتاده و کمترین واکنش در قبال وضع فوق العاده است، ما باید به طور خاص نسبت به احتمال و امکان کشتار جمعی توسط رهبران فرقه ای بسیار هوشیار باشیم. آنچه مجاهدین در روزها و ماه ها اخیر در پیش گرفته اند، بیش از هر چیز بر هوشیاری و اعمال اهرم های کنترل کننده بر روی رهبران و ساکنین قرارگاه اشرف تاکید می کند.
الحیات: عراق مجاهدین را بین دو گزینه مخیر کرده است
روزنامه الحیات نوشت: مسئولان وزارت حقوق بشر عراق در دیدار با 2600 نفر از اعضای این گروه در اردوگاه اشرف به آنها پیشنهاد کردهاند به ایران بازگردند یا آنکه به کشور ثالثی بروند. این در حالی که اعضای گروه تروریستی مجاهدین بر ماندن در عراق اصرار دارند و تاکید کردند که به هیچ مکان دیگری نخواهند رفت و به غیر از اردوگاه اشرف گزینه دیگری ندارند.
شکست های روز افزون مجاهدین
روزهای اخیر روزهای بسیار پراضطرابی برای مسعود و مریم رجوی و تمام سران باند جنایتکار رجوی و البته فریب خوردگان باند اشرف بوده باشد اما با دقت در رویه چند دهه گذشته این باند تروریستی، باید به این نکته اذعان نمود که مجاهدین هر گاه که رو به سوی ضعف و سستی بوده اند، اینگونه تبلیغ کرده اند که پیشرفت و بالندگی آنها بیش از گذشته است. با این تفسیر باید شاهد ادعاهایی باشیم که مجاهدین در مورد موفقیت های خود سر می دهند!
مرز دفاع از اسیران اشرف و افتادن دردام دجال گریهای فرقه رجوی
سرکرده این فرقه کوشیده است با التماس ودرخواست وگریه وزاری ومظلوم نمایی جامعه ایرانیان برون مرزی را برای اجرای سناریوی فریب کارانه فوق تحت تاثیرقراردهد _ خوشوقتانه ایرانیان برون مرز که طی چند ساله اخیر با افشاگری گسترده جداشدگان از این فرقه وروشنگری های منتقدین وپژوهشگران مستقل اطلاعات کافی درمورد جنایات سازمان یافته وسرکوبگری این فرقه حتی درحق اعضا وطرفداران خود! طی این بیش ازدودهه دراسارتگاه اشرف آگاه بدست آورده اند نه تنها فریب این نمایش های خنده دار وتاسف بارا نخورده بلکه دربرخی موارد با موضع گیریهای روشن وسریع دست این شیاد مذهبی را رو نموده اند.
راه اندازی چماقداری و تنگنای سقوط
اخیرا مجاهدین خلق با راه اندازی چماقداری و تهدید و ارعاب در شهرهای اروپایی علیه مخالفان و منتقدین خود فعالیت تازه ای را از سر گرفته اند. این تهدید و ارعاب در شرایطی صورت می گیرد که تاریخچه سازمان مجاهدین می رود که وارد مرحله تازه ای شود این مرحله تازه قطعا «رو به رشد» و «رو به اعتلا» نیست بلکه سراشیب سقوطی است که از پادگان اشرف شروع میشود و به سایر نقاط جهان ادامه خواهد یافت.
اعتراف به شکست فرقه رجوی
آنچه که از این ماجرا میشود نتیجه گرفت این است که فرقه رجوی –قجر بیشتر از هر کسی وزودتر از هر کسی شکست خود را فهمید و لمس کرد. چون دستوری که رجوی برعلیه جداشدگان صادر کرده بود برای روز شکست بود.پس فرقه با زبان اشهد خود شکست را اعتراف کرد. البته این طور کارهای تروریستی علیه جداشدگان بار اول نیست وحمله به آقای سبحانی هم بار اول نیست.
فرقه رجوی و هتک حرمت به اقای الربیعی
مثلا در مورد اینکه چرا این فرقه بطور افسار گسیخته وبا سوز وگداز دست به تبلیغات علیه اقای موفق الربیعی میزند؟ ایا این یک واکنش معمول است یا در پشت پرده این نوع واکنشها چیز دیگری نهفته؟ فرقه رجوی با این تبلیغات می خواهد که ……..اقای موفق الربیعی را مجبور به عقب نشینی ویا سکوت کند اما هنوز که هنوز است این فرقه باور ندارد که قلعه شیطانی اشرف پایان یافته است و می خواهد با شگردهای سوخته خودش موضوع را به گونه ای دیگر خاتمه دهد.
در باب نامه مریم رجوی به اوباما
ظاهرا این نامه نیز مانند همان نامه ای که به شیوخ عرب و کلا اعراب حاشیه خلیج فارس و جاهای دیگر نوشته شده است بایستی در همان خصوص باشد که محتوای آن لابد بعد از کلی امتیاز دادن های لفظی و نه حتی سیاسی چیزی نمیتواند باشد مگر کسب حمایت برای ماندن در عراق و حفظ غیر قانونی کمپ اشرف و مشروعیت بخشیدن به آن بعنوان قطعه ای خارج از حاکمیت عراق و بلکه تحت حاکمیت آمریکا و یا با نظارت سازمان ملل یعنی به زبان بی زبانی درخواست دارند
فرصت طلایی برای ساکنین قرارگاه اشرف
. ورود نیروهای عراقی به داخل قرارگاه و اقدام به بازجویی و پروسه تحقیقاتی که قرار است با نظارت نهادهای بین المللی از تک تک ساکنین اشرف به عمل بیاید این فرصت را برای ساکنین اشرف رقم خواهد زد تا بدور از فشار مناسبات بین حقوق و مطالبات شخصی خود و یا منافع سازمانی که بیش از سه دهه است آنها را در خود نابود و اسیر کرده است یکی را انتخاب کنند.
محاصرۀ قرارگاه اشرف یا شکاف برداشتن حصار؟
این کمیسیون که مشخص نیست در تمامی سالیانی که هزاران زن و مرد در قرارگاههای فرقۀ رجوی حق هیچگونه تردد به دنیای خارج پادگان نداشتند و درخواستهای خروج از این فرقه، سرانجامش به زندانهای مخوف ادارۀ امنیت و ابوغریب می کشید و افراد این قرارگاهها از هرگونه تماسی با خانواده شان برای دهها سال منع بودند، کجا بود و چکاری انجام می داد، هم اینک در فرانسه بیانیه می دهد که محاصرۀ اشرف نقض آشکار حقوق ساکنان آنجاست!!!